داغ‌ترین نشست جشنواره فجر / بنی‌اعتماد: کسی که بخواهد جلو فیلمسازی مرا بگیرد هنوز زاده نشده

شخصیت‌های به یادماندنی فیلم‌های رخشان بنی‌اعتماد امروز روی پرده سالن همایش‌های برج میلاد دوباره جان گرفتند تا فیلم «قصه‌ها» روایت شود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بعد از نمایش فیلم «قصه ها» نشست پرسش و پاسخ این فیلم در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.

اپرسش‌های خبرنگاران و پاسخ‌های بینی‌اعتماد با عث شد تا این نشست به یکی از داغ ترین نشست‌های جشنواره در دومین روز برپایی اش تبدیل شود . نشستی که در آن رخشان بنی اعتماد درباره پروانه ساخت فیلم و شرایطی که او را به این نتیجه رساند که چنین فیلمی بسازد سخن گفت.

آغاز ماجرا
ماجرا از وقتی آغاز شد که کیوان کثیریان منتقد و مجری نشست پرسش خبرنگار کیهان را از رخشان بنی اعتماد پرسید: «چرا فیلم اینقدر شعاری بود؟ بهتر نبود اسم فیلم را به جای «قصه‌ها»، «بیانیه‌ها» می‌گذاشتید؟» (نقل به مضمون) خبرنگار کیهان همچنین با اشاره به رگه طنز در سکانس‌هایی از فیلم از او پرسید که این طنز عمدی به وجود آمده است؟

رخشان بنی اعتماد اما گفت که آن خنده‌ها در صحنه‌های تراژیک خنده نیست. او گفت که دیگر بعد از این همه سال کار، نوع خنده‌ها را می‌شناسد و خنده تماشاگر در آن صحنه‌ها ممکن است یک واکنش عصبی باشد.

او درباره بیانیه بودن فیلم گفت: «اگر وقتی که واقعیت‌ها را می‌سازی به آن نام بیانیه می‌دهند من ترجیح می‌دهم که بیانیه بسازم. کارگردان «روسری آبی» با گفتن اینکه هر نقدی قابل پذیرش و احترام است از خبرنگاران کیهان و خبرگزاری فارس پرسید: «اما چون به کرات این اتفاق برای من رخ داده از شما می‌پرسم که این آیا نظر واقعی شماست یا نظر رسانه‌ای که در آن کار می‌کنید؟ چون بعضی از این دوستان در فضای غیر عمومی‌تر چیز‌های دیگری به من درباره فیلمم می‌گویند ولی وقتی می‌نویسند می‌بینم که چیز دیگری نوشته‌اند.»

او ادامه داد: «مهم است که قلم ما قلم فکر ما باشد. اگر این دوستان واقعا نظر خودشان را درباره فیلم بگویند من وظیفه دارم که به این نظر احترام بگذارم ولی به شرط اینکه نظر خودشان باشد نه نظر جایی که در آن کار می‌کنند.»

بنی‌اعتماد گفت که فیلم‌هایش تلخ نیست، بلکه در باره تلخی‌هاست و اپیزود آخر فیلمش بسیار امیداورکننده: «به نظرم نسل جوان ما بسیار امیداور کننده است. امیدواری را فقط نباید به شکل خورشیدی درخشان نشان دهیم با این جملات در پس زمینه که همه آن مشکلات انشاءالله گربه بوده است. ما تلخی را می‌بینیم و اگر قرار باشد از امیدواری حرف بزنیم باید این امیدواری در بستر واقعیت وجود داشته باشد.»

یکی دیگر از خبرنگاران از او پرسید که چرا در فیلمت راه حل نشان نداده‌ای؟ و او گفت الان که راه حل نشان نداده‌ام به شعار دادن متهم شده‌ام، وای به حال اینکه بخواهم راه حل هم ارائه دهم.»

ماجرای پروانه ساخت
اما سئوال ملک جهان خزائی درباره پروانه ساخت این فیلم موضوع دیگری بود که باعث شد رخشان بنی اعتماد با صراحت درباره آن سخن بگوید. او گفت: «طی سال‌های گذشته شرایطی حاکم بود که من نتوانستم فیلم بسازم. نه به این معنا که کسی مانع فیلم ساختنم باشد، نه، بدین معنا که خود تحریمی کرده بودم. چون با آن شرایط همخوانی نداشتم.»

او ادامه داد: «برخلاف صحبتی که شد این دوران اصلا دوران استراحت من نبود، بلکه دوران بسیار تلخی بود. بعد از چند سال دیگر فیلم نساختن از ظرفیت تحملم خارج بود و اگر کاری نمی‌کردم به جنون می‌رسیدم، اما نمی‌خواستم به هیچ وجه درگیر مناسبات گرفتن پروانه ساخت شوم، چون برخوردهایی در آن فضا شکل می‌گرفت که وحشتناک بود و ما هنوز سنگینی عواقب آن مدیریت را می‌بینیم. می‌بینیم که بنیه مالی ضعیف این سینما به کجا‌ها رفت و به دست چه کسانی رسید.»

بنی‌اعتماد با تاکید بر اینکه به هیچ وجه قصد مظلوم نمایی ندارد، گفت: «از مادر زاییده نشده کسی که بخواهد جلوی فیلم ساختن مرا بگیرد، این روش اعتراض من بود. هیچ کار غیرقانونی هم انجام ندادم. تصمیم گرفتم فیلم کوتاه بسازم، پس پروانه ساخت فیلم کوتاه گرفتم. یعنی همین هفت قسمتی که در این فیلم دیدید. برای آقای شمقدری هم نوشتم که اگر می‌خواهید من این هفت قسمت را از هم جدا کنم و در هفت کمد جداگانه بگذارم.»

کارگردان فیلم «نرگس» افزود: «در هیچ کجای قانون اساسی نوشته نشده که من حق ندارم فیلم‌های کوتاهم را به هم بچسبانم. در تمام این مدت فیلم را در یک جشنواره خارجی نشان نداده‌ام. جایزه برای من دیروز وامروز اتفاق افتاد. همین که این فیلم روی پرده نقره‌ای نمایش داده شد.»

بنی اعتماد ادامه داد: «من فیلمی ساختم با مجوز فیلم کوتاه. به هیچ کجا و هیچ کس نشان ندادم حتی به بازیگران فیلم. آن‌ها فقط سناریوهای اپیزودهای خود را خواندند. بعد در روزنامه هفت صبح خبری منتشر شد که جعلی بود و به اسامی اشاره شد که اصلا در فیلم من حضور نداشتند. از فردای آن روز تلفن‌ها از ارشاد شروع شد که فیلم را بیاورید. اوایل لحنشان محترمانه بود اما رفته رفته رنگ تهدید به خود گرفت. تهدیدهایی مبنی بر اینکه تمام بچه‌ها را ممنوع الفعالیت می‌کنیم.»

او افزود: «من به آن‌ها گفتم حق دارم فیلم بسازم. هیچ کجای قانون اساسی نوشته نشده که من حق ندارم فیلم بسازم ولی حق ندارم نشان دهم، باز هم طبق قانون اساسی. آیا من فیلم را جایی نشان داده‌ام؟ می‌گفتند که نیروهای مداخله گر مدام دارند به ما فشار می‌آورند و من گفتم آن‌ها را بفرستید تا من با آن‌ها صحبت کنم.»

او سرانجام راضی می‌شود که فیلم را به ارشاد بفرستد و وقتی ارشادی‌ها فیلم را می‌بینند به او می‌گویند: «این فیلم خیلی حرفه‌ای است. فکر کرده بودند بدون سرمایه گذاری نمی‌توانم فیلم بسازم. و منت دانه دانه این دوستان تا ابد بر شانه‌هایم خواهد ماند. همه آن‌ها تهدید‌ها را شنیدند. حتی یک نفر به یک بازیگر دیگری زنگ زده بود و گفته بود شنیده‌ایم که در فیلم رخشان بنی اعتماد می‌خواهی بازی کنی و او پاسخ داده بود که متاسفانه این شانس را نداشته‌ام.»

در برابر این همه محبت، برای این کارگردان چاره‌ای نمی‌ماند که پروانه ساخت بگیرد. پروانه ساخت برای فیلمی که ساخته شده بود: «اما گفتم به این شرط که یک هفته دیگر به من پروانه نمایش هم بدهید. آن‌ها هم قول دادند و بعد آن بازی‌های عجیب و غریب شروع شد.»

در این میان یکی از خبرنگاران که معتقد بود سئوالش کامل خوانده نشده نسبت به این موضوع اعتراض کرد. ولی کیوان کثیریان مجری و منتقد جلسه به او گفت که من سئوال شما را کامل خوانده‌ام. پرسش او‌‌ همان نظری بود که می‌گفت رخشان بنی اعتماد فقط شعار می‌دهد و هیچ راه حلی در آثارش نشان داده نمی‌شود. واکنش این خبرنگار حبیب رضایی را وارد عمل کرد. او با اشاره به مثالی که خبرنگار زده و گفته بود شما فقط جراحی می‌کنید گفت: «ببخشید اما چون تمام خانواده من پزشک هستند اجازه دهید بگویم که هیچ پزشکی بعد از عمل جراحی که انجام می‌دهد بخیه‌ها را خودش نمی‌زند.»

بنی اعتماد هم در جواب خبرنگاری که معتقد بود به او توهین شده گفت: «آقای رضایی تمثیلی به سئوال شما پاسخ داد.»
کارگردان فیلم «گیلانه» خطاب به خبرنگاری که معتقد بود در فیلم «قصه‌ها» هیچ نشانی از جوانان با ایمان و متعهد نیست؛ یعنی کسانی که حماسه ۹ دی را خلق کردند، گفت: «من هرگز این ادعا را ندارم که فیلمم همه جامعه را شامل می‌شود. من به هیچ وجه نمی‌خواستم بگویم همه شهر همین چیزی است که من دارم نشان می‌دهم. وظیفه هم ندارم درباره تمام این رویداد‌ها فیلم بسازم کما اینکه راجع به آن هم هستند کسانی که فیلم بسازند. به خاطر همین می‌خواهم از شما خواهش کنم تحمل دیدن یک فیلم کوچک راجع به بخشی از جامعه را داشته باشید.»

حرف‌های بازیگران
در اغاز جلسه اما همه چیز به شکل همیشگی بود. کارگردان فیلم به همراه بازیگران، طراح صحنه فیلم و آهنگساز آن روبروی خبرنگاران نشستند و درباره اثر خود سخن گفتند.

مهدی هاشمی، گلاب آدینه، حبیب رضایی، پیمان معادی، باران کوثری، حسن معجونی، فرهاد اصلانی، مهراوه شریفی نیا به همراه امیر اثباتی و شاهرخ فروتنیان از جمله کسانی بودند که در این نشست روبروی خبرنگاران نشستند.

یکی از خبرنگاران از رخشان بنی اعتماد پرسید چرا شخصیت‌های فیلم‌های گذشته‌تان در این اثر هم به رستگاری نرسیدند و چه شرایطی باید حکمفرما شود که آن‌ها به رستگاری برسند؟ بنی اعتماد هم گفت: «رستگاری به معنی برون رفت از شرایط سخت زندگی است و نیاز به تغییرات اساسی دارد ولی با این حال این شخصیت‌ها همچنان ایستاده‌اند و منفعل نشده‌اند و در‌‌ همان چارچوب کوچکی که امکان قدرت عمل داشتند، جوهر پاک انسانی خود را نشان می‌دهند.»

او همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا این فیلم به معنای خداحافظی شما با فیلمسازی است، گفت: «در آن حال بدی که دو سال پیش داشتم گمان می‌کردم که این فیلم به نوعی همین باشد، ولی الان کاملا امادگی دارم که دوباره فیلم بسازم چون هنوز سر پا هستم.»

بعد نوبت به پیمان معادی رسید که از حضورش در این فیلم ابراز خوشحالی کند و بگوید حضور در فیلم بنی اعتماد یکی از آرزو‌هایش بوده است. آرزویی که گمان می‌کرد با یک بار برآورده شدن، دیگر از بین می‌رود، ولی «راستش را بخواهید این تجربه خیلی چسبید. خانم بنی اعتماد و کارگردان‌هایی مثل او چشم و چراغ سینمای ایران هستند و امیدوارم چند سال بعد اگر خواستند دوباره سراغ شخصیت‌های جدید فیلم «قصه‌ها» بروند قصه مرا هم بنویسند.»

مهدی هاشمی نیز که پیش از این در فیلم‌های «خارج از محدوده» و «زرد قناری» بنی اعتماد بازی کرده بود با اشاره به حضورش در نخستین فیلم او اظهار داشت: «این خوشحالی همیشه با من هست که در نخستین فیلم رخشان بنی اعتماد حضور داشتم.»

او پرسید: «مردم یک کشور از سینماگران چه انتظاری دارند؟ انتظار دارند آن‌ها چه چیزی را انعکاس بدهند؟ محدودیت‌هایی ایجاد شده که انگار کارگردان‌ها فقط اجازه دارند از یک زاویه تنگ به مردم نگاه کنند. این نگاه به مردم رفتن به پستو‌ها و نشان دادن فراموش شدگان که صدایی هم ندارند وظیفه یک کارگردان است و اگر کسی مثل خانم بنی اعتماد علاوه بر کارگردانی چنین وظیفه‌ای برای خود قائل است، ارزش او را مضاعف می‌کند.»

مهدی هاشمی که یکی از تقدیرشدگان در جشنواره سی و دوم هست، ادامه داد: «مردم از من می‌پرسند پس بالاخره چه کسی می‌خواهد وضعیت ما را به دیگران نشان دهد. تلویزیون که اصلا تعطیل است، سینما چرا ساکت است. چرا در سکوتیم؟»

گلاب آدینه بازیگر نقش طوبا هم با اشاره به سابقه حضور طولانی این شخصیت در آثار رخشان بنی اعتماد گفت: «طوبا خانم که دیگر دارد خودش یک سریال می‌شود. در «بانوی اردی بهشت» سروکله‌اش پیدا شد و بعد در «زیر پوست شهر» حضور کاملی داشت و در این فیلم هم هست.»

او افزود: من فکر می‌کنم تا دنیا دنیاست طوبا‌ها از پای نمی‌نشینند و آنقدر در مواجهه با زندگی خود را قرار می‌گیرند تا بالاخره حقشان را بگیرند. خوشحالم که من نماینده این گروه از افراد جامعه‌ام بودم و خوشحالم که سه بار طوبا را بازی کردم.»

باران کوثری دختر رخشان بنی اعتماد هم از اینکه بار دیگر فرصت بازی در فیلم مادرش را داشته ابراز خوشحالی کرد و گفت که دیگر فیلم نساختن خانم بنی اعتماد داشت نگران کننده می‌شد. او اپیزود آخر این فیلم را که مربوط به «سارا» شخصیت محوری فیلم «خون بازی» بود، یکی از امیدوارکننده‌ترین اپیزودهای فیلم دانست و گفت: «به نظرم در این اپیزود دو آدم، یکی با بیماری لاعلاج و یکی با ستاره‌ای روی سینه‌اش همین که به دنبال راه تازه‌ای هستند، بسیار امیدوار کننده است.»

باران با اشاره به دوره ممنوع الفعالیت بودنش در دولت دهم، ادامه داد: «آن روز‌ها با شرایط خاصی که من داشتم این فیلم ساخته شد و بازی در این فیلم برایم یک کلاس درس بود که ناامید نشوم.»

حبیب رضایی هم با بیان اینکه هر وقت از او می‌پرسیدند دوست داری چه نقشی بازی کنی پاسخ می‌داده دلش می‌خواهد نقش یکی از مردهای فیلم‌های خانم بنی اعتماد را بازی کند، گفت: «همین که در این کار حضور داشته باشم برایم کافی بود. یک لذت دائمی که تداوم داشت.»

مهراوه شریفی نیا هم که نقش «معصومه» را در زیر پوست شهر بازی می‌کرد، گفت: «برای من این بسیار اتفاق بزرگی بود که ببینم خانم بنی اعتماد همچنان «معصومه» را اینقدر دوست دارند. وقتی فیلمنامه را به من دادند تمام بدنم می‌لرزید که ببینم سرنوشت معصومه چه شده است.»

دختر محمدرضا شریفی نیا درباره رستگار نشدن معصومه هم اظهار داشت: «ما باید تاوان انتخاب‌های خود و اطرافیانمان را بدهیم. من به شدت نگران معصومه هستم و فکر می‌کنم بعد از ده سال هنوز اتفاق خوبی برای او نیفتاده است.»

۵۷۵۷

 

کد خبر 336290

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • دختر ایرانی A1 ۱۴:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
    89 8
    درود بر بانو بنی اعتماد. راستی خبر انلاین چرا از اعلام نامزدهای جوایزسزار خبری نمیذاری؟؟؟؟
  • بی نام US ۱۴:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
    درود بر این بانوی هنرمند و افتخار سینمای ایران.
  • عربلو A1 ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
    باز هم رد پاي فارس و كيهان در خلاف جهت جريان آب زلال
  • علی A1 ۱۴:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
    13 34
    از لحن صحبت کردن مشخص است!!!!!!!!!!
  • طاهره سادات قاسمي A1 ۱۶:۲۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
    48 3
    خانم بني اعتماد هيچ وقت تو را نمي بخشم! هيچ کس به اندازه تو مرا در سالن سينما به گريه وادار نکرده! وقتي 21 سالم بود با فيلم زير پوست شهر تو ساعت ها چشمانم خيس بود! انگار حال و آينده زندگي و سرنوشت خود و همه جوان هاي ايراني آن سال ها را در اين فيلم مي ديدم و حالا که فکر مي کنم همان شده! موفق باشي و پايدار بانوي تمام ايراني دوست‌داشتني‌ام!
  • سحر A1 ۱۷:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
    46 3
    از جسارتش خوشم میاد
  • بی نام A1 ۱۷:۴۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
    20 3
    فيلم عالي بود نشست فيلم فوق العاده بايد سكوت را شكست تا حقايق جامعه ديده شود
  • a-r SE ۱۰:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۵
    9 1
    نرگس را بارها دیده ام وهرباردید ان تازگی دارد .سوال اینکه چگونه میشود سازنده فیلم اینقدر به به درک عمیق احساسات وعواطف انسان نزدیک وانرا رابخوبی به تصویر بکشد.
  • اسماعیل IR ۱۷:۲۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۵
    8 1
    چه گزارش خوبی بود. درود بر شما.