· پس از آقای عسگراولادی بیشتر نگاهها به من بود که دبیر کل شوم. ولی من با تمام سوابقم چهار صفحه نامه نوشتم. در جلسه شورای مرکزی به اعضای موتلفه دادم و گفتم که امروز وظیفه ماست که آقای حبیبی دبیرکل موتلفه شود. آقای حبیبی هم میگفت که باوجود بادامچیان فرد دیگری نباید دبیرکل موتلفه شود. دعوای ما بر سر دبیرکل نشدن بود.
· در شورای مرکزی در حال حاضر دعوا هست که آقای حبیبی در این پست باقی بماند از جمله خودم. من تکلیف میدانم که آقای حبیبی دبیرکل باقی بماند. برخی میگویند که بادامچیان دبیرکل شود. اسم آقای ترقی هم مطرح است.
· اینکه میگوییم دنبال قدرت نیستیم به این معنا نیست که از قدرت بدمان میآید و همیشه به دنبال ضعیف بودن هستیم. قدرت برای ما هدف نیست. برخی در حال حاضر خدمت میکنند تا به قدرت برسند. الان در بین نامزدهای ریاست جمهوری هم داریم که به شدت خدمترسانی میکنند تا رئیسجمهور شوند. از سوی دیگر فردی به قدرت رسیده است و باز هم خدمت به مردم را انجام میدهد که ماندگاری در قدرت را تجربه کند. خدمت این فرد برای خدا نیست برای قدرت است. نگاه موتلفه خدمت بر اساس تکلیف الهی است و برای خدمت کردن باید قدرت داشت.
· آقای احمدینژاد در سال 84 نامزد تیپ ماها نبود. آقای لاریجانی نامزد اصولگرایان بود که مردم رای ندادند. ما آقای لاریجانی را به مردم عرضه کردیم و نخواستیم که با کلک و حقه بازی و فریب و تبلیغات سرسامآور ایشان رای بیاورد. در مرحله دوم هم رای دادن را آزاد گذاشتیم و با توجه به تفاوت سلیقههایی که بود عدهای از ماها به آقای هاشمی رای دادند و عمدهای هم به آقای احمدینژاد.
· در سال 88 که از آقای احمدینژاد حمایت کردیم. تکلیف شرعیمان بود. آقای احمدینژاد هیچ چیزی به موتلفه نداده است. ایشان هر وقت توانستند و چیزی به احزاب گفتند یک بلا نسبت به موتلفه هم نگفتند! حتی درخواست ملاقات شهدای 26 خرداد موتلفه که شهدای مخالفت با کاپیتولاسیون آمریکایی هستند را رد کرده است و به موتلفه وقت ملاقات نداده است. به فراکسیون موتلفه در مجلس هشتم یک دیدار نداد و درخواست دیدار ما را نادیده گرفت.
· آقای حبیبی به 40 شهر و من به 25 شهر به عنوان دبیرکل و قائم مقام دبیر کل موتلفه برای تبلیغ آقای احمدینژاد سفر کردیم. آقای محمدعلی امانی که دبیر اجرایی حزب موتلفه است از همان سال 84 به شدت مخالف آقای احمدینژاد است اما براساس تکلیف شرعی در ستاد آقای احمدینژاد فعال شد تا آقای موسوی رای نیاورد. در آن مقطع نمیتوانستیم فرد دیگری را معرفی کنیم چراکه احتمال شکسته شدن رای احمدینژاد و پیروزی مهندس موسوی بود در نتیجه تکلیفمان حمایت قاطع از احمدینژاد شد.
· {موتلفه برای حمایت از احمدینژاد هزینه مادی هم کرد؟} فعالیت انتخاباتی خرج دارد. ما به تکلیف شرعیمان عمل کردیم و رضایت داریم. یعنی اگر باز به روزهای انتخابات 88 برگردیم موتلفه باز هم از احمدینژاد حمایت میکند.
· {روابط موتلفه به آقای خاتمی بهتر بود یا با آقای احمدینژاد؟} فرقی نمیکرد. بنابر حکم تنفیذ ولی فقیه، احترام به رای اکثریت ملت و التزام به قانون اساسی باید از آقای احمدینژاد حمایت کرد. به دولت انتقاد داریم اما هرگز موتلفه آقای احمدینژاد را تخریب نکرده است. موتلفه نه این دولت را که حتی دولت آقای خاتمی را نیز تخریب نکرد. موتلفه تابع احساسات نمیشود و براساس چشمانداز کلی خود حرکت میکند.
· ما به دنبال رفاقت نیستیم به دنبال تکلیفمان هستیم. یکی از صمیمانهترین روابط را من با آیتالله منتظری داشتم. با هم رفیق و صمیمی و هم زندان بودیم. روابط عاطفی خوبی نه تنها با ایشان که با خانواده آیتالله منتظری داشتم اما نقد خاطرات ایشان تکلیف شرعی من بود. برای خود ایشان هم کتاب را فرستادم که احمد آقای منتظری در مراسم ختمی کنار من نشسته بود. ایشان گفت که پدرم به من گفت ما که با آقای بادامچیان خیلی رفیق بودیم چرا این کتاب را نوشته است. به احمد آقای منتظری گفتم به حاج آقا بگویید رفاقت سر جای خودش است و مانع انجام تکلیف شرعی که نیست.
· {پس اگر روزی به تکلیف شرعی برسید ممکن است که به نقد خاطرات آقای هاشمی هم بپردازید؟} قطعاً اگر تکلیف شود این کار را هم میکنم. رفاقت عاطفی و رفاقت از زمان دوران مبارزات سر جای خودش اما اگر راه تکلیفمان جدا شد ما به تکلیفمان در قبال ایشان عمل میکنیم. ایشان تا زمانی که منصوب ولی فقیه در مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند مورد احترام هستند. سوابق ایشان هم که نه تنها مورد احترام ما که مورد احترام همه است. انتقاد موتلفه به ایشان به صورت سری و رسمی همچنان وجود دارد. ایشان هم میداند که ما به دنبال انجام تکلیف هستیم و نه دعوا و شیطنت. آقای منتظری هم میدانست که من براساس تکلیف شرعی خاطراتشان را نقد کردم.
· در موتلفه جدال داریم. حزب محل همین بحثها مختلف و متناقض و متضاد است. اگر چنین مباحثی نباشد که حزب نیست. یک شبکه دیکتاتوری مانند حزب کمونیست است. دیکتاتوری حزبی در موتلفه وجود ندارد و موافقتها و مخالفتها درباره آقای احمدینژاد و هاشمی از سر مسائل شخصی نیست. شما این اختلافها را خیلی جدی نگیرید.
· در حزب حتماً اشتباه هم داشتهایم. اینکه بگویم موتلفه بیاشتباه بوده است که حرف غلطی است. موتلفه اشتباه داشته است بعد از این هم اشتباه خواهد کرد اما این اشتباه به این معنی نیست که بگوییم موتلفه یک حزب خطا کار است که مدام در تکلیفش اشتباه میکند. شاید گاهی در تشخیص مصادیق اشتباه کرده باشیم اما وجدانمان راحت است که به دنبال ایفای تکلیف الهی بودهایم.
· اگر مردم به علی رو نکردند او 25 سال خانه نشین میشود تا دوباره مردم به سمت او بیایند. این شکست علی نیست ما اگر یک حزب خوب اسلامی باشیم و کاندیدای خودمان را معرفی کردیم و مردم رای ندادند خیالمان راحت است که به تکلیف شرعیمان عمل کردهایم و با این تفاسیر هیچ نگرانیای نداریم.
/2929
نظر شما