تعطیلات نوروز، طولانیترین تعطیلات ایرانیان است که غالبا شاغلند و در جستوجوی ایجاد فرصتی مناسب برای تفریح به همراه خانوادههایشان. برخی تهرانگردی میکنند، عدهای برای سیاحت یا زیارت به نقاطی از کشور خودمان مسافرت میکنند، بعضی در شهرهایشان میمانند و جمعی دیگر سفرهای زیارتی و یا سیاحتی خارج از کشور را ترجیح میدهند.
تعارف که نداریم. بخشی از آنها که به عنوان توریست، خارج از کشور را برای مسافرت انتخاب میکنند - و تعدادشان کم هم نیست - از کنسرتهای خوانندگان آن ور آبی هم غافل نیستند. حتیگاه به نیت کنسرت، مقصد سفر را انتخاب میکنند. البته در طول سال و به مناسبتهای مختلف هم بازار کنسرتهای خوانندگان آن ور آبی در کشورهای همسایه ایران داغ میشود و در نوروز داغتر.
اصلاً فلسفه برگزاری این کنسرتها در کشورهای همسایه ایران، سهولت رفت و آمد برای ایرانی هاست که از داخل ایران به عنوان توریست به این کشورها سفر میکنند و وجود این کنسرتها میتواند عامل مهمی برای ترغیب آنها به این سفرها باشد.
دبی، آنتالیا، ایروان، باکو، اربیل عراق و... که مقصد سفر بسیاری از ایرانیان در تعطیلات مختلف از جمله نوروز هستند، مراکز اصلی برپایی کنسرتهای نوروزیاند که هرساله هزاران نفر از ایرانیان را به کشورهای همسایه میکشانند و البته کلی هم ارز از کشور خارج میشود. اما نکته جالب توجه اینجاست که در همین دامنه زمانیِ تعطیلات نوروز، در ایران هیچ- تاکید میکنم هیچ- کنسرتی برگزار نمی شود. یک خواب نوروزی طولانی و سنگین که کاملا میدان را به رقبای خارجی واگذار میکند. جالبتر آنکه برخی از خوانندهها و گروههای موسیقی داخل کشور، تورها و کنسرتهای نوروزی خود را بیرون مرزها برای ایرانیان خارج از کشور برگزار میکنند اما داخل ایران هیچ برنامهای ندارند!
این در حالی است که خوانندگان جوان پاپ ایرانی هرکدامشان آنقدر طرفدار دارند که بتوانند برج میلاد و سالنهای تهران و شهرستانها را در چند سئانس پر کنند. فکرش را بکنید که در این صورت به چه میزان قابل توجهی، از سفرهایی که به بهانه شرکت در کنسرتهای آن ور آب انجام میشود، کاسته خواهد شد و به تبع آنچه میزان ارز مفت و مجانی که قرار بوده از کشور خارج شود، صرفه جویی میشود.
واقعاً در داخل کشور خواننده پرطرفدار کم داریم؟ علیرضا عصار، کورش یغمایی، رضا صادقی، محسن چاوشی، احسان خواجه امیری، سهیل نفیسی، محسن یگانه، سیروان و زانیار خسروی، رضا یزدانی، بنیامین، مازیار فلاحی، شهرام شکوهی، حامی، بهنام صفوی، فرزاد فرزین، روزبه نعمت اللهی، فرمان فتحعلیان، بابک جهانبخش، علی لهراسبی، حمید عسکری، فریدون آسرایی، خواجه نوری، خشایار اعتمادی، مانی رهنما و... از یک طرف و استاد شجریان، شهرام ناظری، کامکارها، پورناظریها، حسین علیزاده، محمدرضا لطفی، کیهان کلهر، همایون شجریان، کیوان ساکت، گروه دستان، محمد اصفهانی، سالار عقیلی، علیرضا قربانی، عبدالحسین مختاباد، حسام الدین سراج، و... و تعدادی از گروههای متفاوت موسیقی در سبکهای گوناگون از جمله گروه رستاک و... و گروهها و ارکسترهای کلاسیک ایرانی، هریک درمیان طیفهای مختلف مردم آنقدر هوادار دارند که کنسرتهای نوروزی آنان چندین برابر همتایان خارج نشینشان مشتری داشته باشد. واقعاً در شرایط مناسب، اینها قادرند صدها هزار نفر را در سراسر کشور به کنسرتهایشان بکشانند و این اصلا سرمایه کمی نیست.
اما کو ذرهای دلسوزی و مدیریت که از این قابلیتها و ظرفیتها استفاده کند؟ آنچه بیشتر به چشم میآید تنگ نظری، سختگیریهای بیجا و بیبرنامگی است.
گاهی فکر میکنم مسوولین فرهنگی ما اساساً دلسوز فرهنگ نیستند و رسماً دلشان میخواهد مردم بیشتر ماهواره نگاه کنند تا تلویزیون و بیشتر بروند در کنسرتهای خارجی تا نوروز را در ایران بمانند. اگر اینطور نبود که با اینهمه امکانات و ظرفیتها چرا هیچ کاری نمیکنند؟
نمونه اثرات این بیبرنامگیهای مسوولان فرهنگی را همه یادشان هست. خندهدار است که مثلاً حمید طالبزاده باید به خاطر مجوز کنسرت در داخل کشور برای خواندن آهنگهای مجازش چند سال بدَود و وقتی موفق نشد، ایران را ترک کند و حالا چهار روز دیگر حتماً علاقهمندان او باید میلیونها تومان هزینه کنند تا بروند کنسرتش را در یک کشور بیگانه ببینند، همان کاری را که همین دوستان مسوول با شادمهر عقیلی کردند و قصه آن را در فیلم «پر پرواز» دیدهایم.
به راستی چرا دست اندرکاران فرهنگی کشور از این قابلیتهای ساده استفاده نمیکنند؟ آیا واقعاً نمیشود تورهای نوروزی خوانندگان ایرانی را در سراسر کشور به راه انداخت؟ تا هم بهانه جذابی برای سرگرمی و تفریح تمام ایرانیان فراهم شود و هم از خروج ارز جلوگیری شود؟ وقتی بساط موسیقی و حتی تئاتر در شادترین ایام سال که از قضا تعطیل هم هست در داخل کشور وجود ندارد، آیا دیگر کسی حق دارد از تمایل بخشی ازمردم برای شرکت در کنسرتهای خارج از کشور گلایه کند؟ چطور آن ورِآبیها به سادگی از این ظرفیت استفاده میکنند ولی مسوولین رسمی فرهنگ کشور نمیتوانند؟ آن طرفیها مردم را اینهمه راه وبا این هزینه گزاف و سختیهای سفر جذب میکنند، آن وقت مسوولات ما که به مراتب کار سادهتر و ارزان تری پیش رودارند، در خواب نازند. گذشته از این،گاه کیفیت نامناسب امکانات اولیه و بدیهی در اینگونه کنسرتها و گاه مسایل امنیتی، توهین آمیز و حتی خطرناک مینماید (نمونهاش اتفاقات تلخ و درگیریهایی که میگویند همین نوروز گذشته در کنسرت اربیل و در سولهای که قرار بوده کنسرت سه تن از خوانندگان در آن برگزار شود، رخ داد) و به گمان من مسوول اصلی همه اینها، مدیران نالایق فرهنگی هستند.
به هرحال آنچه مسلم است، عملکردها نشان میدهد باعث و بانی اصلی پررونق شدن کنسرتهای آن ور آب به ویژه در ایام نوروز، مستقیماً مسوولان فرهنگی کشورند و بیبرنامگی، کم کاری و سوء مدیریت آنان دلیل اصلی این ماجراست.
5858
کیوان کثیریان
کد خبر 286198
نظر شما