عراقیها یا با ترس رای خواهند داد یا با امید. نتیجه اما قابل پیشبینی نیست
هر انتخابات در عراق با گردشی حیاتی در امور سیاسی این کشور همراه است . نخستین انتخابات پس از فروپاشی صدام حسین در اوایل سال 2005 میلادی برگزار شد . اهل تسنن شرکت در این انتخابات را تحریم کردند و پس از برگزاری آن بود که ناآرامیهای داخلی و خشونتهای قومی و قبیلهای عراق را در آغوش گرفت .
در انتخابات دوم در اواخر سال 2005 میلادی تمامی گروهها حتی اهل تسنن در پای صندوق های رای حاضر شدند. اما ترس از خشونتهای قومی و قبیلهای رایدهندگان را وادار کرد به نفع گروه یا قومیتی رای دهند که به ان تعلق دارند . اعراب اهل تسنن به اسلامگراهای سنی رای دادند. شیعیان آرای خود را به نفع شیعیان به صندوقها انداختند و کردها نیز به تبع این رویه کردهای هم قوم خود را انتخاب اصلح دانستند. این رویه حتی در میان رایدهندگانی که خود را سکولار میدانستند رعایت شد .
انتخابات دوم را میتوان به نوعی موفقیت تعبیر کرد: دولت اتحاد ملی که بر روی کار آمد به تمامی گروههای حاضر در عراق پستی در دولت داد . در این زمان بود که گروههای تندرو و افراطی برای بیثبات کردن عراق دست به دامان حملات تروریستی شدند. نتیجه این حملات هم آغاز نبرد قومی و قبیلهای دیگری میان اعراب بود و موجی از خشونت که کشور را در آستانه جنگی داخلی قرار داد .
اکنون انتخابات در هفتم ماه مارس معیاری دیگر است برای سنجیدن تجربه دموکراتیک عراق. اکنون پرسش اینجاست که آیا عراق در مسیر پیشرفت و در آغوش کشیدن رقابتهای سیاسی مثبت قدم خواهد گذاشت و یا این کشور باز هم به همان الگوی خشونتهای قومی و قبیلهای مبتلا میشود؟
نشانههای پیشرفت!
همه چیز تا همین اواخر نشاندهنده پیشرفتی شگرف بود. تنشهای قومی و قبیلهای و خشونت به شکل کلی سیر نزولی خود را طی کردهبود. نتیجه نظرسنجیها تا همین اواخر نشان میداد که عراقیها به دنبال برخورداری از دولتهای ائتلافی عاری از تعصبهای قومی و قبیلهای هستند. عراقیها بسیار به آینده خوش بین بودند. بخش اعظمی از این اعتبار مدیون نوری مالکی نخست وزیر عراق و رهبران اهل تسنن استان الانبار بود. علاوه بر تلاشهای ایالات متحده ،نوری مالکی توانست با شبه نظامیان شیعه که علیه اهل تسنن حملات تروریستی انجام میدادند، برخورد کند و شهرک صدر و شهر بصره را از حضور این شیعیان پاک کند. قبیلههای اهل تسنن مقابل القاعده ایستادند. عراقیها عموما از اختلافهای قومی و قبیلهای فاصله گرفتند. بر خلاف سال 2005 هم متحدان سیاسی مرزبندیهای شبعه و سنی و کرد را کنار گذاشتند . سیاستمداران شیعه و سنی بیش از پیش در فعالیتها شرکت کرده و علنا مخالفت خود را با اختلافهای قومی و قبیلهای اعلام کردند. نشانه این تغییر رفتارهای سیاسی هم در اتحاد تحت هدایت نوری مالکی عیان بود. مالکی به جای نگاه داشتن اکثریت شیعه ائتلاف حکومت قانون را شکل داد . تدبیری سیاسی برای جلب حمایت اکثریت عراقی ها در انتخابات.
در بغداد بسیاری از رقبای نوری مالکی پیشبینی میکنند که او در این انتخابات هم خوش بدرخشد . البته نوری مالکی در این مسیر تنها نبود. طارق الهاشمی معاون اهل تسنن او که رهبری گروههای سیاسی سنی را هم عهده دار است حزب اسلامی عراق را ترک کرده و به ائتلاف ایاد علاوی پیوست. بر اساس نظرسنجی ها این ائتلاف از محبوبیت بالایی نیز برخوردار بود . همین حرکت های مثبت و ادغان احزاب متفاوت سنی و شبعه با هم زنگ خطری شد برای گروههای تروریستی. بسیاری از کشورهای عربی از برقراری دموکراسی در عراق میترسند و البته در خصوص شیعیان نیز پیشداوریهایی ناعادلانه دارند . در نهایت هم تروریستها برای مخدوش کردن چهره و اعتبار نوری مالکی و البته خلق فضای بیاعتمادی بر حجم خشونتهای خود افزودند . با همین منطق بود که بسیاری از بمبگذاریهای هدفمند بغداد را در چندین نوبت لرزاند . در این میان بسیاری از احزاب قومیتگرا که با ادغام شیعیان و اهل تسنن با یکدیگر در قالب یک ائتلاف مخالف بودند امیدوارند که عراقیها اینبار هم از بیم افزایش خشونتهای پس از انتخابات به همان گروههایی رای دهند که در آن ریشه مذهبی یا قومی دارند . در این میان حذف عدهای با عنوان عملیات بعثی زدایی منجر به شدید تنشهای داخلی هم شد . تمامی این تحولات خوب و بد دست به دست هم داد و در حال حاضر بسیاری از عراقیها بیم این را دارند که خشونت پس از انتخابات دوباره کشورشان را در آغوش بکشد .
و اما پرسش اساسی: اهل تسنن چگونه به عملیات سیاسی بعثی زدایی پاسخ خواهند داد؟ اگر آنها به مخالفان دولت نوری مالکی و البته موافقان تحریم بپیوندند بیشک تاریخ در عراق به عقب میرود و همان حوادث ابتدای سال 2005 تکرار خواهد شد .
سناریو دوم این است که اهل تسنن در انتخابات شرکت کنند اما از بیم تسلط رقیب ، به همقماش خود رای دهند . تحقق این سناریو باز هم به معنای تکرار اختلافها میان شیعیان و اهل تسنن است.
با ابن همه دلایل خوبی وجود دارد که نشان میدهد اعراب سنی این انتخابات را تحریم نمیکنند. دلایل محکمه پسندی نیز وجود دارد که نشان میدهد عراقیها بیش از گذشته به مقولههایی مانند آزادی ، امینت ، اشتغال و خدمات اجتماعی فکر کرده و برای تحقق آن هم دورخیز میکنند. در چنین شرایطی عراق در مسیر تجربه کامل دموکراسی قرار خواهد گرفت .
کریستین ساینس مانیتور/ ترجمه : سارا معصومی
نظر شما