در روزی که وزیر فرهنگ کشور ایتالیا به مهمانی سازمان میراث فرهنگی آمده بود، سراغ هنرمندان زربافتی رفتیم که می‌خواهند «شاهزاده و اسیر» را احیا کنند.

سارا صفالو: خبر کوتاه بود و مهم؛ «پارچه زربافت «شاهزاده و اسیر» که تنها نمونه باقی مانده آن از دوره صفوی در موزه مترو پولیتین آمریکا نگهداری می شود ، به همت هنرمندان کارگاه زری بافی سازمان میراث فرهنگی در ایران احیا خواهد شد.»

به این بهانه به سراغ هنرمندان این کارگاه رفتیم و ساعتی مهمانشان بودیم . آن هم در روزی که وزیر فرهنگ کشور ایتالیا نیز به مهمانی سازمان میراث فرهنگی آمده بود. اما این موضوع ذره ای از توجه هنرمندان این کارگاه نسبت به این گفت و گو کم نکرد. آقایان عبدالعلی نعیمایی و روح الله دهقانی که در طول گفت و گو چند بار نیز به نام دیگر همکارشان در این کارگاه - آقای غلامی - اشاره کردند و قدردان زحمت مدیرانشان در سازمان میراث فرهنگی آقایان قاسمی و شریف زاده بودند. هنرمندنی که به قول خودشان در سراسر ایران ده نفر نیز در رشته آنها فعالیت نمی کردند و این یعنی زندگی کردن با هنری که به احتضار رسیده است.

 

از شاهزاده و اسیر بگویید.

نعیمایی: این پارچه که قرار است در این کارگاه احیا شود یکی از شاهکارهای عهد صفوی است که متاسفانه در ایران موجود نیست و تنها نمونه آن نیز در موزه متروپولیتین آمریکا است. این پارچه زربافت از لحاظ فن بافت نیز یکی از سخت ترین و تکنیکی ترین نقشه ها را دارد و قرار است در این کارگاه احیا شود. در این کارگاهی که از سال 1309 تاسیس شده و بیش از هشتاد سال قدمت دارد تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است . بعد از دوره صفویه چنین اتفاقی رخ نداده . زیرا طرح این پارچه خاص است. به عبارتی ما بیش از یک نقش با یک نگاره روبرو هستیم و باید توضیح داد که درمقایسه پارچه بافی با هنری مثل فرش همواره محدودیت نقشه وجود دارد. چون سیستم بافتی آن محود است و نقش نیز تکرار می شود. بنابر این عموما نقش ها از 150 خانه بیشتر ندارند اما این پارچه 240 خانه است.

 

یعنی دستگاه پارچه بافی این کارگاه توانایی بافت این نقش را دارد؟

نعیمایی: قرار است برای بافت این طرح دستگاه را ارتقا دهیم. نسبت ها را تغییر می دهیم تا خود را به دوره صفوی نزدیک کنیم و به آن فضا برویم.

 

این تغییر بر مبنای علم روز است یا اطلاعات و ابزار به جا مانده از دوره صفوی؟ آیا نقشه ای از شکل دستگاه های آن دوره دارید؟

دهقانی: نقشه ای از شکل ابزار وجود ندارد. ما با ذهنیتی که بر مبنای شیوه انجام کار و روش هایی که با ابزار و ادوات آن دوره می شود کار کرد ، داشتیم قرار است دستگاهمان را تغییر دهیم. البته مسلم است که ما می توانیم با ابزار و ادوات امروزی به راحتی دستگاهی طراحی کنیم و این نقش را ببافیم اما دوست داریم به همان سختی دوره صفویه نزدیک شویم که این امکانات را نداشتند و اثری به این زیبایی خلق کرده اند.

نعیمایی: یعنی هیچ چیز در این کارگاه مدرن نمی شود و ما قصد داریم همان سنت ها را زنده کنیم. همه دستگاه های ما نیز وامدار نساجی سنتی است . در این کارگاه چیزی مدرن نیست. ما دستگاه را بر اساس شرایط دوران صفویه می سازیم تا نه تنها نقش پارچه براساس همان طرح باشد بلکه مراحل بافت ما نیز با همان اصالت پیش رود.

 

خصوصیت نقش این پارچه نسبت به پارچه هایی که تاکنون در این کارگاه بافته شده اند چیست؟

نعیمایی: وقتی هنر زربافت دوره صفویه را مطالعه می کنیم کاملا متوجه می شویم که در این دوره یک سری نگاره به نقش پارچه اضافه شده است یا یک موضوع ادبی مثل طرح لیلی و مجنون. وقتی به پارچه شاهزاده و اسیر نگاه می کنیم سرشار از روایت و جزییات است و به جای نقوش تکرار شونده یک داستان می بینیم. یک روایت و یک داستان ادبی که لاجرم کار بافت را نیز سخت تر می کند. چون حالا نقوش وسعت یافته اند.

دهقانی: بعد از دوره صفوی این که بتوانیم در ایران پارچه ای با این تعداد خانه در نقش کار کنیم رخ نداده و ارزش این اثر نیز به سختی آن است.

نعیمایی: صفویه در اصفهان کارگاه زری بافی با 800 نفر هنرمند داشتند و بخش زیادی از درآمد کشور در آن دوران نیز به خاطر پارچه بافی و بخصوص زربافت بود. لباس طبقه اشراف و درباریان و شاه و حتی هدیه های آنها به دیگر کشورها ، همه و همه زربافت بود و این فضا جای کار زیادی داشت و باعث می شد نقوش ارزشمند نیز رونق بگیرند .

پارچه زربافت ایرانی موزه متروپولیتین آمریکا در ایران احیا می شود

و حالا چند نفر در ایران در زمینه این هنر فعالیت می کنند؟

نعیمایی: در حال حاضر ما تنها سه نفر هستیم در این کارگاه و 4 تا 5 نفر هم در کاشان زربافی می کنند.

دهقانی: دو سه نفر هم در اصفهان. می توان گفت در مجموع در سراسر ایران ده نفر نیز به این رشته هنری نمی پردازند.

نعیمایی: به قول آقای شریف زاده هنری است که به زوال رسیده است. یعنی این که از نظر یونسکو وقتی در رشته ای ده نفر هم نباشند تا فعالیت کنند دیگر این رشته هنری مرده است . و بالای ده نفر نیز هنری در معرض خطر است. حقیقت این است که زربافت در ایران از احتضار گذشته و مرگش فرا رسیده است . و ما در این شرایط تصمیم گرفتیم که این نقش را ببافیم.

 

فایده اش چیست ؟ فقط زنده نگه داشتن این هنر یا انگیزه دیگری هم دارید؟

دهقانی: انگیزه ما این است که بتوانیم به تکنیک های ان دوره پی ببریم. کسانی که در وادی هنرهای سنتی و اسلامی کار می کنند را به این سمت بکشیم و سطح این رشته هنری را در کشور بالا ببریم. یعنی هم خود را از نظر فنی و تکنیکی بالا ببریم و هم جامعه را با تکنیک های پیچیده این هنر در ایران کهن آشنا کنیم. وقتی اثری زیباتر بافته شود مردم نیز اقبال بیشتری به آن نشان می دهند و جامعه بیشتر با هنر زربافی آشنا می شوند. یک طرح ساده در جامعه بازخورد آنچنانی ندارد اما یک طرح خاص طبیعتا اقبال عمومی را از آن خود می کند.

آیا انتخاب این طرح بر مبنای خط و مشی خاصی بوده است ؟

دهقانی: حقیقت این است که در سازمان میراث فرهنگی و در کارگاه های هنرهای سنتی آن هنرمند بر مبنای دل خود کار می کند و هیچ سیاست و خط مشی ای به ما دیکته نشده است. چون اصولا شرایط به ما و مدیرانمان اجازه نمی دهد که خط و برنامه بلند مدتی داشته باشیم و بر مبنایش پیش برویم.

نعیمایی: در مقایسه با طرح های دیگر این طرح برای ما جذاب تر بود . بخصوص اینکه مباحث فنی تولید این پارچه ما را وارد یک چالش می کند و این حُسن هنر ما است که باید برایش بجنگیم تا در این کارگاه به این دستاورد برسیم.

 

نقوش پارچه در دوره های مختلفی مثل ساسانی ، اشکانی و بخصوص سلجوقی نیز به شدت خاص اند

نعیمایی: درست است اما تکنیک های این پارچه و این که این پارچه زربافت در حال حاضر نمونه مشابهی در کشورمان ندارد و متاسفانه نمونه آن در آمریکا هست و در دست ما نیست ما را به شدت ترغیب کرد.

دهقانی: ما داریم می جنگیم که در نهایت به بهترین نقش پارچه برسیم . یعنی همان نمونه فوق العاده و مشهور دوره سلجوقی که به نقش غیاث الدین شهره است.

نعیمایی: نقشی که در تاریخ نساجی جهان بی نظیر است و تمام دنیا نیز به آن واقف است . گرچه در داخل کشورمان شاید مردم خیلی اطلاعی از این موضوع نداشته باشند.

 

انتقادی هم به شما وارد است. البته من نمی دانم چقدر دست شما در این کارگاه باز است اما حقیقت این است که حتی دانشجویان هنر اسلامی به این کارگاه دسترسی ندارند. با توجه به این که بار هنرهای سنتی و اسلامی این روزها از دوش کارگاه ها برداشته شده و بیشتر در دانشگاه ها تدریس می شود، چرا این اتفاق در محفلی رخ نمی دهد که دانشجویان نیز به آن دسترسی داشته باشند؟ متاسفانه هیچ نشانی از این رشته در دانشگاه های هنر نیست.

نعیمایی: این را قبول دارم اما با توجه به محیط سازمان میراث فرهنگی که به هر حال محیطی کارمندی است و شرایط خاص خودش را دارد، نمی توان کاری کرد.

دهقانی: هنر زری بافی همیشه تحت حمایت حکومت های زمانه خود بوده است چون در دوره های مختلف تنها قشر خاصی از آن استفاده می کردند اما الان بسیاری از مردم توانایی این را دارند که از این هنر استفاده کنند. متاسفانه یک فرد ایرانی برای زیبایی خانه اش چند ده میلیون هزینه کریستال خارجی می کند اما این هنر را خوب نمی شناسد و به سمتش نمی رود. ما نیاز به حمایت داریم اما نه تنها حمایت مالی. نیاز داریم به فضایی بزرگ که کارگاه بسازیم . تامین چنین کارگاهی برای اساتید این رشته بسیار دشوار است.

نعیمایی: الان نزدیک هشت ماه است که به دنبال مکانی هستیم تا بتوانیم دو دستگاه زربافت بافی را در آن جای دهیم و به طور خصوصی این هنر را ادامه دهیم. شاید یک فضای بیست متره با سقف سه متری هم برای ما کافی باشد تا این هنر را شخصی و خصوصی کنیم. آن وقت است که با برگزاری کارگاه های مختلف امکان بازدید مردم و دانشجویان فراهم می شود و حتی می توان این رشته را آموزش داد . در این صورت می توان با طراحان مد و لباس تعامل کرد و دوباره این هنر را زنده کرد و وسعت داد.

پارچه زربافت صفوی در موزه امریکا

و چشم اندازی هم به صادرات داشت؟

نعیمایی: این موضوع فعلا دغدغه ما نیست. ما در حال حاضر حتی تولید نداریم . چه برسد به صادرات!

دهقانی: تولید ما محدود است.به طور مثال اگر سه نفر در کاشان یک ماه خوب کار کنند تنها یک متر زربافت تولید می کنند. اصفهان هم به همین صورت. کارگاه ما نیز بعد از کوچ اجباری مان به اصفهان و بازگشتمان دو سال است در حال راه اندازی مجدد دستگاه هاست پس نهایتا تولیدی به آن صورت وجود ندارد که به صادرات بیانجامد.

نعیمایی: این که می گوییم این هنر به مرگ خود رسیده است شوخی نیست. هنری که همپای معماری ما رشد کرده و در تاریخ و آیین ها و مراسم مذهبی و غیر مذهبی ما جایگاه ویژه ای داشته و جای پایش در ادبیات ما به وضوح به چشم می خورد ناگهان در صد سال گذشته حذف شده است . شاید تنها هنرمندان این رشته نیز با پیشنهاد مالی خوب کشورهای دیگر برای همیشه کوچ کنند. تنها امید ما این است که این رشته را در کارگاهی شخصی و خصوصی احیا کنیم تا مقدمه ورود این هنر به زندگی مردم هموار شود. بی شک اگر کسی لباس عروسی اش نقوش زربافت داشته باشد دیگر به سراغ مدل های خارجی نمی رود . چون پارچه ایرانی که با فرهنگ و سنت خودش عجین شده است را بیشتر می پسندد.

 

این ده هنرمند زری بافی که می گویید در کدام کارگاه آموزش دیده اند؟

نعیمایی: این ده نفر همگی کارمند سازمان میراث فرهنگی هستند. ما نیز کارمند میراث بودیم و عکس بسیاری که به این کارگاه امدند و رفتند ، ماندیم. در ضمن این هنری نیست که بتوان با هزینه شخصی آن را ادامه داد. نخ طلا کیلویی 15 میلیون است و تهیه نخ ابریشم مخصوص این رشته نیز هزینه های خاص خودش را دارد. اما ما حاضریم این ریسک را بپذیریم و با هزینه شخصی کارگاه خود را راه بیاندازیم تا این هنر زنده بماند.

دهقانی: البته فقط هزینه مالی مطرح نیست. این هنر ناشناخته است . برای آموختن ان نیز نیاز به شش تا هفت سال شاگردی است. کسی حاضر نیست این سختی را به جان بخرد که آیا بعد از اینهمه سال آن را بیاموزد و به درآمد برسد یا نه.

نعیمایی: خیلی ها آمدند به این کارگاه و پست گرفتند و رفتند !

دهقانی: ضمن این که پارچه زربافت باید کاربردی شود.پارچه باید ماهیتش پارچه باشد. وقتی برود توی قاب دیگر آن جلا را نخواهد داشت. اما اگر به سمت بازار هدف خودش برود زنده می شود.

 

به نظر شما این به آن علت نیست که طرح های زری بافی با زمانه پیش نرفته است؟

نعیمایی: خوشبختانه ما در طرح کمبودی نداریم . آنقدر نقوش و طرح های متنوعی وجود دارند که حتی عمر ما کفاف نمی دهد تمام آنها را بسازیم. تنها مشکل ما این است که باید کاربرد آن را عوض کنیم تا به طور مثال پارچه زربافت به جای قاب تبدیل به نوار حاشیه یک مانتو شود. ما نیاز داریم این هنر را به بخش خصوصی ببریم تا بتوانیم آن را با طراحان مد و لباس و غیره در میان بگذاریم و به مرور آن را رواج دهیم.

 

برگردیم به پارچه شاهزاده و اسیر. حالا که دیگر رنگرزی ما گیاهی نیست چه می کنید که رنگ ها مثل رنگ های دوره صفوی شود؟

دهقانی: متاسفانه دیگر متخصص رنگرزی سنتی نداریم که بتواند با چله ابریشم کار کند. ابریشم پارچه زربافت بسیار ظریف است و رنگ کردن آن نسبت به ابریشم فرش بسیار سخت تر. ما سعی داریم با کمک یک استاد کاشانی به رنگ های دوره صفوی نزدیک شویم.

نعیمایی: ما نزدیک ترین حالت را ایجاد می کنیم. ضمن این که نباید فراموش کرد پارچه اصلی عهد صفوی نیز در گذر قرن ها رنگ اصلی خود را از دست داده است. گرچه در هنر زربافت تغییر دادن رنگ پارچه مرسوم است اما ما نزدیک ترین حالت را در نظر گرفته ایم. گرچه شاید هرگز به جلای رنگ خاص کارگاه 800 نفره صفوی نرسیم.

دهقانی: ما تمام توان خود را به کار بسته ایم تا این پارچه احیا شود و اگر بتوانیم از نظر فنی این قدم را برداریم کار بزرگی کرده ایم. این شروع راه ما است برای رسیدن به همان نقش مشهور دوره سلجوقی که همچنان جهانیان را به حیرت واداشته است.

نعیمایی: ما در مقطعی به اجبار از این کارگاه رفتیم و حالا آمده ایم و از صفر شروع کرده ایم و بعد از دو سال و نیم در این نقطه ایستاده ایم. اما با حمایت آقایان شریف زاده و قاسمی و با انرژی همکارانمان در این کارگاه هیچ چیز دور از دسترس نیست.

۴۷۴۷

کد خبر 336792

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۸
    6 0
    امیدوارم موفق بشید...