یک: شهرداری تهران، در اقدامی شایسته تقدیر، اقدام به تعویض ١٠روزه بسیاری از بیلبوردهای تبلیغاتی با بهترین آثار قابل نمایش هنرهای تجسمی کرده است! (این قابل نمایشش نکته مهمی است!) عنوان این پروژه هنری، «نگارخانه‌ای به وسعت یک شهر» است که اولش ما که ذهنی منحرف داریم، فکر کردیم شاید نسیم توافق لوزان به شهرداری هم خورده و شهرداری تهران تبدیل شده به شهرداری سان‌فرانسیسکو! ولی گویا یک عنصر خودباخته و غربزده و غیرخودی گذرش به شهرداری افتاده و در اقدامی غیرمسئولانه، مردم کوچه و بازار را با مقوله‌ای به نام هنر آشنا کرده است! ضمن تشکر و قدردانی از دکتر خلبان هنرمند قالیباف و همکارانش، درخواست می‌کنم ایشان همچنان جور وزارت ارشاد را -که در اثبات حب‌اش به اصولگرایان، غیض‌اش را به حوزه موسیقی و سینما و کتاب نشان می‌دهد!- بکشد و مثلا در یک‌سری ایستگاه‌های اتوبوس، به استاد شجریان اجازه اجرا بدهد! از تلویزیون‌های شهری، فیلم‌های توقیفی را نشان بدهد، داخل اتوبوس‌ها کتاب‌های جلدسفید پخش کند و خلاصه از سر لجبازی با دولت دست‌وپا بسته، اثبات کند که قالیباف بهتر است! راستش ما که راضی هستیم، شهرداری، اینجوری اپوزیسیون دولت بشود! نه آنجور!
دو: مجلس ما، با همه آمریکاستیزی‌اش، ایستاده تا ببیند، آمریکایی‌ها چکار می‌کنند، تا براساس حرکت طرف مقابل حرکت کند! اگر سنای آمریکا فکت‌شیت بخواهد، اینها هم فکت‌شیت می‌خواهند، ولو اگر ندانند چی هست اصلا؟! اگر مجلس نمایندگان آمریکا، بیانیه مخالفی بدهند، اینها هم مخالفت می‌کنند! حالا سنای آمریکا طرح تایید توافق هسته‌ای با ایران را تصویب کرده، مجلس ایران هم عین همین طرح را به مجلس آورده! بدینوسیله از نمایندگان محترم کنگره آمریکا، درخواست می‌کنم هرچه سریع‌تر طرح نظارت بر ساختمان‌سازی در نیویورک، طرح ممانعت از دخالت در امور خصوصی مردم، طرح حفاظت از عقاب آمریکایی، طرح آزادی تخته‌نرد! طرح آزادی بیان درباره تخته‌نرد! طرح آزادی زندانیان سیاسی که به دلیل باخت در بازی تخته‌نرد به زندان رفته‌اند، طرح مبارزه با فساد اداری در اداره‌های دارایی و مالیاتی واشنگتن دی‌سی، طرح ممنوعیت پوشیدن دمپایی و خوردن نان بربری و پنیر و چایی در کلیه ادارات فدرال و ایالتی، طرح الزام ایالات به برگزاری کنسرت‌های مجوزدار که وزارت ارشاد فدرال به آنها مجوز داده است را در کنگره آمریکا بررسی و هرچه سریع‌تر تصویب کنند! بلکه نمایندگان ما هم اشتباهی فکر کنند باید مقابله‌به‌مثل کرده و عین این طرح‌ها را در ایران هم تصویب کنند!
سه: کمیسیون انتخاباتی افغانستان که همچنان کارمندانی از آن درحال بازشماری آرای انتخابات ریاست‌جمهوری هستند و امیدوارند در حین بازشماری آرا بازنشسته شوند، نسبت به اعلام زودهنگام نتایج انتخابات پارلمانی بریتانیا ابراز نگرانی کرده و اعلام آمادگی کردند تجارب خود را در زمینه بازشماری آرا و اعلام نتایج، در اختیار انگلیسی‌ها قرار دهند! عبدا... عبدا... هم طی پیغامی به رهبر مستعفی حزب کارگر انگلیس که بعد از شکست در انتخابات، استعفا داده است، گفته: خاااااک بر سرت! تو را چی می‌شود؟ کمی راسخ می‌ایستادی، کمی تهدید به هجران می‌کردی، از من آموخته می‌کردی، تو خود مرا بنگر که از نتیجه سعی و راسخی خود، به این‌جا رسیده‌ام که هر جا رئیس‌جمهوری می‌رود من هم می‌روم! هر کار او می‌کند، من هم می‌کنم! آن وقت تو خود استعفا می‌نمایی؟!
چهار: هفته هلال‌احمر را به همکاران‌مان تبریک می‌گوییم! در خبرها آمده بود رئیس‌جمهوری روحانی، عضو افتخاری هلال‌احمر شد. خواستیم یکی ایشان را توجیه کند که ماجرای امدادونجات مصدومان، با کلید به سرانجام نمی‌رسد! یک موقع سر صحنه حادثه رفت، کلیدش را درنیاورد که مصدوم را با آن نجات دهد!
6060
نظر شما