سپاس .اشک در چشمانم حلقه زد .یاد خاطرات و مدرسه رفتن در سالهای جنگ و حرص خوردن مادر خدا بیامرزم به خاطر سر به هوا بودن و تاخیر همیشگی من در بیرون رفتن از خانه ببخشید دیگه نمیتونم بنویسم .
تو اون دوران حالم از این جنس سرود ها بهم می خورد. دلیلش هم شاید محرومیت و دوران اسف بار تحصیل بود که هم از معلم ها کتک می خوردم هم از دوساله ها. حالا اما دلم می گیره. زندگی قدیم خیلی بهتر بود.
ساده لوح:
چشم کارمون تموم بشه، میایم، منتظر بودم شما استاد ادب فارسی دستور بدید. که خب حل شد الحمدالله. میایم، همگی، از این به بعد ور دل شما با خنده میشینیم و شادمان به این آهنگ گوش میدیم. شما احیانا ناظم مدرسه ای جایی هستید؟ به احساسات مردم که گیر میدین، به تیتر مطلب هم که گیر میدین، برنامه های پرباااار احسان علی خانی را هم که نگاه میکنید و نکته در میارین. این همه استعداد حیفه که پای کامنت گذاری حروم بشه، روحانی باید شما رو با خودش به نیویورک میاورد بلکه گره ای از کار دنیا باز کنید، شما حرفای زیادی برای گفتن داری.
نوستالژی , خاطرهانگیز یا یادمانه
خبر انلاین این روزها کلمه نوستالژی خیلی زیاد شنیده میشه مخصوصا آقای احسان علیخانی در برنامه ماه عسل از این کلمه زیاد استفاده میکرد . باور بفرمایید کلاس گفتار پارسی بیش از استفاده کلمات بیگانه در یک جمله پارسی است .
از شما که رسانه هستید میخواهم رعایت بفرمایید . سرود نوستالژیک آغاز سال تحصیلی زیبا تر است یا
سرود خاطره انگیز آغاز سال تحصیلی
چقدر با حس عجیبی همراهه این آهنگ. هم تنفر هم ترس و هم خاطرات بچگی ها که گریزی اش نیست.
چی سر ماها آوردن.... دم همه بچه های متولد 50 و 60 گرم گرم.... همین که امروز همه امون اینو می شنویم و حس های مشترکی داریم پس از این همه سال؛ این یعنی هنوزم کنار همیم.
چقدر بدم میاد از این آهنگ
با وجودی که شاگرد ممتاز مدرسه بودم استرس می گرفتم هر وقت میشنیدم
اینقدر که رفتار معلم ها افتضاح بود و حتی باعث شد کارمندی 12 ماه سال کار رو به معلمی با 6 ماه کار ترجیح بدم
كاش هيچوقت بزرگ نميشدم . هنوز هم دلم هواي بچگيهامو كرده تو مدرسه همه و همه ثروتمند و فقير ، يتيم و نايتيم ، بي مادر و بامادر يك بودند . هر سال اول مهر مثل همه بچه ها صبح زود بيدار ميشم و تا دو سه سال پيش كه ميرفتم مدرسه خودم و با بچه ها سركلاس. اما حالا تو خونه ميشينم مرتب و لباس پوشيده تلويزيون را روشن ميكنم تا صداي زنگ مدرسه را بشنوم .... نميتونم بنويسم اما كاش ميشد هر سال بچه شد...........
چقدر احساس همگی ما هم نسل ها شبیه هم هست. من هنوز هم با شنیدن این آهنگ استرس و دلهره همه وجودم رو می گیره و بوی حیاط آب پاشی شده مدرسه همراه با ترس عجیبی وجودم رو تسخیر میکنه. من مدرسه رو دوست نداشتم.همیشه شاگرد اول تا سوم کلاس بودم اما همیشه از مدرسه و محیطش متنفر بودم.عاشق کتاب بودم اما مدرسه رو دوست نداشتم.هنوز هم ماه مهر رو دوست ندارم!
واقعا باشنیدن این سرود اشک از چشمام جاری شد.یاد روز اول مهر کلاس اولم میافتم که اجازه ندادن مادرها به داخل لابی مدرسه بیان ودرها رو بستن وما رو به کلاسهامون بردن وخیلی از بچه ها گریه میکردن ولی من چون از قبل مهد کودک میرفتم به دوری مادرم عادت داشتم وگریه نکردم .یاد دیکته های اون موقع بخیر کاشکی دفترهای اون زمانمو داشتم حیف که مامانم همه چیزهای قدیمی رو میریخت دور ولی خاطرات اون زمان همیشه همراهمه و این تجربه ایی شده برای من که وسایل دخترم رو هر چند کم هم باشه برای یادگاری براش نگه میدارم.در ضمن بر خلاف خیلیها عاشق ماه مهر هستم.
با اینکه تو دهه 30 زندگی هستم هر سال با شنیدن این سرود حسابی اشک میریزم علیرغم اینکه مدرسه های زمان ما حتی یه آبسردکن یا کولر نداشتن اونم تو گرمای سوزان بم
بااينكه بعد از جنگ به دنيا اومدم و اين اولين باري بود كه اين آهنگ رو شنيدم يه حس خاكستي بهم دست داد. ياد دوران خردسالي م افتادم كه هنوز ته مونده هاي اين سبك زندگي وجود داشت دخترهاي دبستاني مانتوشلوار سرمه اي ميپوشيدن با مقنعه هاي چانهدار بلند مشكي.رنگ همه ي لباسها و مبلها و درها يكي از اين چهار تا بود:سرمه اي قهوه اي مشكي كرم؛ حتي كاغذديواري ها پرده كركره ها موزايييك كف اداره ها و مدرسه ها. ساعت ده شب چراغ هيچ خونه اي روشن نبود همه خواب بودند همه آب زياد مصرف ميكردند براشون مهم نبود توي جنگل آتيش درست كنند براشون مهم نبود توي خيابون آشغال بريزند بستن كمربند ايمني رو نشونه ي ضعف ميدونستند. هيچ آهنگي هم نبود(درواقع زيباترين و دل انگيزترين آهنگ چيزايي شبيه همين سرود بودن) ديوانه نميشدند واقعا؟
زیباترین اهنگ زندگی منه
واقعا مدرسه رو دوست داشتم
با اینکه درس من پارسال تمام شد امروز دانشکده بودم تا حس و حال مهر رو تجربه کنم سی پنج سال دارم بزودی میخام برای دکترا برم امریکا جو دانشگاه رو همیشه دوست دارم
منم با شنیدن آهنگ بیاد روزهای شیرین کودکی و دوران مدرسه گریه کردم. و بیاد دخترعمه ی عزیزم که امسال دیگه در بین مانیست و اگر بود مهر امسال کلاس چهارم میرفت.
نظر شما