از آقای هاشمی در روزنامه آرمان سئوال شده است؛ "دانشگاهیان گله دارند که فضا برای بیان آزادانه انتقادات مناسب نیست. شما چه توصیهای به دانشگاهیان دارید؟" آیت الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ میگویند: "من این را به همه میگویم، دانشگاهی و غیردانشگاهی ندارد. اگر توقع داریم که جامعهمان بهتر شود باید ریسک بپذیریم."
ایشان ادامه میدهند: "نمیشود فکر را سرکوب کرد. نقش گاندی در هند این بود که به مردم میگفت یکی را میگیرند، دنبالش را بگیرید و بگویید که مرا هم به زندان ببرید. انگلیسیها آمدند بین دو شهر به همه درختان یک سر یا یک مرده آویزان کردند. باز گاندی به مردم گفت که بروید. واقعا آن قدر در زندان جمع میشدند که دیگر کسی نمیتوانست زندانی کند! اگر عموم، عمومی که میگویم نه همه مردم، آنهایی که میفهمند، حرف حقیقت را بزنند. اتفاقی نمیافتد و هیچ کس هم جرات نمیکند به مردم ظلم کند."
آقای هاشمی باید به چند سئوال مهم در این باره پاسخ دهند.
1- آیا این پاسخ آقای هاشمی رفسنجانی را باید یک رهنمود سیاسی تلقی کرد؟
2- آیا شرایط حاکم در ایران که خود آقای هاشمی هم در حاکمیت هستند شبیه شرایط حکومت انگلیسیها برهند در زمان گاندی است؟
3- آیا امروز انگلیسیها در محاکم قضائی حاکم هستند که برای مقابله با آنها همه باید با راهبرد مقاومت مدنی آماده رفتن به زندان شوند؟
4- آیا در محاکم قضائی ایران پس از 35 سال احکام انگلیسی صادر میشود و این احکام هیچ نسبتی با شرع و قانون ندارند؟
5- مگر در دانشگاهها چه گفته میشود که فضا برای بیان آزادانه انتقادات مناسب نیست؟ چند نفر را در دانشگاهها گرفتهاند که حقیقت را میگفتند و قاضی برای اینکه جلوی افشای حقیقت را بگیرد، آنها را دستگیر و زندانی کرده است؟
6- اگر این فرمان یا نافرمانی مدنی که آقای هاشمی میفرمایند عملیاتی شود دیگر از حرمت و جایگاه قضا و قاضی چه میماند؟ این فرمان در حقیقت اعلام یک شورش عمومی است. نظیر آنچه که در حوادث تلخ سال 88 رخ داد اما مردم به این رهنمود سیاسی عمل نکردند و در قیام تاریخی 9 دی به اسم و آدرس، بانیان این شورش را لعن و نفرین کردند.این رهنمود سیاسی شبیه همان رهنمود سیاسی است که اول صبح رایگیری انتخابات سال 88 گفته شد؛ "اگر موسوی رای نیاورد به خیابانها بریزید". محصول این فرمان و رهنمود سیاسی به تاراج رفتن اقتدار ملی و بر باد دادن مصالح و منافع ملی بود.
17302
روزنامه رسالت نوشت:
کد خبر 343154
نظر شما