به گزارش خبرآنلاین، کتاب «نگاهى به مقام امام حسین(ع)» اثر حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان توسط مرکز علمى تحقیقاتى دارالعرفان الشیعى، منتشر شده است. ناشر در مقدمه این کتاب آورده است: مرکز علمى تحقیقاتى دارالعرفان، در راستاى اهداف الهى خود، این بار افزون بر استفاده از مطالب پربار و عالمان دانشمند محقّق حضرت استاد حسین انصاریان، با انتشار گلچینى از متن سخنرانىهاى معظّم له، از بیان پر حرارت و جذاب سخنرانىهاى استاد نیز تشنگانِ معارف سراسر نور ائمه اطهار را بىنصیب نگذاشته و بدون خارج ساختن متن سخنرانى از قالب گفتارى آن، باب دیگرى را براى استفاده از معارف آلالله و سیراب گشتن از این چشمه پرفیض باز نموده است.
این کتاب که متن یکى از سخنرانى هاى استاد حسین انصاریان است به بحث در باره ابعاد شخصیت و عظمت امام حسین (ع) پرداخته و فضایل آن امام معصوم (ع) به ویژه فضیلت زیارت آن حضرت را بیان مى کند.
کتاب "نگاهى به مقام امام حسین(ع)" در چهار فصل تدوین شده و شامل بخش هایی چون «مردود نشدن دعاى امام حسین (ع) به صورت مطلق؛ سلام امام عصر بر خون حسین (ع)، به عنوان خون زنده؛ عوضهاى شهادت حسین (ع) در دنیا؛ پیامبر (ص)، اولین زائرى که بر حسین (ع) مى گرید» است.
در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:
هیچ قلم و مرکبی برتر از خون حسین (ع) نیست. مطلب دیگرى که باید بگویم، این است که رسول خدا (ص) مىفرماید، هیچ کار نیکى در تمام عالم وجود، بالاتر از شهادت در راه خدا نیست، هیچ کار نیکى. در روایت دیگرى که هم اهلسنت و هم شیعه آن را از رسولخدا (ص) نقل کردهاند، حضرت چنین فرمود: مُرکَّبى که عالمان دین براى رساندن دین به مردم به کار مىگیرند و با آن کتابى، تفسیرى، فقهى مىنویسند، قیمتش از خون شهدا بیشتر است. اما حالا باید دید قیمت این مُرکَّب، بیشتر از خون کدام شهدا است؟ چون در عالم خونى است که خون ویژه مىباشد و میلیاردها قلم و دریاها مَرکَّب، نمىتوانند با این خون ویژه نسبت برقرار کنند.
خون امام حسین (ع)، خونى ویژه است. امام زمان (عج) از این خون تعبیر به خون زنده کرده و مىفرمایند: من به این خون زنده، سلام مىکنم. ما تا حالا نشنیده بودیم. خون زنده خونى پاک است تا وقتى که پنهان است. به محض این که از پنهانى در آمد، نجس مىشود و نماز با آن باطل است؛ طواف با آن باطل است؛ شاید حکمت آن این باشد که خون در پنهان، داراى گلبولهاى قرمز و سفید متحرّک است. وقتى خون بیرون مىآید، گلبولها از حرکت مىافتند و فوراً زمینه ظهور میکروب پیش آمده و آن خون نجس مىشود. امّا امام زمان (عج) مىگوید: سلام بر این خونهاى زنده، نه خونهاى آدمهاى زنده. خود خون را مىگوید، خون زنده. سلام بر این خونهاى زنده؛ این خونى که در کربلا ریخته شده و صاحبش اعلم علماى اولین و آخرین بود.
یعنى این جا نباید پاى مُرکَّب و قلم فقها، مفسرین و حکماى الهى را به میان کشید. علم کل در کنار علم اباعبدالله (ع)، جهل است. این جا بحث علم عالمان و مرکب و دواتشان قابل طرح نیست. خود این خون، مُرکَّبى شد براى نوشتن همه حقایق تا به قیامت. خود این خون، کتابى است به پهناى آفرینش.
روزی که حضرت امام حسین (ع) به دنیا آمد، جبرئیل (ع) نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله! خدا مىفرماید: این فرزندى که به تو دادم، خزان علم من است، نه خزان علم گذشتگان و آیندگان. یک وقت انسان به حوزه مىرود تا استادى را انتخاب کند، و سپس سى سال پاى درس آن استاد مىنشیند و این گونه علم آنها را به خودش منتقل مىنماید. این جا پروردگار مىگوید، این مولود همین الان که به دنیا آمده، نه در آینده، خزان علم من است.
بنابراین، آن حضرت (ع)، شهید عالم است؛ شهید با معرفت است؛ شهید بصیر است، و علم و دانایى او و خبیرى و بصیرتش، از الله است، نه از معلمان بشرى. در این جا پروند این روایت هم بسته شد و معلوم شد این که پیغمبر (ص) مىگوید، مُرکَّب علما از خون شهدا افضل است، منظور خون کدام شهید است.
*
شهادت چنین انسانى، و این که بیاید جانش را براى خدا بدهد، آن هم در زمانى که براى هیچ پیغمبر و امامى چنین ماجرایى پیش نیامده است، حتى براى امیرمؤمنان (ع) زمانى که حسین (ع) جانش را براى خدا داد، زمانى بود که اگر او جانش را هزینه نمىکرد، چراغ نبوت هم انبیاء، چراغ توحید و چراغ ارزشها براى ابد خاموش مىشد. او از طریق شهادت، حلق اتصال بین توحید، نبوت، ارزشها و انسانهاست. نمىدانم قیمت این شهادت را گرفتهاید. شهادت این شهید ویژه است، او خران علمالله است و عبارت (حُسَیْنٌ مِنِّى)، از سوى پیامبر (ص) دربارهاش گفته شده است. خون، خون زنده است. او در زمانى شهید شده که اگر شهادتش نبود، چراغ نبوت و ارزشها، براى ابد خاموش مى شد.
حالا اگر در این دنیا بخواهند عوض این شهادت را به او بدهند، فکر مىکنید چه باید بدهند. مىگویند در مثل مناقشه نیست. چارهاى نیست جز مثل زدن. بَر مکان اصلى شهر، زمینى هزار مترى است که قیمتش از هم زمینهاى شهر بیشتر است. شهردارى صاحب زمین را دعوت مىکند و مىگوید، به مقدّسات سوگند، نمىخواهیم ظلم کنیم، و نمىخواهیم حقى را از بین ببریم، حالا ما این زمین را به نفع مردم شهر لازم داریم. مىدانیم قیمت آن هم مترى دو میلیون تومان است، ما واقعاً برابر ارزش این زمین معوّض مىدهیم و کم هم نمىگذاریم. الآن هم پولش را مىدهیم و به صورت نقد. حالا این مُعوّض را پول بدهیم یا نه، پنج هزار متر زمین را در بهترین نقطه شهر بدهیم که جبران این هزار متر را بکند؟ انتخاب با شما است.
من تا حالا در روایات و آیات، کلم مُعوّض و عوض را در چنین مسأل ویژهاى ندیدم. فقط دربار اباعبدالله حسین (ع) است که امام زمان (عج) مىفرماید: (الْمُعَوَّضُ مِنْ قَتْلّهِ) مُعوّض نه نسبت به خود اباعبدالله (ع)، مُعوّض نه نسبت به نمازهایش و روزههایش، نه نسبت به این که فرزندى مثل زینالعابدین و علىاکبر(ع) را تربیت کرده است، نه چنین نیست. این مُعوّض، فقط قیمت خونش در دنیا است و به قیمت آخرت آن کارى ندارند: (الْمُعَوَّضُ مِنْ قَتْلِهِ انَّ الأَئِمَهَ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشَّفَاءُ فِى تُرْبَتِهِ وَ الْفَوْزُ مَعَهُ).
وقتى که اباعبدالله (ع) خونش را هزینه کرد، عجیب است که امام صادق (ع) مىفرماید در کربلا حضرت امام حسین (ع)، خونش را، نه به خدا صدقه داد؛ نه آن را انفاق کرد؛ نه آن را عطا کرد و نه با آن معامله کرد؛ بلکه ایشان درباره این خون مىگوید: (بَذَلَ مُهَجَتَهُ فِیکَ): این خون را به رایگان به تو داد و گفت من در مقابل این خون، هیچ نظرى جز رضایت تو ندارم.
امام زمان (عج) مىگوید، وقتى خدا این خون را گرفت، گفت: من قیمتىترین شىء را از حسین بن على (ع)گرفتم؛ براى همین عدالتم اقتضا مىکند، معوّضش را به او بدهم. امام زمان (عج) مىگوید، هر یک از ما نُه امام بعد از حسین (ع)، از امام زینالعابدین (ع)، با وزنى که دارد، امام باقر (ع)، با وزنى که دارد، امام صادق (ع)، موسى بن جعفر (ع)، حضرت رضا (ع)، حضرت جواد (ع)، امام هادى (ع)، امام عسکرى (ع) و من، یک بیست و هفتم مُعوّض خونش هستیم. من فکر نمىکنم آسمانها و زمین طاقت حلّ این مسأله را اصلا داشته باشند. حل آن براى ما خیلى مشکل است، این مسأله از قبیل این سخن حق تعالى هست: (لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ). ما نُه تن با هر مقامى که داریم، در مجموع، تنها یک سوم عوض آن خونیم.
من از سنگینى این مسایل، واقعاً قلبم در فشار قرار گرفته است. نمىدانیم امام حسین (ع) کیست؟ واقعاً نمىدانیم. پس خدایا! به ما محبت کن و او را به ما بشناسان؛ ما نسبت به ایشان جاهلیم و نمىدانیم او کیست.
و امّا مُعوّض دوم که یک سوم دیگر مُعوّض خون امام حسین (ع) مىباشد، این است که شخص پروردگار خوردن هر خاکى را از زمان آدم تا قیامت، و به طور کلى، خوردن همه خاکها را حرام کرده است؛ چنان چه اگر خداى ناکرده، زلزله پیش بیاید و قبر پیغمبر (ع) خراب بشود و دوباره بخواهند لَحَد ایشان را بچینند، اگر بگویند: مقدارى خاک زیر صورت ایشان را یا خاک زیر صورت زهرا (س) را برداریم و به مریضمان بدهیم، حرام است، امّا اراد خدا به این تعلّق گرفت که یکى از داروهاى این عالم هستى را، نه خاک زیر صورتش را، چون صورتش آنجا نیست، و نه خاک زیر گلوى برید او را، بلکه خاک قبرش را قرار دهد. امام زمان (عج) مىگوید، این هم یک سوم عوض که خدا از حرمت حرامش دست برداشت و گفت، خاک حسینم، حلال است، آن هم براى آن جایى که هیچ کلیدى نتوانست مشکل را حل کند. آن کلیدى را که مشکل غیر قابل حل را حل مىکند، خاک حسین من است.
...امّا یک سوم دیگر عوض این است: (وَ الْفَوْزُ مَعَهُ.) امام زمان (عج) مىگوید، هر کس در دنیا وآخرت، باطنش، ظاهرش و عملش بوى حسین (ع) را بدهد، به طور یقین، اهل نجات است و شکى در آن وجود ندارد: (وَ الْفَوْزُ مَعَهُ.) خدا نگاه و سخن دیگرى به اباعبدالله (ع) دارد...
6060
نظر شما