حالا دیگر دیرزمانی است که در تلویزیون، رسم بر این است که؛ مجری برنامه ای، بعد از مدتی، بشود تهیه کننده ی همان برنامه! یا بشود مجریِ ثابت و همیشگیِ برنامه!
از برنامه ی "عموپورنگ" گرفته تا "فیتیله جمعه تعطیله" و "جشن رمضان" و "نود" و "این شب ها" و "به خانه بر می گردیم" و "دوباره زندگی" که مانند این برنامه ها با ویژگیِ یادشده، در تلویزیون، بسیار کم نیست. برنامه ی "ماه عسل" هم از این اصل، مستثنا نبوده و نیست.
برنامه ی "ماه عسل" که برنامه ای ارزنده و مفید به حال فرهنگ و ادب و خرده فرهنگ های خانواده ی ایرانی ست، چند سالی است که در ماه مبارک رمضان، میهمانِ خانه های ماست. بدون تردید، این برنامه همچون دیگر برنامه های تلویزیونی، فراز و فرودهای قابل توجهی داشته که نیازمند تجزیه و تحلیل فرهنگی و رسانه ای است که نگارنده، بی هیچ تعلق خاطری و بدون داشتنِ جهت و سمت و سوی غیرمنطقی، نگاهش را - در قالب بیان یک نمونه - با مخاطبان این برنامه و اهالی رسانه و تلویزیون، به اشتراک می گذارد؛
شاید برنامه ی دیشبِ "ماه عسل" را بشود به دو نیمه تقسیم کرد که این تذکار و یادآوری، تمام توجه شما را به نیمه ی دوم این برنامه جلب می کند؛
صاحب این نوشته، نمی خواهد دایره ی خط قرمز تلویزیون را توسعه و گسترشِ مفهومی بدهد ولیکن از حیث مصداق، به نظر می رسد که احسان علیخانی، مجری برنامه ی "ماه عسل"، دیشب در نیمه ی دوم برنامه اش، نباید سه مطلب را می گفت؛
یک. منظورِ ایشان(خانم میهمان) از "احسان"، همسرشان است نه بنده! (...حالا نروید بنویسید و رسانه ای کنید)...
دو. مجری با این مضمون به میهمان گفت؛ خانم! اصلاً این "احسان"، یکی یه دونه واسه شما...
سه. همچنین مجری اشاره ای کرد که؛ در بین مردان ایرانی نداریم (یا خیلی کم داریم) مردی اینچنین پا به پای همسرش، اهل زندگی باشد...
این در حالی است که رعایت "اصل بی طرفی" از سوی مجری در چنین برنامه هایی، بسیار اثرگذارتر خواهد بود همچنان که مبتنی بر "اصل قضاوت ممنوع!"، مجری نباید به قضاوت بنشیند و بی محابا حرف هایی از این دست بزند.
نظر شما