من تمام ماه آگوست (مرداد) گذشته را بدون استفاده از پلاستیک سر کردم. هدفم، خودداری از خریدن هر نوع وسیله پلاستیکی تازه یا با پوشش نایلونی بود؛ مثل انواع غذاها، کیسه های زباله، پوشکهای یکبار مصرف برای پسر نوپای من، لیوان های قهوه آماده با جداره موم اندود که درها و پوشش در پلاستیکی دارند، بطری های شامپو و ... هر جزیی از زندگی که به نظر برسد پلاستیک ها در آن سهمی دارند. حتی خرید یک مسواک تازه هم جزء همین محدودیت ها محسوب می شد.
من مجاز بودم از وسایل پلاستیکی که در منزل دارم استفاده کنم، اما اگر هر کدام از آنها که تمام یا خراب می شدند، موظف بودم جایگزینی فاقد پلاستیک برای آنها پیدا کنم.
همسرم به سطل بدبوی آشپزخانه معترض بود و به اینکه رژیم غذایی ما بیش از آنکه تحت تاثیر نوع غذاهایی باشد که مایل به خوردنشان هستیم، تابع نوع پوشش این غذاهاست.
میوه هایی که بصورت باز در سوپرمارکت ها به فروش می رسند، یا در قسمتی از چرخه توزیع بسته بندی می شوند، نسبت به انواع لفاف دار این میوه ها به مراتب آسیب بیشتری می بینند.
علاوه بر آن برای جابجایی کاغذ و شیشه نسبت به پلاستیک هایی با وزن کم به صرف انرژی بیشتری نیازمندیم و تجزیه مواد قابل بازیافت توسط باکتریها در محل های دفع زباله ممکن است به تولید متان که یک گاز گلخانه ای قوی است، منجر شود.
پوشک یکبار مصرف کودکی که پس از تعویض روی زمین رها شده است، همانقدر که ناخوشایندست، گواه آلودگی محیط زیست ما از برکه کوچک پارک کنار خانه گرفته تا میان اقیانوس آرام توسط انواع پلاستیکهاست.
بهر حال، آنقدر زندگی کردن بدون استفاده از انواع پلاستیک سخت بود، که با رسیدن اول سپتامبر خیلی سریع به بسیاری از خریدهای گذشته ام رو آوردم، در حالی که سعی می کردم به تعدادی از عادتهای زندگی بدون استفاده از پلاستیک وفادار بمانم.
چهار ماه گذشت، آیا واقعا چیزی تغییر کرده است؟ هم بله و هم خیر!
در ابتدا ما به منطقه جدیدی اسباب کشی کردیم که در آنجا شورای محلی تقریبا همه انواع پلاستیک را بصورت تصادفی برای بازیافت جمع آوری می کند.
خیلی هم بد نبود، می دانید من به هیچ وجه آنقدر شجاع نبودم که بدون استفاده از یک مایل لفاف حباب دار محافظ بتوانم به اسباب کشی فکر کنم .
در واقع تا جایی که من می دانم، ما ناچار به استفاده از هیچ کدام پلاستیک ها به اندازه کیسه های زباله نیستیم، چرا که آنها مصارف دیگری هم دارند، از یک اسباب بازی جالب برای کودک تقریبا دوساله ی ما گرفته تا انتخابی خوب برای جلوگیری از سرمازدگی بعضی از گیاهان حساس باغ در فصل سرد.
اما این پیشرفت ها در محیط خانه ما نمی تواند این واقعیت را بپوشاند که به تعدادی از عادتهای بد قبلی که بصورت بالقوه توان کنار گذاشتن آنها را داشته ایم، برگشتیم؛ مانند:
• هنگامی که جابجا شدیم، من تحویل شیر درب منزل را لغو کردم و در حال حاضر دوباره مجبورم آنرا شروع کنم. تفاوت قیمت معنی دار آن با فروشگاهها در این مورد کمک چندانی نمی کند.
• من موفق شدم دو بار نان تازه فاقد بسته بندی را از نانوایی تهیه کنم، اما اغلب اوقات آنرا بسته بندی شده و از فروشگاهها تهیه می کنم .
• برای ادامه قاطع زندگی با حداقل استفاده از پلاستیک ها، قمقمه آبم را آوردم، به اضافه لیوان سرامیکی و قاشق - چنگالهایم تا آشغالهایی را که روی میزم جمع می شوند به حداقل برسانم.
شرمسارم از اینکه بگویم از اکتبر گذشته تا به حال موفق به ادامه این کار نشده ام.
در هر حال، من تمام آنچه را که در ماه اوت یادگرفتم، فراموش نکرده ام و بزرگترین آنها تغییر رویه من در قبال ظروف یکبار مصرف در طول زمان است.
من دارم با تمام وجود تلاش می کنم، هر جا که ممکن است از وسایل و ظروفی که قابلیت مصرف مجدد دارند، استفاده کنم، از هر جنسی که می خواهند باشند، اگر چه در محل کارم در این مورد سهل انگاری کرده ام ، حداقل الان به مقدار آشغالی که هر روز تولید می کنم اهمیت می دهم، در حالیکه در گذشته هیچ وقت دوباره به آن فکر نمی کردم.
نظر شما