تماشاگران امروز نوشت: اگر فیلم لیلای مهرجویی و ترانه‌های زیبای آلبوم نیلوفرانه‌ها را یکی از نقاط عطف کارنامه علیرضا افتخاری بدانیم که هم سطح او را به عنوان خواننده‌ای پرکار ارتقا داد و هم به پرفروش‌تر شدن آثارش کمک کرد، در آغوش کشیدن احمدی‌نژاد نقطه‌ای بود که به سقوط آزاد او منجر شد.

این سقوط را هم نه منتقدان و مخالفان انبوه احمدی‌نژاد که خود افتخاری بود که بیش و پیش از همه رسانه‌ای کرد. تهدیدها و توهین‌هایی که زندگی را برایش جهنم کردند تا جایی که حالا، در این مصاحبه، اعتراف می‌کند که به شکل جدی به مرگ فکر می‌کرده است. علیرضا افتخاری اگر به خاطر این حاشیه‌ها نبود می‌توانست یکی از چهره‌های گذرای موسیقی معاصر بماند که کارهایش به خانه همه ایرانی‌ها راه یافت. بازخوانی تعداد پرشماری از آثار جاودانه موسیقی سنتی و پاپ و صدای استانداردی که می‌توانست همه خاطره‌های خوش ما را با خوانندگان قدیمی زنده کند، افتخاری را به هنرمند کم فراز و نشیبی تبدیل کرد که نه هواداران افراطی و سینه‌چاک داشته باشد و نه مخالفان جدی و پیگیر. اما همه اینها به قبل از سال 89 تعلق دارد. اتفاقاتی که برای استاد محمدرضا شجریان انفجاری از محبوبیت دوباره را به همراه آورد و برای افتخاری وسوسه خودکشی! واقعیاتی که کف خیابان داشت اتفاق می‌افتاد و از قلب و احساس مردم می‌جوشید و نه در تریبون‌های رسمی و پروپاگاندای رسانه‌ای. علیرضا افتخاری متولد 1337 است و از مکتب هنرمندان اصفهانی می‌آید. اگر به ویکیپدیایش سر بزنید خواهید دید که از آلبوم نیلوفرانه به عنوان پرفروشترین البوم تاریخ موسیقی ایران نام برده شده و بسیاری از اساتید جملاتی در تایید و توصیف او گفته‌اند. اما اگر درباره او از مردم کوچه و خیابان بپرسید... بسیاری او را در آغوش مردی به یاد می‌آورند که تاریخ ایران را به قبل و بعد از خود تقسیم کرده است. و علیرضا افتخاری گواه روشنی است بر آنچه که دورانی بر این کشور گذشته است.  شهادت بی‌واسطه‌ای که حقیقت ادعایی بزرگ را برملا می‌کند. مرثیه‌ای برای یک رویا.

  چه زمانی احساس کردید آثارتان به صورت گسترده در جامعه ایرانی شنیده می‌شود؟ خیلی‌ها اعتقاد دارند پخش آثارتان از صدا و سیما در شهرت و محبوبیت‌تان نقش تعیین کننده داشته.

از سریال امیر کبیر این موضوع برای من جدی‌تر شد و خودم احساس کردم که کارها در حال شنیده شدن هستند. این زمانی بود که جناب «روشن روان» از من برای حضور در این سریال دعوت کرد و همکاری من با دوستان جدی‌تر شد. اعتقاد دارم مردم و جامعه ما در آن دوره که آثار من در حال پخش بود، بسیار درباره موسیقی و انتخاب‌هایشان سخت‌گیر بودند و همین باعث شده بود که کمتر چهره‌ای را به عنوان چهره جدید بپذیرند. این کار را برای همه سخت‌تر می‌کرد و باعث شده بود خواننده‌ها برای شنیده شدن، کار سخت تری را در پیش‌رو داشته باشند.

  استاد شجریان و ناظری در آن سال‌ها در اوج دوران کاری خود بودند و مردم از آثار آنها هم استقبال بسیار خوبی می‌کردند. رقابت مخفی و خاموشی بین شما و آثار این بزرگان در آن دوره دیده می‌شد. موضوعی که تا امروز کمتر حاضر به صحبت درباره آن شده‌‌اید.

رقابت جالبی بود. اصولا آن دوره، دوره جالبی بود. من کارهای آن دوستان را می‌شنیدم و سعی می‌کردم در انتخاب‌هایم همیشه دقت کنم. همه حواسم بود که کار ضعیف بیرون ندهم و انرژی‌ام را در انتشار آثار خوب و قوی صرف کنم.

  در همان دوره خاص شما بیشتر تحت تأثیر موسیقی کدامیک از اساتید و بزرگان بودید و به چشم الگو به آثار آنها نگاه می‌کردید؟

در آن دوره انتخاب غالب من موسیقی سنتی بود. به‌خصوص که اساتیدی که در آن دوره خدمت‌شان تلمذ داشتم، از لحاظ شخصیت و هویت کاری، چهره‌هایی بودند که وزن و اعتبار زیادی داشتند. درست مثل استاد حسن کسایی و تاج اصفهانی. بعد به مرور افتخار همکاری با استاد روشن روان و تجویدی و شهبازیان را هم داشتم. خودم همیشه سعی می‌کردم که وقتی در حضور این بزرگواران در حال انجام کار بودیم، در تمام لحظات حتماً نکته و ریزه کاری‌هایی را از خدمت این بزرگواران بیاموزم. در مقام یک شاگرد. همین نوع همکاری‌ها باعث شد که بتوانم بسیار بیاموزم و یاد بگیرم.

  و نکته این بود که در همان ابتدای معروفیت و محبوبیت آثارتان، آمار فروش آلبوم‌های علیرضا افتخاری بسیار بالا بود و خیلی زود مورد توجه مخاطبان و مردم قرار گرفته بود.

من برای آلبوم «نیلوفرانه» تنها 700 هزار توامان دستمزد گرفتم. آقای خوشدل 500 هزار تومان و جناب قیصر امین‌پور برای این آلبوم کمتر ازاین رقم‌ها گرفته بود. ولی علیرغم دستمزد پائینی که برای این آلبوم گرفته بودیم، با عشق آن را تولید و منتشر کردیم و خدا هم با ما بود و آمار بالایی را در فروش به خود اختصاص داد. آلبوم «یاد استاد» را حدود یک میلیون تومان دستمزد گرفتم ولی واقعاً انرژی گذاشتیم و آن اثر تولید شد و مردم استقبال کردند. اصلاً ماجرای همکاری در آن دوره جوری بود که مثلاً ما در منزل یک آهنگساز می‌نشستیم و کار را گوش می‌کردیم و انتخاب‌ها اتفاق می‌افتاد. اعداد و ارقام بسیار پایین بود و همیشه سعی می‌کردم در کارهایی که می‌خوانم، ناشر ضرر نکند. به حکم معرفت و جوانمردی سعی می‌کردم که فکر و ذکرم بودجه‌ای باشد که برای آن آثار هزینه شده است. هر چند بسیاری از طریق این آلبوم‌ها صاحب ملک و املاکی شدند و خانه و ویلا نصیب‌شان شد که نوش جان‌شان باشد، ولی خود ما در آن دوره زیاد نفع مالی نبردیم و همان دستمزدهای اولیه، تنها پولی بود که از آن آثار به ما تعلق می‌گرفت. آثاری که آمار فروش‌شان بعضا واقعاً بالا و چشمگیر بود.

  دقیقاً. سؤال بعدی من درباره همین موضوع بود که در آن دوره منطق درستی در ارتباط بین خواننده و دیگر هنرمندان تولید کننده آثار با ناشر نبوده و بیزنس و انتفاع مالی بیشتر به ناشران تعلق می‌گرفته.

این موضوع بود و خیلی هم محسوس بود. ما آن زمان با شور و انرژی کار می‌کردیم و اصلاً این قبیل مسائل برایمان اولویت نبود. کسی هم به ما نگفت که تو قرار نیست تا آخر عمرت این شورو اشتیاق و عشق را داشته باشی و حداقل چند اثر را برای خودت و خانواده‌ات نگه دار. مثلاً اوایل دوران کاری‌ام بود که اثر «همتای آفتاب» را با 5 هزار تومان خواندم و با بزرگواری چون «عماد رام» همکاری کردم. آن دوران هم قوانین و عرف خاص خودش را داشت. ما هم براساس قواعد همان دوره پیش می‌رفتیم و اوضاع را مدیریت می‌کردیم.

  گفته می‌شود هنوز هم آن آثار قدیمی شما بازار فروش دارد و همچنان در حال بازنشر است. درست است؟

بله برخی از آثار قدیمی هنوز هم بازنشر می‌شوند و می‌فروشند. البته من دیگر نقش یا انتفاعی از این بابت ندارم و حقوق آثار در اختیار ناشرین محترم است. ولی بارها این موضوع را به خود من هم گفته‌اند که آثار قدیمی‌تر من هنوز هم طرفدار دارند و فروش‌شان هم خوب است.

  درباره سال‌های ابتدایی فعالیت شما چیزی که می‌گویند این است که خیلی از آهنگسازان در آن دوران، هر آهنگی که می‌ساختند برای شما و آقای شهرام ناظری ساخته می‌شد و انتخاب اصلی‌شان از بین شما و ایشان بود. این موضوع تا چه حد صحت دارد؟

بی تعارف اگر بخواهم سؤالتان را جواب دهم و آقای ناظری هم از من ناراحت نشوند، از آنجایی که من آثارم تیراژ داشت و آمار بالای فروشی را کسب کرده بود، عمدتاً آثار را قبل از همه  برای من می‌فرستادند و من می‌شنیدم و اگر قبول نمی‌کردم، سراغ چهره‌های دیگر می‌رفتند. تم صدای من جوری بود که تقریباً همه چیز می‌توانستم بخوانم و حتی استاد جواد معروفی به فرزندشان گفته بودند اگر روزی قرار باشد آهنگی بسازم و از آن آهنگ خوشم بیاید، حتماً آن آهنگ را باید آقای افتخاری بخوانند. همه آن آثار تولید و پخش می‌شد و ما حواسمان نبود که قرار نیست تا همیشه اوضاع بدان گونه باشد. الان هم همیشه به جوانانی که در حوزه موسیقی خوب کار می‌کنند می‌گویم که به آینده‌‌تان فکر کنید و سعی کنید جوری پیش بروید که بتوانید آینده خود را تأمین و بعد در پی آرزوهایتان در حوزه کاری خود بروید.

  نکته مهم دیگری که درباره شما عنوان می‌شود این است که تعداد آلبوم‌های شما در بازار موسیقی کشور یک رکورد به حساب می‌‌آید. عدد دقیقی از تعداد آلبوم‌هایتان دارید؟

حدود 80 آلبوم منتشر کرده‌ام و در حال حاضر هم 4 آلبوم آوازی در دست انتشار دارم که جناب آقای «محمد علی چاوشی» قرار است آنها را روانه بازار کند. استاد ذوالفنون و چند استاد گرانقدر دیگر در این آثار با من همکاری کرده‌اند و حدود 40 اثر ساخته شده است. این آثار آماده انتشارند و قرار است در چهار آلبوم روانه بازار شوند. 70 تصنیف دیگر هم که همگی آثاری از استاد ذوالفنون هستند، در اختیار آقای مناجاتی است و ایشان قرار است درباره روند انتشار آن آثار هم اقدام نمایند.

  این آلبوم‌هایی که می‌فرمائید، علاوه بر آن 80 آلبومی ست که منتشر شده است؟

بله. 80 آلبوم از من منتشر شده و این آثاری هم که عرض کردم، در دست انتشارند. آن 80 آلبوم در طول همه این سال‌ها منتشر شده‌اند و برای آثار جدید در حال برنامه‌ریزی بودیم که آن اتفاقات رخ داد و...

  قبل از اینکه به آن اتفاقات برسیم، می‌خواهیم درباره سبک‌های دیگر موسیقی در ایران از شما بپرسم. در همه این سال‌های فعالیت‌تان، آیا صدا یا هنرمندی در حوزه پاپ و سنتی بوده که شما تحت تأثیرش باشید و به چشم یک خواننده خوب آثارش را دنبال کنید؟

قرار نیست مدحی انجام دهم و سوء برداشتی اتفاق بیفتد. ولی هر وقت صدای استاد شجریان را می‌شنیدم، یک صداقت خاصی در صدای ایشان حس می‌کردم. درست قبل از این که با شما صحبت کنم، «قاصدک» استاد شهبازیان را با صدای استاد گوش می‌کردم و واقعاً لذت می‌بردم. هر وقت صدای استاد شجریان را می‌شنوم خود به خود می‌زنم زیر آواز. همه اینها به‌خاطر علاقه‌ای است که به ایشان دارم و آثارشان را برای من عزیزتر و دوست داشتنی‌تر می‌کند. حوالی سال 60 بود که ما با هم رفت‌وآمد داشتیم و من در تهران خدمت ایشان می‌رسیدم و ایشان هم در اصفهان به منزل من می‌آمدند. من یک رنوی قدیمی داشتم و قتی با استاد در آن می‌نشستیم، آقای شجریان به من می‌گفت: «علیرضا بخون...  بخون که دلمون گرفته » و من می‌خواندم و آن روزها هرگز از ذهن من پاک نمی‌شود. با هم می‌رفتیم منزل استاد تاج یا دوستان دیگر. روزهایی که دیگر تکرار نمی‌شوند. این صحبت‌ها را در شرایطی به زبان می‌آروم که نه ایشان نیازی به مدح و تعریف من دارند و نه من به ایشان. اینها حرف‌های دل من است که همیشه با صراحت گفته‌ام. من عاشقانه دوست‌شان دارم و برایشان احترام ویژه‌ای قائل‌ام.

  ولی ظاهراً بعد از آن اتفاقات با آقای احمدی‌نژاد رابطه خوبی با ایشان ندارید.

آن اتفاق نه تنها برای من در حوزه اجتماعی تبعات زیادی داشت، بلکه باعث شد بسیاری از هنرمندان این مملکت هم پشت من را خالی کنند.

  شما در اوج این اختلافات نامه عجیبی را خطاب به آقای شجریان نوشتیدو در رسانه‌ها منتشر کردید. بخش‌هایی ازاین نامه به شدت سر و صدا کرد و به سوژه‌ای برای طنز نویسان مبدل شد. واقعاً انگیزه اصلی انتشار آن نامه به آقای شجریان در آن دوره سخت و پرحاشیه چه بود؟

در واقع این نامه اظهار محبت من به آقای شجریان بود. ما از یک خانواده‌ایم و طبعا من هم مانند افراد دیگر خانواده، آقای شجریان را دوست دارم. چرا نباید حالت دوستی و برادری داشته باشیم؟ بعضی‌ها می‌پرسند که تو از آقای شجریان دلخوری؟ من از ایشان دلخور نیستم. من از خودم دلخورم. همان زمان هم از خودم دلخور بودم و با صراحت بر زبان آوردم. چرا نباید استاد شجریان در ایران بخواند؟ ماهیگیرها و بناها و پیشه‌ورها هم با هم آواز می‌خوانند و کار می‌کنند. چرا نباید ما هم‌آواز باشیم؟ چرا شجریان نباید از حال من خبر داشته باشد؟ بیست سال است که من شجریان را ندیده‌ام و این واقعاً خوشایند نیست.

  ایشان به‌هر‌حال ممنوع الکار بودند و اجازه فعالیت در آن دوره به ایشان داده نمی‌شد و هنوز هم داده نمی‌شود.

 آقای شجریان ممنوع‌الکار نیست. چه کسی می‌تواند به ایشان بگوید کار نکن؟ چه کسی می‌تواند مجوز ایشان را صادر کند یا نکند؟ شجریان خودش کارهای خودش را امضا می‌کند. ایشان اگر بخواهند دوباره می‌توانند در ایران فعالیت کنند.

  اگر قرار باشد درباره آثار «همایون شجریان» صحبت کنید درباره او چه نظری دارید؟

او به‌هر‌حال حواسش جمع است و درست جلو می‌رود. نام بزرگی چون شجریان بر اوست و قطعاً وظیفه سنگینی دارد. صدایش را دوست دارم.

  درباره انتخاب‌های حوزه پاپ کسی را اسم نبردید. شما هم از آن جمله هنرمندانی هستید که کمتر حاضر می‌شوید درباره آثار پاپ نظر بدهید؟

خدا رحمت کند استاد محمد نوری را. ایشان واقعاً استاد بود. البته جوانان خوبی را در این دوره کنونی داریم و صداهای خوبی می‌شنوم. به‌هر‌حال درها به روی موسیقی در کشور بسته است و همین باعث می‌شود انگیزه‌ها برای استمرار و پیشرفت بیشتر و بیشتر شود. ولی قطعاً سر آمد پاپ در ایران از نظر من محمد نوری بوده و هست.

  از بین چهره‌های نسل جدید موسیقی سنتی چطور؟ چهره‌هایی که با وارد کردن برخی فضاهای تلفیقی در موسیقی سنتی کشور، صدای بسیاری از اساتید سنت گرای موسیقی ملی را در آورده‌اند و اعتراض‌های زیادی به آنها شده است.

من اعتقاد دارم باید این جوانان به دستبوسی اساتیدی چون استاد شجریان بروند و از او بپرسند و مشورت بگیرند. آواز فقط «ها ها» کردن و دست و دهانی نیست. بسیار شنیده‌ام که آثاری از سوی برخی جوانان موسیقی سنتی ارائه می‌شود که همه غلط و پر ایراد است. صداها عمدتاً فقط می‌خواهند روی همدیگر را کم کنند. خواندن و آواز، نکات ریز زیادی دارد و باید با مشورت به این علم رسید. آشپزی فقط پختن گوشت و اضافه کردن ادویه نیست. باید هنر و درک درستی از آشپزی داشت. آواز باید به دل بنشید تا دلی را بلرزاند. درباره این نسل جدید کمتر می‌توانم واژه ویژه‌ای بر زبان بیاورم. اعتقاد دارم بدون «پیر» نباید حرکت کنند، هر چند به قولی سکندر زمانه باشند. پیر قبیله موسیقی هم استاد شجریان هستند که همه باید به‌دست بوسی ایشان بروند.

  برویم سراغ بحث اصلی این گفت‌وگو. دیدار و در آغوش کشیدن آقای احمدی‌نژاد در 17 مرداد سال 89، همزمان با روز خبرنگار در مرکز همایش‌های صداوسیما. اصلاً شما از طریق چه کسی به این برنامه دعوت شده بودید؟

از تلویزیون به من زنگ زدند و گفتند 5 میلیون به شما می‌دهیم و شما برای برنامه بزرگداشت خبرنگاران بیائید و «پلی بک» اجرا کنید. من هم قبول کردم. من معمولاً برای اجراها یا بصورت پلی بک قرارداد می‌نویسم، یا با گروه. آن روز قرار شد برای اجرای پلی بک به سالن بروم. 5 میلیون به حساب من واریز شد و من هم رفتم به سالن. قبلش یک داستانی هم بود. دوستان در تلویزیون شعری از آقای حداد عادل را به من داده بودند تا رویش آهنگ ساخته شود و من هم بخوانم. ما به هر آهنگسازی این شعر را دادیم، زیر بار نرفت و کار را نساخت. آقای ضرغامی کاملاً در جریان این موضوع بودند. وقتی این آهنگ درست نشد و ساخته نشد، صدا و سیما کمی علیه من موضع پیدا کرد. همه اینها باعث شد روبوسی من با آقای احمدی‌نژاد بارها از تلویزیون پخش شود. مشخص بود همه چیز کاملاً برنامه‌ریزی شده است. این همه آدم با آقای احمدی‌نژاد روبوسی کردند ولی کدامیک اندازه من تبعات داشت؟ آنقدر نشان دادند و پخش کردند تا بازی به شدت پیچیده شد و در آن اوضاع ملتهب، جامعه ایرانی علیه علیرضا افتخاری موضع بدی گرفت. آن اتفاق باعث شد خانواده من عذابی را تحمل کنند که گفتن‌‌اش در کلمات نمی‌گنجد.

  درباره آن لحظه حرف می‌زنید؟ اصلاً چه شد با آقای احمدی‌نژاد رو به رو شدید؟

از صحنه که پایین می‌آمدم، به روح پدرم قسم، فردی قد کوتاه به سرعت سمت من آمد و گفت: «بدو بدو که آقای احمدی‌نژاد به‌خاطر شما ایستاده‌اند و معطل شما‌ شده‌اند.» اسم‌شان یادم رفته که این‌فرد کوتاه قد چه کسی بودند. من اصلاً قرار نبود سمت ایشان بروم. اتفاقاً سخت گرفتار برخی کارها هم بودم و می‌خواستم بروم. ولی دور و بری‌های ایشان با این قبیل رفتارها باعث شدند این دیدار رخ دهد. تیم بادیگاردهای شخصی ایشان همیشه حواسشان هست که اصلاً کسی نباید نزدیک آقای احمدنژاد شود. ولی درباره من اوضاع کاملاً برعکس شد و من را برای مواجهه با ایشان هدایت کردند. خودشان من را به سمت ایشان هل دادند و در ادامه هم رسانه‌ای مثل تلویزیون این دیدار را پوشش داد و با قدرت و هدفمندی خاصی، آنرا هر شب پخش کرد. برای چه؟ چرا؟ چون من نتوانسته بودم آهنگسازی را قانع کنم که شعر آقای حداد عادل را بسازند و روی آن کار بخوانم. همه این سناریو به نوعی به‌خاطر عمل نکردن من به خواسته آنها درباره آقای حداد عادل بود. همه اینها دست به‌دست هم داد تا این موضوع به سرعت در جامعه با نگاهی بد و منفی ترویج پیدا کند.

  خودتان چه زمانی متوجه شدید که این اتفاق و در آغوش کشیدن آقای احمدی‌نژاد در رسانه‌ها خبر‌ساز شده و تبعات اجتماعی‌‌اش گریبان شما را گرفته؟

حدود یک هفته بعد بود که همه چیز شروع شد و به مرور بد و بدتر شد. رسانه‌های خارج از ایران هم که اوضاع را خراب‌تر کردند و فکر می‌کردند من برای بوسیدن آقای احمدی‌نژاد وقت گرفته‌ام!

  در آن لحظه چه دیالوگ‌هایی بین شما و آقای احمدی‌نژاد رد و بدل شد؟

من روی صحنه که بودم، گفتم: چشم 6 میلیارد مردمی که روی زمین زندگی می‌کنند، به ماست. منظورم این بود که حواستان باشد آقای رئیس‌جمهور. به حکم یک شهروند ایرانی دلم می‌خواهد در برابر مردم دنیا رو سفید باشم. اینها جملاتی بود که روی صحنه گفتم.

  منظور من لحظه‌ای است که ایشان را از نزدیک دیدید و در آغوش گرفتید.

من تصنیف «از اوج آسمانها» اثری از «عباس خوشدل» را روی صحنه «پلی بک» کردم و وقتی پایین آمدم و من را اطرافیان ایشان به سمت آقای رئیس‌جمهور هل دادند، فقط به من گفتند: «ماشاالله».

  و شما چه گفتید؟

من چیزی برای گفتن نداشتم. آن لحظه وقتی برای حرف زدن نبود. از تصاویر مشخص است. یک«متشکرم» به «ماشالله» ایشان گفتم. بعد از همه این اتفاقات‌ها من به نظرم می‌‌آید اگرایشان مثلاً می‌گفتند که زنگ موبایل من صدای آقای افتخاری است و من به ایشان علاقه قلبی دارم، شاید کلیت این اتفاقات رخ نمی‌داد. ولی دریغ از حتی یک جمله که در باره من ذکر شود. آقای احمدی‌نژاد در این مدت حتی یک‌بار پیگیر احوال من نشدند. با صدای بلند به ایشان می‌گویم در مورد من بسیار انسان قدرنشناسی بودند. با صدای بلند این جملات را بر زبان می‌آورم و امیدوارم به گوش‌شان برسد. شما را به جان مادرتان قسم می‌دهم که به من کمک کنید تا این حرف‌ها به گوش همه برسد. امروز به آگاهی و درک سیاسی درستی از این بازی‌ها رسیده‌ام و امیدوارم این موضوع به خوبی در رسانه‌ها انعکاس پیدا کند.

  و از آن لحظه شما وارد بازی‌ای شدید که به شدت برایتان دردسر‌ساز شد و حتی خانواده شما هم زیر فشار بود.

یادم است که نوشته‌ای زیر در منزل شخصی من گذاشتند که اینجا بمب‌گذاری خواهد شد و هرچه سریع‌تر باید این منزل را تخلیه کنید. به قدری فشار و تهدید‌ها زیاد شد که مجبور شدیم از آن محل برویم. مدت‌ها کلاه می‌گذاشتم روی سرم و برای خرید این‌ور و آن‌ور می‌رفتم. اگر هم کسی من را می‌شناخت، برخوردهای اهانت‌آمیز و زشتی می‌شد. خوب یادم هست وقتی در فرودگاه وارد سالن انتظار شدم و نشستم، حدفاصل ده متری من همه مردم از صندلی‌ها بلند شدند و اطرافم خالی شد. دوستان من دیگر من را مهمانی‌های خودشان هم دعوت نمی‌کردند و می‌ترسیدند بلایی سر بچه‌هایشان بیاید. می‌گفتند علیرضا تو دوست بیست ساله ما هستی ولی واقعاً بهتر است دیگر نباشی، چون مردم و آشنایان همسر و بچه‌های ما را مورد توهین قرار می‌دهند که چرا افتخاری را اینجا راه داده‌‌اید. می‌گفتند چرا با «رفیق احمدی نژاد» رفت و آمد می‌کنید!

  پس از آن اتفاقات و این قبیل برخوردها، از طرف مسئولین فرهنگی دولت قبلی مورد حمایت قرار نگرفتید؟

موضوع همین است و اصلاً من به‌خاطر همین ناراحتم و خشمگین. اگر تلویزیون اجازه می‌داد من ده دقیقه همین صحبت‌هایی که با شما داشتم را مطرح کنم، شاید تبعات آن اتفاقات این‌گونه زندگی من را تحت تأثیر قرار نمی‌داد. فرزند کوچک من دیگر دانشگاه نرفت و انصراف داد. می‌گفت به من توهین می‌کنند و به شدت فضای بدی علیه من در دانشگاه راه افتاده است. روی وایت برد عکس من را می‌کشیدند و دشنام‌های زشتی می‌نوشتند. دخترم بارها با چشم گریان به خانه آمد. VOA و برنامه پارازیت بیش از بیست بار من را چهره زشت و بد هفته انتخاب کرد و همین اتفاقات بازی را وحشتناک‌ترکرد. این در حالی بود که هیچ اظهار‌نظر یا حمایتی از سوی همین آقایون داخل کشور از من نشد و معلوم نبود با ادامه این روند چه بلایی سر فرزندان من قرار بود بیاید. مادرم را در اصفهان و در صف نانوایی هل داده بودند. آقای احمدی‌نژاد مرد باشد! خدا آدم را‌گیر نامرد نیندازد، دوست خوب من. این جملات را با سوز درونم می‌گویم به شما که امیدوارم حرف‌هایم رابه دقت منتقل کنید.

  نامه شما به استاد شجریان در حالی منتشر شد که پیش از آن استاد شجریان در مصاحبه با «یورو نیوز» حمله تندی به شما کردند و گفتند: «یکی از هنرمندان ما که صدای خوبی داشت و خوب می‌خواند و شهرت خوبی داشت، یک اشتباه اجتماعی کرد که به نظرم از سر سادگی و ندانم کاری‌‌اش بود، یک دفعه مردم او را کنار گذاشتند. پس این موسیقی نیست. این رفتار و کردار و گفتار است. به همین دلیل هنرمندان در رفتار و کردار و گفتار باید خیلی دقت کنند. جامعه آگاه است، وجدان جامعه بیدار است، جامعه مو را از ماست می‌کشد. کوچکترین اشتباهی زیر پروژکتور جامعه قرار می‌گیرد. نمی‌توانید اشتباه کنید. جامعه کوچکترین اشتباه و ریاکاری را بزرگ می‌کند و دروغ گویی و اشتباه را نشان می‌دهد». ولی شما در نامه خود برای ایشان نوشته بودید: «ما آجر نیستیم که بمانیم. عمری از ما گذاشته است. باید هر کدام در نوای هم بخوانیم. ما یک جمع خانواده‌ایم. ما باید اسم همدیگر را صدا بزنیم. ما باید همایون هم باشیم. ما نباید ورود را از هم بپوشانیم و اجازه گذر را به یکدیگر ببندیم. ما از همدیگر می‌ترسیم. ما در یک باغ هستیم. با افکار یک درخت پربار باید سرزنده و شاداب، از دور یکدیگر را صدا بزنیم. نزدیک هم بیاییم با محبت. چرا دستخط‌هامان برای هم خوانا نیست. صدا بزن مرا. نزدیک‌تر بیا». این تفاوت در ادبیات نامه‌ها به نظر خودتان نامانوس نبود؟

هنوز هم می‌گویم که استاد شجریان برای من مطلق‌اند. صحبت‌هایشان در آن گفت‌وگو مرا کمی رنجاند ولی به رسول ا... قسم همان زمان هم احساس می‌کردم که ایشان از بزرگواری و دلسوزی این جملات را درباره من استفاده کردند. ایشان می‌توانستند فتیله این ماجرا را پایین بکشند و با یک جمله اوضاع را به حالت اول برگردانند. ایشان پیشکسوتی بودند که من در آن دوره نیاز داشتم ایشان از من حمایت کنند و اصلاً از من بپرسند که اصل اتفاق چه بوده؟ ما همه با هم بودیم و باید به حکم سعدی «بنی آدم اعضای یکدیرند» در کنار هم می‌ماندیم. دل من از آن مصاحبه شکست.

  نکته‌ای که هست... 

اجازه بدهید. آقای احمدی‌نژاد جوری خودش را به آغوش من انداخت که انگار من یوسف گم گشته ایشان بودم. یک جوری به من چسبید و من را بوسید و پشت‌سر هم این اتفاقات را شکل دادند که...  بابا بوسیدن یک بار، دو بار... جمله بعدی‌ام را امیدوارم جرات انتشارش را داشته باشید ولی من طناب خریده بودم خودکشی کنم. فشار بدی روی من و خانواده‌ام بود. فرزند کوچکم فهمید و گریه کرد و گفت‌: «بابا نکن». گفتم نمی‌توانم و واقعاً تاب این همه توهین و تهدید را ندارم. در ایران که هیچکس حواسش به من نبود و درد دل من را نمی‌شنید. در خارج از کشور هم یک روز چهره بد بودم و یک روز چهره زشت. منفور شده بودم و این برای یک هنرمند غیرقابل تحمل بود. سوپر مارکت محل به من جنس نمی‌فروخت! آرایشگر محل ما می‌گفت آقا وقتی شما روی این صندلی می‌نشینید دیگر هیچکس به مغازه من نمی‌‌آید و عذر‌خواهی می‌کرد و مودبانه می‌گفت دیگر نیایم. آژانس به من ماشین نمی‌داد. مردم تا این حد تحت تأثیر قرار گرفته بودند و امیدوارم این صحبت‌ها به درستی به گوش مردم برسد. حرف آخرم هم این است که آقای احمدی‌نژاد خیر نبینید. آقای ضرغامی خیر نبینید. و قطعاً خیر نخواهند دید. در این موضوع شک ندارم. چون من حقم این نبود. من بعد از 30 سال خواندن با تمام وجود، این حقم بود؟ بعد از سی و خرده‌ای سال این حق من و خانواده‌ام نبود.

حرفی مانده؟ آینده کاری شما قرار است در چه شرایطی پیش برود؟

اگر یک نفر هم از من دلخور باشد، من قطعاً نمی‌توانم کارم را درست انجام دهم. این ناراحتی را که من مسببش نبودم، با این درد دل مفصل که به وضوح درباره‌‌اش گفتم، حتی اگر یک نفر هم اصل موضوع را فهمیده باشد و برایش مشخص شود اوضاع از چه قرار بوده، باز هم برای من خوشایند است. امیدوارم وقتی مردم از قصد من برای خودکشی باخبر می‌شوند، قطره اشکی بریزند و فضای تلخ آن دوران را درک کنند. اگر چهار نفر در محل به شما وخانواده‌‌تان توهین کنند، کسی صبر و تحملش را ندارید. فکر کنید که یک ملت علیه من شده بودند و واقعاً دیگر امیدی برای زندگی نداشتم. من اگر خودکشی می‌کردم، همه خوشحال می‌شدند؟ راهی جز خودکشی برای من مانده بود؟ من تا این تصمیم هم جلو رفتم. ولی بعد، فرزند بیمارم باعث شد از تصمیمم صرف نظر کنم. امیدوارم مردم ایران که مبنای دل‌شان محبت است و صداقت، در جریان اصل اتفاقات قرار بگیرند.

۵۸۵۸

کد خبر 502968

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 87
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۶:۱۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    این دیگه از اون حرف هاس احمدی نژاد که ارزش خود کشی نداره
    • بی نام IR ۰۷:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      دقت نکردی عمو، از دست اون میخواسته خودکشی کنه، نه به خاطر اون
    • بی نام A1 ۱۴:۴۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      64 4
      این که افتخاری بخاطر بغل کردن احمدی نژاد اینطور شده ببین خودش چه وضعی داره
    • بی نام IR ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
      36 4
      احمدی نژاد همون بازیی رو که سر استاد انتظامی درآورد سر افتخاری در آورد
    • بی نام IR ۲۰:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۵
      4 3
      قربون لطافت مخالفای احمدی نژاد. بایکوت... فیلمی از آزادی خواهانه زنده باد مخالف گو
  • بی نام IR ۰۶:۳۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    درود استاد . اشتباه مخصوص انسانه اشتباه مال درخت دیوار یا کوه نیست که. هر انسانی اشتباه میکنند مهم شجاعت پذیرفتن اشتباه که شما واقعا انسان ازاده ای هستی . مطمن باشید من تا اخر این مصاحبه رو خوندم و به احترامتون و درک عمق کلامتون امروز عکسی ازتون با شعر چون اهوی گمگشته به هر.... تو اینستاگرام شخصیم میذارم. ناراحت نباشید و با عشق زندگی کنین
    • بی نام IR ۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
      26 17
      افتخاری نه سیاسی بوده نه هست. اشتباه از یکسو از احمدی نژاد بوده که خواسته از ایشون سو استفاده کنه، و از طرف دیگه از سوی عده ای خود مطلق پندار هست که در ظاهر شعار دموکراسی میدن اما در باطن یک محبت ظاهری و ساده رو تا این حد چوب میکنن که ایشون از زندگی سیر میشه.
  • بی نام A1 ۰۶:۳۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    مگر علی کریمی نیود که وقتی احمدی نژاد امده بود تمرین تیم ملی از جایش بلند نشد و روی چمن ها لم داده بود،میدونست که ممکنه محروم هم بشه ولی احمدی نژاد را در اغوش نگرفت
    • سعید DK ۱۲:۵۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۷
      18 2
      جالبیش اینه الان اینو می گه ..خبرنگار نمی پرسه ازش استاد تو فیلم که جور دیگه است، شما می دویید سمت سمت احمدی نژاد اون از جاش می پره..حالا میگی منو بزور بردن اونجا؟
  • آرمان A1 ۰۶:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    چه تلخ بود و البته شجاعت اعتراف کردن به خطا رو کمتر کسی داره...این جمله ایشان جالب بود که گفتند یک ملت عله من بود ...بازم دوستت خواهیم داشت
  • بی نام A1 ۰۶:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    دلم سوخت براش یه لحظه خودمو جاش گذاشتم ما بدتر از اینها رو هم بخشیدیم آقای افتخاری که با صداش کلی خاطره داریم و چرا نبخشیم
  • بی نام A1 ۰۶:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    متاسفانه ما در هر كاري افراط مي كنيم و احساساتي مي شويم افتخاري جان ببخش مارا
  • بی نام A1 ۰۶:۵۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    می توانستی یک عذر خواهی از مردم بکنی .حالا ببین ان پاکدست چه قدر محبوبیت داشته است.
  • بی نام US ۰۶:۵۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    91 33
    نگاه من ک بهت عوض شد اقا
  • ایرانی A1 ۰۷:۰۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    آلبوم یاد استادتون خیلی زیبا است مدتها بود گوش نداده بودم اما با این مصاحبه ای که انجام دادید به عنوان یک فرد معمولی جامعه می بخشمتون چون مرد هستید و به اشتباه خودتون پی بردید. مردی نبود فتاده را پای زدن/گر دست فتاده ای بگیری مردی به آغوش جامعه خوش اومدی استاد
  • فرهاد A1 ۰۷:۰۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    89 47
    ببم جان میرفتی محله نارمک خونه میگرفتی هم گوجه و گوشت ارزون بود هم پیش دوست جون جونیت بی غم و غصه میزدی زیر آواز.
    • بی نام A1 ۱۰:۱۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      39 18
      ظاهرا افراط و تفریط ما تمومی نداره. لطفا به نارمک هم توهین نکنید
  • بی نام IR ۰۷:۰۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    89 56
    بنده خدا اینم تو آتیش ما مردم سوخت...
    • بی نام IR ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      75 8
      آتیش احمدی نژاد البته
    • بی نام A1 ۰۳:۰۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
      11 17
      نه جانم ايشون توي اتشي سوخت كه خوش در ان دميده بود
  • حقگو A1 ۰۷:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    چقدر جامعه ی سختگیری داریم. بر فرض که ایشون اشتباه کرده باشه ، دیگه رنجوندن ایشون بسه .
  • بی نام IR ۰۷:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    47 43
    كمي دركش مي كنم ولي باز از نظرم قابل قبول نيست ته دلم باهاش صاف نميشه
  • حمید A1 ۰۷:۳۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    با سلام بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم امیدوارم مشکلات حل شده و استاد افتخاری دوباره به آغوش جامعه ایرانی باز گردد
  • بی نام IR ۰۷:۳۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    جای تأسف داره؛ اما ای کاش یک نفر به ایشان میگفت به جای اینهمه دعا و نفرین و توجیه، به عنوان یک آدم بالغ، مسئولیت کار خودت را بپذیر و اگر اون کار درست نبوده، به خاطرش عذرخواهی کن؛ اگر هم درست بوده، پاش وایستا.
  • محسن CA ۰۷:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    استاد ارجمند، جناب آقاي عليرضا افتخاري از مفاخر ادب و هنر ايران زمين بوده و هستند. امثال احمدي نژادها تاريخ مصرف معيني دارند اما تنها هنر همچون آواز استاد افتخاريست كه ماندگار خواهد بود: غير از هنر كه تاج سر آفرينش است دوران هيچ سلطنتي جاودانه نيست براي هنرمندان بزرگ مملكتمون همچون استاد افتخاري سلامتي و شادكامي آرزو دارم. فلك به مردم نادان دهد زمام مراد تو اهل دانش و فضلي، همين گناهت بس
  • بی نام A1 ۰۷:۴۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    آقای افتخاری عزیز :شما که شمایید حتی اگه استاد عزیر هم یک همچین اشتباه تاریخی می کردند مطمئن باشید رفتار مردم با استاد از این هم بدتر بود.
  • بی نام A1 ۰۷:۴۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    همین که برای شعر حداد عادل کاری نکردی مردم شما را میبخشند
  • رودکی GB ۰۸:۱۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    استاد افتخاری عزیز اشتباه کردی و بپذیر که اشتباه کردی ساده و بدون توضیح اضافه بیا و از مردم ایران معذرت خواهی کن مطمئن باش مردم فرق راست و دروغ را خوب میفهمند
  • بی نام A1 ۰۸:۱۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    43 25
    این فیلم، بازی مشهور است استقلال و پرسپولیس نیست که ۴۰ سال پیش انجام شده و در هیچ آرشیوی نتوان پیدا کرد. نگاهی دوباره به فیلم بیندازید . هنوز هم جسارت پذیرش اشتباهتان را ندارید.
  • بی نام A1 ۰۸:۲۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    22 62
    حالا عیب نداره بابا چقدر سخت میگیری
  • محمد A1 ۰۸:۲۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    استاد خوب کاری کردد شعر حداد عادل را نخواندی .
  • بی نام IR ۰۸:۳۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    اومد درستش كنه بدتر شد شعر حدادعادل رو ميخواستي بخوني؟ دنبال آهنگساز هم گشتي پيدا نكردي احسنت
  • بهزاد GB ۰۸:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    40 33
    جناب افتخاري تو هنوزم براي ما افتخاري آن اشتباه سهوي وهدفمند بوده قابل گذشت است پاينده وسلامت باشي صدايت را بسيار دوست دارم
    • بی نام IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      45 8
      سهوی و هدفمند؟؟؟؟؟من دیگه حرفی ندارم
  • بی نام DE ۰۸:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    46 23
    بعد از ٥ سال تازه يادشون افتاده.من خودم از طرفداران ايشون بودم، ولى بعد از اين كار ديگه يكبار هم صداى ايشون رو گوش نكردم.
  • بی نام A1 ۰۸:۵۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    23 25
    استاد افتخاری با سلام شما از مفاخر موسیقی ایران هستید و مردم هم شما رو دوست دارند شما هنرمند بزرگی هستید. انسان های بزرگ همه چیزشان بزرگ است حتا یک اشتباه کوچک آنها شما در قلب مردم جا دارید و مطمئن باشید مردم سره را از ناسره تشخیص می دهند آرزوی سلامتی برای شما
  • حسین A1 ۰۸:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    63 5
    اینا درس هایی است که میگیری آقای افتخاری .مگر حسین زمان بیچاره چه گناهی کرده بود که بیش از 16 سال است ممنوع التصویر و خواننده است؟
  • بی نام IR ۰۸:۵۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    34 19
    بازگشت شما را به سمت مردم خوش امد می گوییم.
  • بی نام A1 ۰۸:۵۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    48 10
    به جای این همه فرافکنی یه بار معذرت خواهی کن استاد
  • بی نام IR ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    68 16
    جیک جیک مستونت بود ، فکر زمستونت بود؟
    • اسد A1 ۱۴:۵۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      6 6
      فکر زمستونت نبود........................به محتوی پیام نظر مثبت ندارم ..........یاعلی
  • مهيار A1 ۰۹:۰۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    76 14
    اگر به خاطر ٥ مليون تومان پول صداوسيما طمع نميكردى اينطور نمى شد ، شما كه ميدانستى احمدى نژاد در آن مراسم است ،همين بس بود براى نپذيرفتن و شما هم با آن سابقه نيازى به كارباصداوسيما نداشتى ، طمع كردى ....
  • محسن A1 ۰۹:۰۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    عجب محبوبیتی داشته احمدی نژاد که این ادم بخاطر روبوسی با اون نه ارایشگر جوابشو میداده نه آژانش بهش ماشین میداده نه سوپرمارکت بهش جنس میفروخته، نه رفیقی واسش مونده و نه...
  • حمیدرضا A1 ۰۹:۲۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    80 9
    استاد گرامی شما یبار دیگه فیلم رو نگاه کن شما دویدی سمت اون آقا و غرق ماچ و بوسه اش کردی کسی شما رو هل نداد اون سر جاش نشسته بود وقتی دید داری میری سمتش از جاش بلند شد این کار رو جای دیگه هم تکرار کردی عزیزم این مصاحبه ات از اون کارت ناشیانه تر بود . مرد باش بگو اشتباه کردم.
  • behzad A1 ۰۹:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    68 6
    شما از صدا و سیما دلخوری؟؟؟؟؟همین تابستان گذشته بود شبکه 3 در یک برنامه مقابل مردم که سید جواد هاشمی اجرا میکرد شما دعوت شدید و خواندید..بعد از آن هم در یک برنامه با اجرای مرتضی حسینی اجرا داشتید در صدا و سیما...
  • بی نام A1 ۰۹:۲۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    20 1
    اقای افتخاری کاش این حرفها رو زودتر و در همان زمان میزدی که نه اونقدر خودتو اذیت کرده بودی و نه ملت اونقد دلخور میشدن
  • محمد فامور A1 ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    31 44
    من هم خیلی از جناب آقای افتخاری ناراحت شده بودم اما یه سوال. واقعا رفتار مردم و احزاب مخالف با ایشون و خانوادشون درست بوده؟ چرا کسی به این توجه نمی کنه؟
  • بی نام A1 ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    53 4
    من هم نظرم اینه که استاد باید بدون رودربایستی عذرخواهی کنند. احمدی نژاد خیلی ها را گول زد از جمله همان رای دهندگانش را. ما هم دلمان با استاد صاف خواهد شد.
  • مهدی A1 ۰۹:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    29 53
    منم برای مردم متاسفم که یک هنرمند رو به خاطر یه روبوسی یا اصلا به خاطر هر دلیل دیگری تهدید به مرگ و بمب گذاری میکنن .الان خوبه همین بلا رو سر آقای شجریان و یا سایر هنرمندانی که با آقای احمدی نژاد نیستند بیارن .اصلا ما تو عصری زندگی میکنیم که هرکس آزاده که دنبال رو هرکسی باشه ولی مردم ما نه فرهنگ این کار رو دارن و نه ظرفیتش رو . همین چند وقت اخیر بود که با امین حیایی هم همین بلا رو سرش آوردن برنامه خندوانه .اصلا شاهد بی ظرفیتی مردم ما همینه که مثلا تو یه بازی فوتبال یا ورزشی که می بازیم دسته جمعی به توییت یا فیسبوک طرف حمله ور میشیم .اونوقت ادعای داشتن تمدنمون گوش فلک رو کر کرده در حالی که واقعیت چیز دیگریست .در ضمن به جای توجه به منفی دادن با دلیل جوابم رو بدید .خبر جان تو هم لطفا بچاب
  • بی نام A1 ۰۹:۴۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    64 9
    آقای افتخاری اگر شما راست می گویید مانند آقای انتظامی که مشابه این رفتار را با وی کردند نامه ای می نوشتید و حقیقت را همان زمان می گفتید تا مثل ایشان همه متوجه ماجرا می شدند نه پس از پنج سال در ضمن هر کس با مردم باشد عزیز و ماندگار می ماند
  • بی نام A1 ۰۹:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    52 15
    کاش به عنوان هنرمندی که خیلی ها صدات رو دوست داشتند هیچ وقت نان به نرخ روز خور نمی شدی دیروز یه جور امروز یه جور دیگه
  • بی نام A1 ۰۹:۵۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    48 15
    مرد باش بگو اشتباه کردم مردم
  • علی ف A1 ۰۹:۵۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    22 10
    آقای افتخاری این صحبتها زمانی برای مردم قابل پذیرش بود که تو همون دوران میگفتید . شما خواستید نون رو به نرخ روز بخورید ولی تو انتخاب اون آدم اشتباه مهلکی کردید.شما به مردم پشت کردید یادتونه میگفتید احمدی نژاد رو دوست دارم و افتخار می کنم بهش ؟ خوشبختانه تو این زمانه همه آرشیو ها موجوده و کسی نمیتونه واقعیت رو انکار کنه .الان هم که اون بابا رفته دیگه این اظهار پشیمونی ها سودی نداره شما خودزنی کردی جوگیر شدی خواستی یک منافعی دست و پا کنی نشد الان هم فایده نداره مردم شخصیت شمارو شناختن متاسفانه .فرق شما با استاد شجریان دقیقا همینه .
  • بی نام A1 ۱۰:۱۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    12 12
    دلم سوخت
  • بی نام IR ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    16 23
    به نظر من هم در حق افتخاری کم لطفی شد . . .
  • بی نام IR ۱۰:۳۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    13 62
    چه خبره چرا این همه این دو بزرگوار رئیس جمهور سابق و خواننده مردمی را تحقیر می کنید مگه شما چه کاره هستید؟ قاضی القضات یا حاکم شرع که حکم می کنید مگه خودتون تو زندگی چه کار مثبتی انجام دادید که این دو بزرگوار رو تحقیر می کنید من حاضرم روزی صد دفعه این دو بزرگوار رو در آغوش بگیرم و ببوسم تمومش کنید لطفا
    • بی نام A1 ۱۲:۱۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      28 2
      عزيز من برو مصاحبه رو دوباره بخون ،بعد بيا در مورد ش نظر بده
  • کوچک IR ۱۰:۳۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    38 5
    من تا این لحظه در مورد حرکت آقای افتخاری هیچ قضاوتی نکردم. اما الان میبینیم که ایشون درست یا غلط داره توپ رو میندازه توی زمین احمدی نژاد و خودش رو از این قضیه مبرا میکنه. از طرفی داره میگه من برای خواندن شعر حداد عادل دنبال آهنگساز هم بودم و میخواسته که بخوندش که این با توجیه حرکتشون در مقابل احمدی نژاد منافات داره.
  • بی نام IR ۱۰:۳۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    28 8
    این بنده خدا هم خانواده دارد حالا اشتباهشان را با زبان بی زبانی داره اعتراف میکنه شما مردم هم دیگه شورش رو در آوردین برین یقه احمدی نژادی گند زدن تو زندگیمون رو بگیرین اما صداتون در نمیاد احمدی نژاد رو هم ببینید زود میرین باافتخار باهاش عکس میگیرین
  • حسینی A1 ۱۰:۴۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    17 28
    این مشکل را احمدی نژاد برای ایشان درست نکرده. بلکه همین رسانه های دروغگو و بی تقوا و بی انصاف بودند که مساله را بزرگ کردند و ذره بین گذاشتند و گرد و خاک کردند. هدف آنها تخریب احمدی نژاد بود اما توجه نداشتند که در این بین آقای افتخاری قربانی شدند. جالب است درغگویی رسانه ها و افرادی که دم از آزادی بیان و اندیشه میزنند در چنین مقاطعی خیلی راحت آشکار میشود. مگر نمیگویید هر فردی باید آزادی بیان و انتخاب داشته باشد؟ خب یک نفر هم مثل آقای افتخاری شاید واقعا ارادتی به احمدی نژاد داشته باشد. آیا او این حق را ندارد؟ باید اینگونه به او حمله میکردید؟ ...
    • بی نام RU ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
      7 12
      آرش از کجا فهمیدی نظرش با اون یکسان بوده. در ضمن این یه تعریف سطحی و دیکتاتورپرور از آزادی بیانه که شما بهش معتقدید .
  • رضا IR ۱۰:۴۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    21 6
    شهامت اعتراف به اشتباه خصلت مردان است.من متاثر شدم از اینکه افتخاری که با صدایش افتخار موسیقی سنتی ایرانی است عرصه برایش آنقدر تنگ شود که تصمیم به خودکشی بگیرد؟؟؟خوب شد فرزند بیمارت که ازخدا شفایش را میخواهم شمارا ازاین اقدام منصرف ساخت. بله ممکن است انسان در مقطعی اشتباهی مرتکب شده باشد راه بازگشت همیشه وجود داشته دنیا که به آخر نرسیده شعر حداد نخوندی خوب کاری کردی از بوسیدن احمدی نژاد بیزاری خوشا بحالت ضرغامی را نمی بخشی خوشا به سعادتت بیا و دوباره بخوان بخوان برای ملت بخوان برای فرزندان این مرز وبوم بخوان آنچه را درسینه داری سیینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی منتظر کار جدیدت میمانم وازخداوند سبحان برایت موفقیت آرزو دارم.
  • بی نام RO ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    34 10
    دیگه صدات قشنگ نیست چون هنوزم نمیخوای بگی اشتباه کردی . بابا بگو اشتباه کردم و خلاص .
  • حسین A1 ۱۰:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    25 15
    باید گذشت کردو این هنرمند را مردم در آغوش بگیرند و کاری نکنیم که بعد پشیمان شویم
  • احسان IR ۱۰:۵۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    29 8
    آقای افتخاری اشکم دراومد. از این به بعد عاقلانه تر رفتار کنید
  • بی نام A1 ۱۲:۲۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    13 9
    علی کریمی یه دونست
  • محسن44 RO ۱۲:۳۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    14 15
    جیک جیکه مستونت بود فکره زمستونت نبود؟
  • بی نام A1 ۱۲:۳۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    24 9
    آقاي افتخاري. شما هر راهي كه استاد شجريان رفت همون راه رو سعي كن بري ضرر نميكني و ترد نميشيد .چون استاد فقط عاشق مردمه نه سياست و پول...
  • بی نام NL ۱۲:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    9 6
    نیاز به غسل نبود تیمم هم میکردید مقبول بود
  • سعید A1 ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    37 18
    تموم شدی رفت . فرق استادی مانند شجریان با امثال تو در درک موقعیت است .
  • آریا A1 ۱۶:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    19 15
    این استاد مظلوم به هزار زبون از مردم عذر خواست توی این چند سال بسه دیگه گناه داره صداش و هنرش معرکس همیشه هم به شجریان بزرگ احترام گذاشته بابا یه ذره انسان باشیم
  • سعید A1 ۲۳:۰۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
    20 21
    با این بیانی که درباره آن ماجرا و حواشیش استفاده کردید، ذات خودتون را بهتر نشون دادید و از چشم شخص بنده بیشتر افتادی
    • احمد ت DE ۰۴:۰۷ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
      7 4
      منفی اشتباهی
  • بی نام IR ۰۴:۰۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
    12 13
    وای که چه کار زشتی کرده که اقای احمدی نژاد رو بوسیده ما که نوی محل کار خیلیا رو میبینیم به کسی که فقط یه رتبه اشون بالاتره کلی احترام "خاص" میزارن و ... حالا این بنده خدا رییس جمهور مملکت رو بوسیده باید این بلاها سرش بیاد. خیلی دوست دارم بدونم اونایی که این برخوردا رو با ایشون داشتن تو محل کار با اونی که مافوقشونه چه برخوردی دارن خبرانلاینم که کلا علاقه خاصی به اخبار ضد احمدی نژادی داره
  • بی نام A1 ۰۴:۲۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
    26 13
    یادته ربنا رو خوندی که صدا و سیما ماه رمضونا جای ربنای استاد شجریان پخش کنه؟ افطار رو کوفتمون میکردی. چه خود شیرینی ها که نکردی شما. کسی که 80تا آلبوم دارخ تو این سن معلومه که 500هزار تومن میگیره و هر شعری بهش میدن میخونه. الکی نخواین از حافظه ضعیف مردم سوء استفاده کنین با این مصاحبه. ایشون یه روز دسمال یزدی دستشه یه روز دستمال کردی. جهت باد مهمه.
  • بی نام A1 ۰۵:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
    27 19
    حالا مثلا چه فرقی هست بین ایشون و هنرمندانی که پیش روحانی رفتند؟ هر دو رییس جمهور هم طرفداران و مخالفان خودشونو دارن....مردم ما مستبد هستند متاسفانه...افتخاری سقوط نکرد مردم سقوط کردند که حقی برای کسی قایل نیستند
  • بی نام IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
    16 3
    یکی از مشکلات مهم ما بزرگ کردن مسائلی هست که اینقدرها هم مهم نیستند.
  • بی نام IR ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
    5 9
    ما رو باش فکر میکردیم بالاخره یه خواننده درست و حسابی و انسانی تو ایران پیدا شده پس شما هم از سر جو گیری بود اون کارتون
  • بی نام A1 ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
    7 2
    با یادت ای بهشت من آتش دوزخ کجاست؟ ، کاشکی بازم از این آهنگا بشنویم. ی در آغوش گرفتنه اشتباهی که یقینا بخاطر بی سیاستیه ایشون بوده اینقدر تاوان نداره
  • بی نام A1 ۱۹:۲۸ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
    5 2
    اگر واقعا داستان اینطور بود می تونستند خیلی زودتر افشا کنن و به جامعه برگردند. الان که دیگه احمدی نژاد منفور شده و صدر و ذیل ممکلت دارن ازش تبری می جویند هنر نیست اینطور لعن و نفرین کردنش
  • بی نام A1 ۲۰:۵۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۶
    7 2
    استاد كاشكي همون موقع با يه اعتراف و عذر خواهي از مردم خودت را راحت ميكردى
  • بهروز نصیبی A1 ۰۶:۰۵ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۷
    16 4
    آقا جان یک حزب تو ایران بوده از قدیم که خیلی هم پرطرفداره و قوی ترین حزب هم هست و همه هم قبولش دارن : حزب باد.
  • سحر A1 ۲۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۰۸
    6 5
    استاد گرامی و بزرگوارم من با اینکه در اصفهان زندگی میکنم ولی سالهاست که در آرزوی دیدار شما هستم . حرکت شما همیهنان مارا ناراحت کرد ولی شما برای من همیشه استاد علیرضا افتخاری هستید که آلبوم شب عاشقان شما بنده را به اوج عشق الهی رسانید سپاسگزارم
  • سعید IR ۱۵:۱۱ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۰
    6 4
    تورا خدا یک کمپین درست کنید اول از او معذرت خواهی کنید وهمه از استاد افتخاری عزیز دعوت کنید دوباره اهنگ های جدید بخواند ما این گوهررا داریم وقدرش را نمی دانیم بگذارید با ارامش کارش رو انجام بده وهمه دست از خاله زنک بازی بردارند ببینید مردم ذیگر کشورها برای هنرمندانشان چکار می کنند همشا ن فو ق میلیاردرند مگر بنده خدا چکارکرده بشر جایز الخطا است ما که پیامبر نیستیم تا 100 سال دیگر صدایی مانند افتخاری نمی اید
  • سعید A1 ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
    8 5
    دورد بر استاد افتخاری
  • بی نام A1 ۱۸:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۹
    4 3
    اینهایی که این حرف ها را می زنند علیه یک هنرمند همه داعیه آزادی خواهی دارند
  • بی نام A1 ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۶
    3 2
    اگه‌دختر استادافتخاری برای استاد انتظامی نامه نمینوشت چه بسا استاد انتظامی هم براش حاشیه درست میشد...قابل توجه بعضی ها که از هیچی خبرندارن همینطوری شر و ور میبافن