حسین علایی*
با تشدید درگیری ها در سوریه، بار دیگر توجه افکار عمومی به سرنوشت این کشور جلب شده است. در فضای سیاسی فعلی سوریه علاوها بر درگیری بین مخالفان و دولت بشار اسد، بحث ژئوپلتیک قدرت نیز مطرح است. قدرتهای بینالمللی و منطقهای برای نفوذ در فضای پر التهاب این کشور در حال رقابت با یکدیگر هستند. امریکا به همراه کشورهای اروپایی همچون انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای عربی مانند عربستان و قطر و همچنین دولت ترکیه تصمیم گرفتهاند که دولت بشار اسد را از طریق مسلح کردن مخالفین، اعطای کمکهای مالی گسترده و نیز حمایتهای سیاسی از آنها، سرنگون کنند. از طرف دیگر ایران، روسیه و چین، تغییر حکومت بشار اسد را به مفهوم تسلط و نفوذ دولتهای غربی و کشورهایی مانند ترکیه و عربستان در آینده سوریه میدانند. بنابراین به نظر میرسد که موضوع اعتراضات مسالمتآمیز مردم سوریه ظرف 21 ماه گذشته تبدیل به یک جنگ نیابتی بر سر حوزه نفوذ قدرتهای خارجی در سوریه شده است و مشخص نیست که آیا با تغییر دولت در سوریه، مردم این کشور به قدرت و آزادی خواهند رسید یا این که قدرتهای خارجی درگیر در سرنگونی اسد، دولت هوادار خود را به روی کار خواهند آورد؟
در کشور سوریه علاوه بر مسلمانان داخلی، گروههای مختلف از جمله القاعده از کشورهایی مانند لیبی، یمن، عربستان، افغانستان و چچن علیه دولت سوریه به صورت مسلحانه میجنگند. سلاح این گروهها به طور عمده از سوی دولتهای عربی و اروپایی تامین میشود و منابع مالی مورد نیاز آن ها نیز بیشتر از سوی دولتهای عربستان و قطر تامین میشود. در این بین دولت ترکیه نیز نقش نقل و انتقال این نیروها را بر عهده دارد و بعضی نیازهای آموزشی آنان را هم برطرف میکند.
کشته شدن نیروهای القاعده و اعضای ارتش سوریه به نفع غرب تلقی میشود. هدف ایالات متحده در خاورمیانه از بین رفتن ارتشهای باقی مانده از دوران جنگ سرد و نابودی گروههایی مانند القاعده است که این دو در دستور کار کاخ سفید و پنتاگون قرار دارد. از دید امریکا افراد القاعده تروریستهای بدون تفکر قلمداد میشوند. بنابراین طولانی شدن بحران سوریه کمک زیادی به تضعیف القاعده و اضمحلال ارتش کلاسیک این کشور دارد.
از سوی دیگر باید توجه کرد که درگیر شدن القاعده در جنگهای مسلحانه سوریه به نفع امریکا شده است، چون باعث کاهش بمبگذاریها و انجام عملیاتهای چریکی و انتحاری این گروه علیه مواضع امریکا در عراق، افغانستان و پاکستان میشود.
از آن طرف در اظهارات اخیر مقامات رسمی روسیه، عدم اطمینان نسبت به بقای بشار اسد در قدرت، مشاهده میشود و به نظر میرسد که مسکو آرام آرام به دولت پس از بشار اسد فکر میکند. دولت روسیه به دنبال آن است که در صورت ایجاد یک تحول اساسی در سوریه، تمام منافع تاریخی خود را که در پیوند با حکومت حافظ اسد، پدر بشار برقرار کرده بود از دست ندهد و بتواند جای پای خود در دریای مدیترانه را نیز حفظ کند، اما به نظر میرسد که امریکا و دولتهای اروپایی تمایلی به تداوم نفوذ روسیه در این منطقه ندارند و تحولات سوریه را فرصت مناسبی برای بازگشت نفوذ خود و به ویژه فرانسه در سوریه جدید میدانند. البته مشخص نیست که با تغییر حکومت سوریه، دولت جدید و با ثباتی در دمشق روی کار بیاید، بلکه ممکن است این کشور به صحنه درگیریهای فرقهای و قومی تبدیل شود و برای مدتها دولتی متزلزل جایگزین بشار اسد گردد. تاثیر تحولات سوریه بر مسائل مربوط به فلسطین و اسرائیل هم نیاز به تحلیل جداگانهای دارد.
*استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل
برای مشاهدۀ وبلاگ حسین علایی در صفحۀ وبلاگ نخبگان خبرآنلاین اینجا را کلیک کنید
5252
نظر شما