فرنوش صفویفر: به نظر میرسد داشتن هوش بیشتر، فقط به کار نمره آوردن در امتحانات نمیخورد؛ بلکه روی سلامت ما هم تاثیر مثبت دارد. این گفته محققان سوئدی است که روی نزدیک یک میلیون نفر از مردم این کشور، در یک دوره طولانی 32 ساله، مطالعه کردهاند. رویترز گزارش کرده است که این محققان، گروه مورد مطالعهشان را یک بار در سن 18 سالگی و بار دیگر، 32 سال بعد، از لحاظ سلامت عمومی و نیز تست بهره هوشی یا IQ ارزیابی کردند. بررسیها نشان داد که بهره هوشی بالاتر، به معنای سلامت بهتر و عمر طولانیتر است؛ چنانکه تعداد فوتشدگان در این سن، یعنی حدود 50 سالگی، در بین افرادی که بهره هوشی پایینتری داشتند، بیشتر بود.
جالب آن که در این مطالعه، عواملی مانند تحصیلات، نوع شغل و درآمد هم بررسی شدهاند و تحلیلها نشان داده است که وقتی عامل تحصیلات هم وارد محاسبات میشود، نتایج تغییر میکند. به همین علت محققان در توجیه نتایج به دست آمده میگویند که احتمالا افراد با بهره هوشی بالاتر، بیشتر به پیامهای بهداشتی توجه میکنند و به آنها عمل میکنند، بیشتر مراقبت سلامت خود هستند،کمتر طرف سیگار، الکل و رفتارهای پرخطر میروند و معاینات دورهای و چکآپها را هم جدی میگیرند. در این مطالعه معلوم شده که خطر مرگ ناشی از تصادفات، بیماریهای قلبی و خودکشی هم با افزایش بهره هوشی کاهش مییابد.
نتایج این مطالعه را که در شماره ژانویه 2009 نشریه اپیدمیولوژی منتشر شده است، میتوان با برخی مطالعات دیگر در این راستا هم جهت دانست. البته در مطالعه اخیر، که در موسسه کارولینسکای استکهلم انجام شده، روی جمعیت عمومی و نوسانات طبیعی موجود در آن، بررسی و تحلیل شده، اما نتایج مطالعه دیگری هم حدود دو ماه پیش منتشر شد که نشان میداد افراد با کمبود بهره هوشی، استعداد بالاتری برای ابتلا به برخی بیماریها و اختلالات روانپزشکی دارند.
بر اساس این مطالعه که در شماره ژانویه نشریه «روانپزشکی آمریکا» منتشر شده، معلوم شده که کودکان با بهره هوشی پایین، در سنین جوانی بیشتر از همسنوسالهایشان به اختلالاتی مثل افسردگی، اضطراب و اسکیزوفرنی مبتلا میشوند که در نگاه اول ممکن است بهره هوشی پایین این افراد، ربطی به این اختلالات آنها نداشته باشد؛ حداقل از دید دعلم روانزشکی فعلی، نمیتوان هیچ رابطه معناداری بین این دو دسته مسائل عنوان کرد.
مجریان این مطالعه هم، در دانشگاه هاروارد، تفسیری مشابه را در مورد نتایج طرحشان داشتند و آن این که بهره هوشی پایین این افراد سبب میشود که نتوانند با چالشهای روزمره زندگی، به ویژه در زندگی پیچیده و مدرن امروزی، کنار بیایند و توان مقابله با استرسهای حاصل را ندارند و این استرس بالا، به عنوان عامل خطری برای بیماریهای روانپزشکی عمل میکند.
شاید این نتایج، با ذهنیت ما در مورد هوش و هیجانات ناشی از آن، متفاوت باشد و شاید هم عوامل فرهنگی، واقعا بتواند این نتایج را تحت تاثیر خود قرار دهد. اغلب ما دانشآموزان باهوشتر مدارس را میبینیم که ناسازگارترند و بیشتر با خانه و مدرسه مشکل دارند. در جامعه ما هوش بیشتر، لزوما به معنای دستیابی به شغل بهتر یا درآمد بالاتر یا حتی موفقیت شخصی و علمی نیست. کم نیستند تعداد افراد باهوشی که به دلایل گوناگون، که همه هم از جنس کمبود امکانات نیست، از فرصت شکوفایی استعدادهایشان بیبهره میشوند و همین امر موجبات سرخوردگی و بعضا اضطراب و افسردگی آنها را فراهم میآورد.
بدعاقبتی بهره هوشی بالاتر، تنها به این موارد محدود نمیشود. چندی قبل هم نتایج مطالعهای در پایگاه اینترنتی «نیوساینتیست»، به نقل از شماره دسامبر گذشته نشریه «اینتلیجنس» (هوش)، منتشر شد که نشاندهنده ابعاد دیگری از ماجرا بود. در این مطالعه،که در دانشگاه ادینبوروی اسکاتلند انجام شده، مشخص شده که میانگین ضریب هوشی افراد کشتهشده در خط مقدم جنگ جهانی دوم، از میانگین جمعیت عمومی همسالان آنها بالاتر بوده است. که شاید دلیل آن، استفاده از سلاحهای پیشرفته در جریان این جنگ جهانی بوده که لزوم استفاده از افراد متخصص، دورهدیده و باهوش را در خط مقدم، افزایش میداده است.
نظر شما