محمدحسین زرندی/ مجتبی جباری بدون شک یکی از بهترین بازیکنان سالهای اخیر فوتبال ایران است. او در این چند سال یکی از بهترینها و تأثیرگذارترین بازیکنان استقلال بوده و در تیمملی هم که یکی از نفرات ثابت و قابل اعتماد کارلوس کروش بوده است و سرمربی پرتغالی تیمملی از او در ترکیب اصلیاش سود برد. میتوان گفت شماره هشت استقلال، جزو بازیکنان خاص فوتبال ایران است زیرا اخلاق منحصر به فرد خود را دارد و به خاطر خوشایند دیگران یا پیدا کردن موقعیت بهتر، به نفع کسی صحبت نکرده و حامی مربی یا مدیر خاصی نبوده است، بلکه در معدود مصاحبههایی که انجام میدهد، حرف دلش را به زبان میآورد. روز گذشته در خصوص صعود تیمملی به جامجهانی، کارلوس کروش و سایر مسائل فوتبال ایران و همینطور استقلال، با جباری گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
* به نظر میرسد خستگی بازیهای فشرده این چند ماه آرامآرام از تنت خارج میشود.
راستش خستگی ما که همان روز صعود به جامجهانی دررفت. آنقدر آن اتفاق شیرین بود و لذت داشت و آنقدر باعث خوشحالی مردم شد که خستگی را فراموش کردیم. باورکنید با خودمان میگفتیم واقعاً ما چنین کار بزرگی انجام دادیم؟ مردم به خاطر ما خوشحال هستند و در خیابان جشن گرفتهاند و یک کشور شاد شده؟ از اتفاقات بعد از بازی با کره انرژی بسیاری گرفتیم و روحیه بسیار خوبی بهدست آوردیم. خستگی جسمانی هم به مرور زمان برطرف میشود.
* میخواهم بدانم بعد از بهصدا درآمدن سوت پایان بازی با کره و پیروزی تیمملی، چه احساس و حال و هوایی داشتی؟
باورکن از لحظهای که گل زدیم، چشمم به اسکوربورد بود و ساعت را نگاه میکردم و منتظر بودم 90 دقیقه تمام شود. حتی یک لحظه به رضا قوچاننژاد گفتم «رضا فکر کنم ساعت ایستاده و حرکت نمیکند» و انگار روی دقیقه 83 قفل شده بود! بعد که دیدم شد 84، خیالم راحت شد. آنقدر در آن شرایط زمان برایم دیر میگذشت که فکر کردم ساعت جلو نمیرود. تا دقایق آخر خیالمان راحت بود و میگفتیم اگر گل هم بخوریم و بازی مساوی شود، باز به طور مستقیم میرویم جامجهانی زیرا نمیدانستیم ازبکستان 5 گل به قطر زده است. احساس خیلی خاص و عجیبی داشتیم اما هرقدر روزها میگذرد و از مسابقه اولسان فاصله میگیریم، بزرگی اتفاقی که افتاده را بیشتر درک میکنیم. تنها چیزی که در ذهنمان ماند، این بود که کاش پس از بازی ایران بودیم و در شادی مردم شریک میشدیم.
* حتماً تصاویری که مردم به خاطر صعود تیمملی ساعتها در خیابانهای ایران جشن برپا کرده بودند را دیدهای؟
بله، دیدم و از این بابت بسیار خوشحالم. خوشحالم که تیمملی توانست مردم ایران را اینقدر خوشحال کند زیرا آنها استحقاق چنین افتخار و شادیای را داشتند.
* در مورد بازی با کره صحبت کنیم که حواشی و حرف و حدیثهای بسیاری داشت. از مصاحبههای سرمربی و کاپیتان کره بگو و اینکه روز قبل از بازی در محل تمرین و حتی رختکن شما عکس سرمربی کره نصب شده بود.
همینطور است. آنها قبل از بازی جنگ روانی راه انداختند اما آقای کروش خیلی خوب این جنگ روانی را مدیریت کرد. نکته قابلتوجه اینکه کروش خودش رفت تو دل کرهایها و با آنها وارد جنگ شد. با این کار، فشار را از روی بازیکنان برداشت و باعث شد خیال ما بابت مسائل حاشیهای راحت شود و فقط به بازی فکر کنیم. گذشته از این که در جنگ روانی قبل از بازی کروش بسیار خوب و منطقی عمل کرد. در زمین هم برنده شدیم و فکر کنم پس از به صدا درآمدن سوت پایان بازی و زمان خوشحالی ما، یکی از تلخترین و بدترین لحظات زندگی سرمربی و بازیکنان کرهجنوبی بود. درست است که در طول بازی آنها بیشتر از ما توپ و میدان را در اختیار داشتند و از حمایت هوادارانشان بهره میبردند اما بازیکنان ایران دفاع منطقی و حسابشدهای انجام دادند و روی یک ضدحمله هم به گل رسیدیم. در مورد نصب عکس سرمربی کره در محل تمرین و رختکن ایران هم حرف شما درست است. آنها این کار را انجام دادند اما بچههای تیمملی بسیار مصممتر و باانگیزهتر از چیزی بودند که بخواهند با این کارها تحتتأثیر قرار بگیرند. همه ما یکدل و متحد بودیم و نهتنها اصلاً روحیهمان با چنین کارهایی پایین نیامد، بلکه روحیه قویتری هم پیدا کردیم.
* از عملکرد خودت در مسابقات مقدماتی جامجهانی راضی بودی؟
بله، خیلی. خدا را شکر که توانستم به تیمملی کشورم کمک کنم. با توجه به فشردگی بازیهایی که در این فصل داشتیم و استراحت کم، از عملکردم راضی بودم و فکر کنم سرمربی تیمملی هم چنین نظری داشت. بعد از نیمفصل هم فرصتی برای بدنسازی نداشتم ولی بازی به بازی بهتر شدم. به خاطر لیگ قهرمانان هم بازیهایمان دیرتر از بقیه تیمها تمام شد و بلافاصله هم که وارد اردوی تیمملی شدیم، سعی کردم با همه وجود وظایفم را انجام دهم و خدا را شکر که کادرفنی از من رضایت خوبی داشت. بعد از این همه مصدومیت، تلاش زیادی کردم که در ترکیب اصلی تیمملی قرار بگیرم و خوشحالم که در صعود به جامجهانی تأثیرگذار بودم.
* مجتبی جباری از یک جهت در فوتبال ایران منحصر بهفرد است و اینکه بعد از این همه مصدومیت و عمل جراحی، هر زمان که به مستطیل سبز برگشته، جزو بهترینها بوده، هم در تیمملی فیکس شده و هم در استقلال.
این نشان میدهد که چقدر برای برگشت تلاش کردم. برای اینکه به چنین جایی برسم، نقش همسرم بسیار مهم و کلیدی بود و باعث شد انگیزه و شرایط لازم را داشته باشم. او همیشه در مورد من زیادهخواه بوده و انتظارات بالایی از من داشته است. پیگیر اخبار و اتفاقات بود و با حرفهایش به من انگیزه میداد و مثل یک مشوق خوب کنارم بود. به آنهایی هم که میگفتند جباری بدنسازی نمیکند، ثابت شد حرفشان نادرست است زیرا امکان ندارد بعد از این همه مصدومیت، بدون بدنسازی مناسب دوباره به فوتبال برگشت. فوتبالیها میدانند با وجود این تعداد آسیبدیدگی، بازگشت به فوتبال خیلی سخت است. من هشت، 9 عمل جراحی سخت داشتم که هرکدام از آنها میتوانست یک فوتبالیست را برای مدتها از بازی دور نگه دارد اما من هر دفعه برگشتم. یکبار هم جامجهانی را از دست داده بودم و خوشحالم که حالا به این افتخار رسیدم.
* انگار یک جامجهانی در کارنامه ورزشیات کم بود.
بله، نیاز داشتم صعود به جام جهانی را تجربه کنم و انشاءا... تا سال آینده هم باشم و بتوانم در برزیل برای تیمملی بازی کنم. درسهای بسیاری از این بازیها گرفتم.
* به عنوان بازیکنی که با مربیان داخلی و خارجی زیادی کار کردی، میخواهم کارلوس کروش را برایمان توصیف کنی.
خودتان میدانید همیشه انتظاراتی از فوتبال ایران داشتم که برآورده نمیشد اما همه آن انتظارات را در آقای کروش دیدم. او حتی روی لباس بازیکنان هم حساسیت داشت و زمین تمرین، امکانات، پاداشها و تکتک مسائل برایش اهمیت داشت. کروش میدانست با بازیکنان، کادرفنی و حتی تدارکات چطور رفتار کند. یکی از مهمترین مسائلی که در او دیدم، انرژیای بود که صرف شناخت و آنالیز حریفان تیمملی میکرد. او برای تکتک دقایق تمرین و بازی تیمملی هدف و برنامه داشت و همین شد که توانست انتظارات را برآورده کند. حضور او کمک بزرگی برای فوتبال ایران بود و برای خود من کار کردن با او، یک کلاس آموزش و یک کلاس مربیگری کامل بود. امیدوارم مربیانی هم که در فوتبال ایران هستند، این کارها را ببینند و یاد بگیرند.
* خیلی از مربیان داخلی قبل از سه بازی آخر تیمملی از عملکرد کروش انتقاد کرده و خواهان برکناریاش بودند. حتی برخی گفتند شاید قلعهنویی در سه بازی آخر جانشین کروش شود.
بله، خیلیها انتقاد کردند اما من میخواهم نکتهای را بگویم. روز قبل از بازی با کره و بعد از تمرین آخر، کروش من و چند بازیکن دیگر را برد پیش سرپرست تیمملی و گفت کیفیت لباسهای این بازیکنان پایین است و لباسهایشان به خاطر عرق کردن، خیسخیس شده. یک مربی میتواند به راحتی بگوید این مسائل به من ربطی ندارد و روز قبل از مسابقه باید تمرکزم را به بازی معطوف کنم اما وقتی سرمربی تیمملی چنین رفتاری میکند، بازیکن میفهمد چقدر برای سرمربی ارزش دارد. من قبلاً هم این مسائل را گفته بودم اما کسی به آنها توجه نمیکرد و مربیان و مسئولان بیشتر به این فکر بودند که بار خودشان را به مقصد برسانند. فوتبال ما همواره با چنین مشکلاتی روبهرو بوده اما حقایق طور دیگری انعکاس داشته است. من از کار کردن با مربی بزرگی چون کروش بسیار خوشحالم. در نگاه و حرف کروش، انرژی و قوت قلب وجود دارد و سهم اصلی را در رساندن تیمملی به جامجهانی، او داشت. به قول جواد نکونام، بعد از بازی با ازبکستان کروش تنها در زمین قدم میزد و کسی کنارش نبود اما با لبخند، انرژی و اعتقادی که داشت، تیمملی را به جامجهانی برد.
* میتوان گفت وقتی یک مربی چنین رفتاری با بازیکنانش دارد، بازیکنان هم با جان و دل برایش بازی میکنند.
کاملاً همینطور است. من هرقدر بگویم کم است اما این را بدانید که کروش قلب بازیکنان تیمملی را تسخیر کرد و یک تیم همدل و متحد ساخت. او برای موفقیت و نتیجهگیری تیمملی بسیار تلاش کرد و من به عنوان کسی که این مسائل را از نزدیک دیده، وظیفه دارم کارهای سرمربی تیمملی را برای مردم بگویم. خیلی جالب است که بعد از صحبتهای سرمربی کرهجنوبی، کروش طوری رفتار کرد و عکسالعمل نشان داد که انگار یک فرد تمام ایرانی است و تعصب و غیرت بالای خود را به ایران و تیمملی ایران نشان داد.
* به عنوان کسی که از نظر فوتبال ملی و باشگاهی در سطح اول ایران هستی، مردم هم حرفهایت را میپذیرند.
میدانید که من خیلی کم صحبت میکنم و به خود شما هم گفتهام که نمیخواهم مسائل تکراری را بیان کنم که مردم بلافاصله از یاد میبرند. خوشحالم که انگار الان گوشهای شنوای بیشتری هستند و حرفهایم شنیده میشود. آن زمان هم که سکوت کرده بودم، از شرایط رضایت نداشتم اما زمان مناسبی برای صحبت نبود. نمیخواستم با مصاحبه، خودم و خانوادهام را تحت فشار بگذارم اما الان میتوانم بگویم حرفهای قبلیام درست بود. بعد از صعود تیمملی به جامجهانی، مسئولین اهمیت و بزرگی این مسئله را بیشتر از قبل درک کردند و بدون شک اگر از قبل میدانستند این صعود چقدر اهمیت دارد، امکانات و هزینه بیشتری در نظر میگرفتند و حالا هم میگویند برای موفقیت در جامجهانی، هر کاری لازم باشد انجام میدهند. برای موفقیت تیم ملی، باید باشگاههای خوبی داشته باشیم و کمک به فوتبال باشگاهی، کمک به فوتبال ملی هم هست. الان خیلی از استعدادها بیرون میمانند و باید شرایط فوتبال، بهخصوص فوتبال پایه طوری باشد که افراد، با استعداد به باشگاهها برسند، نه افراد با رابطه. باید فوتبالمان را از طریق باشگاهها رشد دهیم و فوتبال و مردم ما ثابت کردند لیاقت و توانایی تغییر و پیشرفت را دارند. بسیار خوشحالم که در یک گروه متحد و همدل حضور داشتم و مردم با این گروه ارتباط خوبی برقرار کردند.
* یکی دیگر از کارهای مثبت کروش، آوردن اشکان دژاگه و رضا قوچاننژاد به تیم ملی بود. در مورد این دو بازیکن صحبت کن.
میتوانم بگویم رضا قوچاننژاد را من قبل از همه ایرانیها میشناختم زیرا پنج، شش سال قبل که برای فیزیوتراپی به هلند رفته بودم، رضا هم کنار من فیزیوتراپی میکرد و از همان سال با هم ارتباط پیدا کردیم. اتفاقاً بعد از بازی با کره به رضا گفتم کار دنیا چقدر جالب است؛ ما پنج، شش سال پیش همدیگر را دیدیم اما حالا کنار هم رفتیم جامجهانی، اتفاقی که هیچکدام از ما فکرش را هم نمیکردیم. رضا بازیکن بسیار پرتلاش، دونده و خوبی است که تمرکز بالایی دارد و فعل خواستن همیشه در وجودش هست. من به شخصه از رضا تشکر میکنم که در تیم ملی عملکرد بسیار خوبی داشت و گلهای حساس و تعیینکنندهای زد. اشکان دژاگه هم یک بازیکن باکیفیت اروپایی است. بسیار خوشحال شدم که او ایران را انتخاب کرد و به تیم ملی ما آمد. کاش اشکان هم در سه بازی آخر کنار ما بود و صعود به جامجهانی را جشن میگرفت و امیدوارم هرچه زودتر به سلامتی کامل برسد.
*قبول داری که شاید اگر یک بازیکن دیگر مثلاً از لیگ خودمان بود، نمیتوانست مثل قوچاننژاد به کره گل بزند؟ زیرا او پیگیری و سماجت بسیاری در صحنه گل نشان داد.
شاید اگر بازیکن دیگری بود آن صحنه پیش نمیآمد. او این کارها را در فوتبال اروپا یاد گرفته است.
*در مورد کروش و اینکه گفته تا پایان جامجهانی در تیم ملی میماند، چه صحبتی داری؟
از شنیدن این جمله بسیار خوشحال شدم. کروش باید تا جامجهانی در تیم ملی بماند و دیگر چه انتظاری از او داشتیم که برآورده نشده؟ ما باید برنامههای کروش را بگیریم و بهطور کامل اجرا کنیم تا در جامجهانی به آنچه میخواهیم برسیم. باید با تیمهای خوب بازی تدارکاتی داشته باشیم تا در جامجهانی غافلگیر نشویم.
*در مورد استقلال هم صحبت کنیم. الان سؤال اصلی در مورد تو این است که میمانی یا خیر؟
ما فصل خیلی سخت و فشردهای داشتیم اما با حداقل امکانات و مسائل مالی، به موفقیت رسیدیم. بازیکنان خیلی زحمت کشیدند اما الان هیچ خبری از پاداش نیست. قبل از هرچیز باید پاداشهایی که به بازیکنان قول داده بودند را بپردازند. تیمی که قهرمان میشود و در آسیا هم به جمع هشت تیم برتر میرسد، یعنی بازیکنان باکیفیتی دارد که باید برای حفظ آنها تلاش کند. شرایط فعلی استقلال مساعد نیست و مسئولان باید شرایط را مساعد کنند تا بازیکنان قراردادهایشان تمدید شود و بمانند. مدیربرنامههای من هم مشغول مذاکره با چند باشگاه است و تا چند روز آینده تکلیفم مشخص میشود.
*استقلال جزو هشت تیم پایانی لیگ قهرمانان است و شاید همین مسئله تمایل تو را به ماندن بیشتر هم بکند زیرا شانس رسیدن استقلال به جمع چهار تیم هم بسیار بالاست.
بله، این نکته مهمی است اما باشگاه نباید از آن سوءاستفاده کند. باشگاه باید حق و حقوق بازیکنانش را بدهد و شرایط را برای آنها فراهم کند، نه اینکه چانه بزند و قول الکی بدهد. وقتی حق و حقوق به موقع پرداخت شود، بازیکن هم با تمرکز بالا کارش را انجام میدهد. امیدوارم این اتفاق زودتر بیفتد و کار به لحظه آخر و روبهرو کردن بازیکن با هواداران نکشد.
*از صحبتهایت اینطور برمیآید که تمایل داری در استقلال بمانی؟
صددرصد همینطور است. من خیلی سال است که در استقلال هستم و این تیم را دوست دارم. بازیکنان استقلال را دوست دارم و با هواداران هم ارتباطم بسیار خوب است. فقط انتظار دارم باشگاه نگوید به خاطر هواداران اینقدر تخفیف بده و از ایندست حرفها. باشگاه استقلال به خاطر هوادارانش باید بازیکن خوب بگیرد و بهایش را هم بپردازد. هنوز هم در بازیهای ملی، بیشتر هواداران همان هواداران استقلال و پرسپولیس هستند و این دو باشگاه، باشگاههای اصلی ایران هستند. این آماتور بازی است که بگویند جان من کمتر بگیر و تخفیف بده! بازیکنان استقلال سال گذشته خیلی با باشگاه راهآمدند و حالا نوبت باشگاه است که با بازیکنان راه بیاید.
*صحبت خاصی در پایان داری؟
از همه مردم و حامیان تیم ملی تشکر میکنم. اگر مردم را خوشحال کردم و در شادی هواداران فوتبال نقش داشتم، از مردم میخواهم با یاد کردن از پدرم، مرا خوشحال کنند.
43 43
نظر شما