اخوان المسلمین برای اینکه بتواند موقعیت خود را در نهادهای سیاسی- امنیتی و اقتصادی مصر که به طور سنتی در دست سکولارها بوده محکم کند حتما باید به تقاضاهای اقتصادی- اجتماعی طبقه متوسط و فقیر جامعه مصر و به خصوص جوانان توجه کند.ارزش ها و هنجارها"، "اقتصاد و تعامل" و "قدرت" سه مفهوم کلیدی در جریان های اصلی نظریه های روابط بین الملل هستند. اولی مربوط به بحث سازه انگاری، دومی مربوط به بحث لیبرالیسم و سومی نیز مربوط به رئالیسم است. رفتار و سیاست اخوان المسلمین در مصر را می توان به خوبی با این سه مفهوم تجزیه و تحلیل کرد.
خاورمیانه یک منطقه ویژه است. مسائل امنیت انرژی، اقتصاد بین الملل، منابع مالی و غیره در خاورمیانه وجود دارند و اتفاقاً یک پیچیدگی خاصی را در این منطقه به وجود آورده اند. مثلا اهمیت مسئله امنیت انرژی برای قدرت های بزرگ منجر به دخالت آن ها در منطقه و بروز جنگ های مختلف شده است. بروز جنگ های خلیج فارس و عراق تنها چند نمونه هستند. از سوی دیگر منطقه خاورمیانه همچنان یک منطقه ایدئولوژیک-ارزشی است که مسائل تاریخی و سیاسی نقش مهمی در هویت سازی ملت ها و دولت های آن دارد. نهایتا خاورمیانه منطقه ای است که دولتها و نخبگان حاکم در آنها خواهان افزایش نقش و نفوذ خود هستند. یعنی حفظ منافع کشورها که این در واقع موضوع اصلی رئالیسم است. این سه جریان بطور عینی در خاورمیانه امروز وجود دارند.این ترکیب چارچوب خاصی را از لحاظ نظریه های روابط بین الملل موجود در خاورمیانه به وجود می آورد که من اسم آن را "رئالیسم آرمان گرا" می گذارم یعنی ترکیبی از تامین منافع کشور همراه با حفظ ارزشهای ایدئولوژیک نخبگان حاکم همراه با ارزشهای ملی و هویتی. اساساً دلیل پیچیدگی مسائل خاورمیانه هم همین است.
اخوان المسلمین هم از این چارچوب جدا نیست. ظهور اخوان در قالب یک دولت برای اولین بار در خاورمیانه اتفاق افتاده است. این مسئله تاثیرات مهمی در شکل آینده قدرت و سیاست در منطقه خواهد داشت. پیش از این دولت در قالب شیعی برای اولین بار باانقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد که تأثیر مهمی در بازتعریف نقش بازیگران منطقه ای و به طور کلی ساختارهای سیاسی- امنیتی منطقه داشت. در سال 2003، دولت در قالب شیعی درعراق یعنی یک کشور عربی هم اتفاق افتاد. ایدئولوژی وهابی گری هم در قالب دولت در عربستان سعودی تاثیرات مهمی بر منطقه داشته است. این دو جریان در منطقه وجود داشته اند، تا امروز که اخوان به صورت جریان سوم در قالب دولت مصر شکل گرفت. امروزه ایدئولوژی اخوان وارد مسائل اجرایی در قالب منافع دولت می شود. حال باید دید که منافع دولت مصر در مقابل منافع گروه اخوان به عنوان یک جریان ایدئولوژیک چگونه می خواهند باهم ترکیب شوند.
سیاست خارجی ایران در خاورمیانه هم این ویژگی را داشته است. یعنی ایران ایدئولوژی شیعی را در قالب دولت جمهوری اسلامی ایران ترکیب کرده است. در اینجا می بینیم که ایدئولوژی بر ساختار سیاسی و روابط خارجی کشور تاثیر می گذارد. ترکیه، عربستان، عراق، رژیم اسرائیل همه به نوعی با قالب های خودشان دولت های هستند که عنصر ایدئولوژی را سیاست های عملی دولت های خود به خصوص در صحنه سیاست خارجی وارد کرده اند.
اما چرا اخوان المسلمین یک نقطه عطف است؟ به طورسنتی مصر بازیگری در خاورمیانه بوده که نوعی نگاه رئالیسم سنتی را به مسائل منطقه داشت. این دیدگاه سنتی در واقع "دولت محوری" را در چارچوب بازی در مسائل جهان عرب تشویق می کرد. به همین دلیل مصر یک بازیگر جدی در زمان جمال عبدالناصر بود. اما در زمان انور سادات و حسنی مبارک بازیگری مصر در جهان عرب به دلیل قرارداد صلح کمپ دیوید با رژیم اسرائیل و پیروی از سیاست های سیاسی- امنیتی آمریکا در منطقه تضعیف شد. اکنون حکومت مرسی در قالب اخوان درصدد است تا نقش منطقه ای مصر را در قالب یک ائتلاف منطقه ای افزایش دهد. اما در اینجا مصر-محوری کلاسیک قادر به برآورده کردن نیازهای دولت اخوانی مصر نیست. به همین دلیل مصر هم مانند ایران و ترکیه، که از ایدئولوژی های خود برای افزایش نقش منطقه ای استفاده کرده اند، سعی دارد ایدئولوژی اسلامی اخوانی را در سیاست های دولت مصر در صحنه داخلی و روابط خارجی وارد کند تا نقش و نفوذ منطقه ای خود را افزایش دهد. یعنی امروز مصر با یک رئالیسم آرمانگرا روبرو است که معتقد است باید با سایر بازیگران منطقه ای هم وارد بازی شود.اینجاست که مرسی سعی می کند ایران، ترکیه و عربستان را هم وارد بازی های منطقه ای از جمله حل بحران فعلی سوریه کند.
همچنین اخوان المسلمین برای اینکه بتواند موقعیت خود را در نهادهای سیاسی-امنیتی و اقتصادی مصر که بطور سنتی در دست سکولارها بوده محکم کند حتما باید به تقاضاهای اقتصادی-اجتماعی طبقه متوسط و فقیر جامعه مصر و به خصوص جوانان توجه کند. اینجا بحث لیبرالیسم و همکاری در قالب نهادها مطرح می شود. امروز مرسی می خواهد نهادها را به نفع جایگاه و قدرت اخوان تثبیت کند. برای اینکار مرسی تم "تعامل" را با ایران ،عربستان ،ترکیه ،چین، روسیه، آمریکا، اروپا و همه کشورهایی که به نوعی می توانند به دولت اخوان در دسترسی به هدف فوق کمک کنند، آغاز کرده است. مرسی به خوبی می داند که تنها در چارچوب تعامل است که ثبات سیاسی در منطقه که برای رشد اقتصادی مصر ضروری است، بوجود می آید و همزمان منافع اقتصادی مصر تامین شود. اما فراموش نکنیم که به هر حال اخوان یک بازیگر ایدئولوژیک و ارزشی است. ساختار ارزشی اخوان امروز منافع و سیاست های دولت مصر را تحت تاثیر قرار می دهد. همین الان هم بحث های مربوط به تصویب قانون اساسی جدید مصر، جامعه مصر را پلورالیزه کرده است.
نتیجه اینکه مرسی برای تداوم یک دولت اخوانی مجبوراست ایدئولوژی،ارزش ها و گرفتاری های اقتصادی و منافع دولت مصری را همزمان در نظر داشته باشد. به عبارت دیگر، مفاهیم کلیدی جریان های اصلی نظریه های روابط بین الملل یعنی سازه انگاری، لیبرالیسم و رئالیسم را با هم ترکیب کند. ظهور اخوان المسلمین در قالب دولت مصر زمینه های خوبی برای پژوهشگران و دانشجویان رشته روابط بین الملل فراهم می کند تا تئوری های روابط بین الملل را در صحنه سیاست عملی به آزمایش بگذارند.
4949
نظر شما