در متن زیر، پرسشهایی درباره علت گرامیداشت عاشورا و پاسخ آیت الله مصباح یزدی را میخوانید:
مشاهده مراسم هر ساله عزادارى محرم، سؤالهایى در ذهن جوان مسلمان پدید مى آورد: این مراسم به چه منظورى برگزار مى شود؟ چرا مردم این گونه اشک مى ریزند؟ چرا لباسهاى سیاه مى پوشند؟ چرا پرچمهاى سیاه مى آویزند؟ چرا مردم تا پاسى از شب بر سر و سینه مى زنند؟
معمولاً به این شبهات پاسخهایى ساده داده اند: سیدالشهدا علیه السلام در راه خدا و اسلام شهید شده است و باید به یاد آن حضرت اشک بریزیم؛ یا اینکه عزادارى براى امام حسین علیه السلام ثواب دارد و آن حضرت روز قیامت ما را شفاعت خواهند فرمود. ولى این پاسخها براى افرادى که تحصیلات بالایى دارند چندان قانع کننده نیستند، و ذهن آنان جوابهایى بس عمیق تر مى طلبد.
چرا باید حادثه عاشورا را گرامى بداریم؟
خاطره حادثه اى را که قریب چهارده قرن پیش رخ داده است، چرا باید زنده کرد؟ این رویداد، ماجرایى تاریخى بوده که زمانه آن گذشته است؛ تلخ یا شیرین، هرچه بوده، تمام شده است. چرا باید پس از گذشت نزدیک به چهارده قرن، یاد آن را زنده نگاه داریم و به پاسداشت آن، مجالسى برپا کنیم؟
در پاسخ این پرسش مى توان گفت: حوادث گذشته هر جامعه اى مى تواند در سرنوشت و آینده آن آثار عظیمى بر جاى گذارد؛ اگرچه حوادث تاریخى، عیناً تکرار نمى شوند، در جامعه شناسى ثابت شده است که جهات مشترک فراوانى میان رخدادها وجود دارد؛ از این روى، مى توان از حوادث گذشته به نحوى در مواجهه با رخدادهاى آینده بهره برد. چنان که قرآن کریم پس از نقل داستانهاى پیامبران و اقوام گذشته مى فرماید:
لقد کان فى قصصهم عبرة لا ولى الا لباب؛1در قصه ها و داستانهاى آنان (گذشتگان ) براى صاحبان عقل و خرد عبرتى است.
یعنى احوال پیشینیان را بررسى کنید تا دریابید چه نقاط قوتى در کار آنان بوده است و شما نیز آنها را به کار گیرید و نیز ضعفهاى آنان را ببینید و از تکرار آنها بپرهیزید، تجدید آن خاطره ها در واقع، نوعى بازسازى آن وقایع است تا مردم از آنها بهره گیرند. اگر واقعه اى تاریخى در جاى خود منشاء آثار و برکاتى بوده است، یادآورى و بازسازى آن نیز مى تواند مراتبى از آن برکات را در پى داشته باشد.
افزون بر این، در همه جوامع مرسوم است که از پاره اى وقایع گذشته خود یاد کرده، آنها را ارج مى نهند و بزرگ مى شمارند، خواه آن واقعه ها درباره اشخاصى باشند که در پیشرفت جامعه خود مؤ ثر بوده اند، نظیر دانشمندان و مخترعان، و خواه درباره کسانى که از جنبه سیاسى و اجتماعى، در رهایى ملت خود نقش آفریده و قهرمان ملى بوده اند. همه عقلاى عالم براى این گونه شخصیتها آیینهاى بزرگداشتى در نظر مى گیرند. این امر بر یکى از مقدسترین خواسته هاى فطرى انسان، که خداوند در نهاد همه انسانها قرار داده - و از آن به ((حس حق شناسى )) تعبیر مى کنیم - استوار است. از این روى، همه انسانها بنا به سرنوشت خویش، مى خواهند در برابر کسانى که به آنان خدمت کرده اند، حق شناسى و شکرگذارى کنند، آنان را به خاطر داشته باشند و به ایشان احترام بگذارند.
از آن گذشته، چنانچه یاد آن خاطره ها، در سعادت جامعه تأثیرى داشته، مى تواند در زمان بیان آنها عامل مؤثر دیگرى باشد. در این صورت، گویا خود آن واقعه تجدید مى شود. از آنجا که واقعه عاشورا، رویداد عظیمى در تاریخ اسلام بوده و نقش بسزایى در سعادت مسلمانان و روشن شدن راه هدایت آنان داشته است، این واقعه در نظر ما بسیار ارزشمند است. از این روى، بزرگداشت و بازسازى این واقعه و به خاطر آوردنش موجب مى گردد تا بتوانیم از برکات آن در جامعه امروز نیز بهره گیریم. همان طور که اصل آن حادثه تأثیر شگرفى در جامعه آن روز داشته، خاطره و بازسازى آن نیز مى تواند آثارى متناسب با آن داشته باشد.
پی نوشت:
1. یوسف (12)، 111.
/30462
نظر شما