صدور حکم بازداشت عمرالبشیر رییس جمهوری سودان از سوی دادگاه بین المللی بار دیگر مسایل مربوط به سودان و تحولات منطقه دارفور را مورد توجه رسانه ها قرار داد. در حال حاضر اکثر مجامع بین المللی بخصوص نهادها و کشورهای آفریقایی ، عربی و اسلامی بر غیر قانونی بودن این حکم تاکید دارند و از استدال های حقوقی برای رد این اقدام بهره می برند. با این حال بازخوانی دوباره تحولات دارفور و یاد آوری انگیزه های غرب از دخالت در مسایل سودان می تواند پاسخی به چرایی دست یازیدن قدرت های غربی به این اقدام غیر قانونی باشد. خبر آنلاین در گفتگو با مجید قناد باشی کارشناس مسایل آفریقا، زوایای مختلف مسایل سودان را مورد واکاوی قرار داده است. قناد باشی معتقد است؛ مواضع ضد صهیونستی عمرالبشیر و حمایت سودان از جریانات اسلامی از انگیزه های جدی غرب جهت هجمه به این کشور است .
به نظر می رسد برای فهم دقیق تر مناقشه اخیر سودان ، لازم است تا اطلاعاتی درباره موقعیت و تحولات منطقه دارفور ، جایگاه آقای عمرالبشیر و ساختار سیاسی سودان داشته باشیم . لذا اگر موافق باشید بحث را از جایگاه عمرالبشیر در نظام سیاسی سودان آغاز کنیم؟
عمرالبشیر در ژوئن 1989 و بدنبال کودتایی نظامی قدرت را در سودان تصاحب کرد. وی که ژنرال ارتش بود در آن زمان به حزبی افراطی به نام جبهه ملی خلق به رهبری حسن الترابی نزدیک بود. اما تحولات پس از کودتا، آقای عمرالشبیر را از حسن الترابی دور کرد به گونه ای که در حال حاضر جبهه ملی خلق از احزاب مخالف دولت سودان بشمار می آید . ضمن اینکه عمر البشیر برای خود حزبی بنام کنگره ملی تاسیس کرده است . یکی از کارهای مهم عمرالبشیر این بود که وی گرچه با کودتا قدرت را تصاحب کرد ولی بلافاصله با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری،قدرت خود را در ساختار دموکراتیک تعریف کرد. از این لحاظ شاید نمونه نظام سیاسی سودان را در آفریقا و جهان اسلام نداشته باشیم .
از دیگر اقدامات آقای عمرالبشیر این بود که بحث فدرالیسم را در سودان زنده کرد و به تصویب مجلس رساند .ولی در مجموع ارزیابی از دولت سودان ، حکومتی تک حزبی مبتنی بر حزب کنگره ملی خلق به رهبری عمر البشیر است . ضمن اینکه وی در طول این سالها مدعی شده که اسلام را اجرا می کند و قوانین قرآن را پیاده می کند.البته نه مثل زمان آقای جعفر نمیری در سودان و یا مانند نیجریه و پاکستان در دوران ضیاء الحق. اجرای شریعت اسلام در سودان بیشتر در مواضع سیاسی_ اجتماعی و سیاست خارجی نمود پیدا کرده است.
انتخابات در سودان با چه سازوکاری برگزار شده است ؟ آیا به جز کنگره ملی ، احزاب و جریانات دیگری نیز در صحنه سیاسی این کشور مشارکت داشتند؟
باید گفت انتخابات سودان را غربی ها به عنوان انتخابات قبول ندارند ولی عمرالبشیر از همان اول وارد انتخابات شد و با آرای مردم و مجلس به عنوان رئیس جمهور برگزیده کشور شد.بدین ترتیب نمایش انتخابات چند حزبی در سودان به اجرا گذاشته شد. با این حال محدودیت احزاب بسیار زیاد است.از جمله این احزاب یکی حزب امت از طایفه انصار به رهبری صالح المهدی و دیگری حذب متحد دیپلماتیک به رهبری عثمان میر غنی از طایفه ختمیه است که در صحنه سیاسی سودان به طور محدود اجازه فعالیت دارند.
بازیگران اصلی صحنه سیاسی سودان چه نیروهایی هستند؟ آیا نیروهای مذهبی قدرت را در دست دارند یا نظامی؟
سودان؛ بر محور شخص عمر البشیر اداره می شود . مثلا ارتش در صحنه سیاسی آن کشور گر چه قدرتی محسوب می شود ولی به تنهایی محور نیست. نیروهای مذهبی به رهبری ترابی هم در اپوزیسیون قرار گرفته اند . می شود گفت اتکای دولت سودان به مردم است و نوعی پوپولیسم در آنجا حاکمیت دارد.
اگر اجازه بدهید بحث را با مسایل دارفور ادامه دهیم . دارفور کجاست ؟ و جنگ ها و درگیریها از کی و به چه دلیلی آغاز شد؟
سودان پهناورترین کشور آفریقا و نیز اسلامی است. 50 سال پیش انگلیسی ها طرحی را به اجرا گذاشتند تا جنوب سودان را از این کشور جدا کنند که الان در آستانه تجزیه است. اخیرا دولت مرکزی پس از امضای موافقت نامه با سه استان جنوب توافق کرد که در این مناطق همه پرسی برگزار شود. برخی دارفور را با آن سه استان جنوبی اشتباه می گیرند. دارفور سه استان غربی سودان است که در مرزهای چاد قرار دارد. این استانها دور افتاده و محروم محسوب می شوند . از نظر مذهبی همه مسلمانند و به زبان عربی صحبت می کنند ولی از قوم عرب نیستند. شغل عده ای از آنها کشاورزی است و بقیه نیز به دامداری مشغول اند. بحث بین دامدارران و کشاورزان بر سر استفاده از مراتع ، نطفه اصلی فتنه دارفور را به وجود آورد. از یک طرف دامدارهای عرب و شبه نظامیان جنجویدها وابسته به اینها که گفته می شود دولت هم حامی آنهاست قرار دارندو از سوی دیگر کشاورزها هستند که از قوم های افریقایی اند و به نژاد نیلی معروفند. در فوریه 2003 (بهمن ماه 1381) فتنه آغاز شد . گروههای دارفوری با انفجار هایی اعلام کردند که می خواهیم مانند جنوبی ها خود مختار باشیم و به طور بی سابقه ای از جانب دنیای غرب حمایت شدند. حمایت همزمان فرانسه، انگلیس و امریکا از این جریانات و تجزیه طلبی نشان از اراده ای جدی برای بر هم زدن نظم اجتماعی سودان داشت.
شما گفتید که دارفور منطقه ای محروم است ، چه دلیلی دارد قدرتهای جهانی از تجزیه این منطقه استقبال کنند؟
در سالهای اخیر سودان و چاد به صادر کننده نفت تبدیل شدند. سودانی ها در روز 300 هزار بشکه نفت صادر می کنند . دارفور علاوه بر نفت، اورانیوم هم دارد. علاوه بر اینها در سه سال اخیر به دلیل اهمیت آفریقا ، نیروی ویژه ای به نام دفتر فرماندهی نیروهای نظامی امریکا در افریقا به نام افریکا درست شده است. این ها نشان می دهد که امریکایی ها می خواهند در قلب افریقا حضور داشته باشند.
الان بحث بر سر کشتار در دارفور است. در این باره شما چه نظری دارید؟
درباره جمعیت دارفور آمار دقیقی ارایه نشده است. منابع غربی می گویند دارفور حدود 10 میلیون نفر جمعیت دارد.بر اساس گفته منابع سودانی بسیار کمتر از این تعداد است، اما به نظر 8 میلیون نفر که میانه اینهاست درست باشد. غربی ها می گویند در این درگیری ها 2 میلیون آواره و حدود 200 هزار نفر کشته شده اند. این ادعا واهی است. درست شبیه بحث سلاح های کشتار جمعی عراق. غرب با این آمار دروغ، می خواهد بهانه ای برای سلطه بر دارفور و سودان داشته باشد.
گفته می شود ارتش سودان هم در این کشتار نقش داشته است ، شما فکر می کنید این ادعا هم دروغ است؟
صد در صد ارتش سودان در آن منطقه عملیاتی داشته است و به حامیان خود کمک کرده است. اما این اقدام ارتش قانونی بوده است. توجه کنید در همه جای دنیا اگر گروهی یا قومی قیام مسلحانه کنند، حکومت مرکزی به سرکوب آن می پردازد. این جنگهای داخلی را در امریکا و اروپا هم دیده ایم.اما معتقدم حجم حضور و دخالت ارتش سودان آنقدر که منابع غربی می گویند نیست. مسئله سودان بسیار پیچیده است و پشت صحنه حکم دادگاه بین المللی مسایلی وجود دارد که شاید در آینده روشن شود. اما نکته بدیهی این است که غرب با جدیت به دنبال تجزیه سودان است . دنیای غرب قبلا از اهرم نظامی استفاده می کرد الان از اهرم حقوقی بهره می برد. با یادآوری مواضع ضد اسراییلی سودان و همچنین حمایت این کشور از جریانات اسلامی شاید بتوان دلیل تلاش غرب برای تضعیف این دولت را رصد کرد.
گفتگو از رضا علوی
نظر شما