مرد جنایتکار که همسرش را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود با درخواست پسرش به قصاص محکوم شد.
ساعت 10 صبح سوم دیماه بود که ساکنان مجتمع 8 واحدی، داد و فریادهای زن و شوهری را در طبقه همکف ساختمان شماره 6 در کوی جوانمردان، خیابان کلینی در پیروزی تهران شنیدند. همه نگران بودند تا اینکه فریادهای پروانه 39 ساله خاموش شد و همه جا آرام گرفت. دقایقی بعد بود که برادر پروانه به در خانه آنان رفت، هر چه زنگ زد؛ کسی در را باز نکرد و خیلی زود آنجا را ترک کرد. انگار همه می دانستند این زن و شوهر با هم اختلاف دارند، عقربه ها ساعت 30: 11 دقیقه را نشان می داد که دایی و زن دایی پروانه به در خانه اش رفتند، هرچه زنگ زدند بیشتر نگران شدند خصوصاً اینکه شنیده بودند آنها در اوج دعوا ناگهان خاموش شده اند.
با اصرار دایی پروانه، وی توانست خود را به داخل خانه برساند، صحنه ای که می دید باورکردنی نبود. زن جوان با پیکری خون آلود در اتاق پذیرایی روی زمین افتاده بود و در آشپزخانه بهروز 43 ساله دیده می شد که با چاقو خودزنی کرده بود.همه سریع پلیس و اورژانس را در جریان گذاشتند ماموران کلانتری 128 تهران نو و امدادگران اورژانس وارد عمل شدند اما کار از کار گذشته بود پروانه، در مسیر بیمارستان بوعلی تسلیم مرگ شد و بهروز در بخش مراقبت های ویژه بستری شد.
پس از بهبود حال مرد جنایتکار تیم جنائی به تحقیق از او پرداختند که بهروز با اعتراف به قتل همسرش به تشریح ماجرا پرداخت.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده و متهم پای میز محاکمه قرار گرفت. در این جلسه دادگاه پسر بهروز وقتی در جایگاه قرار گرفت خواستار قصاص پدرش شد و گفت : پدرم همیشه با مادرم رفتاری بد داشت و مدام او را کتک می زد. وی به زور ما را برای زندگی به شهر پرند برد و آنجا فهمیدم وی با زن دیگری ارتباط دارد و او عقد موقت کرده است.
سپس متهم برای دفاع از خود در جایگاه ایستاد و گفت : من از کار خود پشیمان هستم اگر به جای اولیای دم بودم گذشت نمیکردم. آنها میتوانند مرا قصاص کنند اما میخواهم که از نظر اخروی من را ببخشند. با تمام مشکلاتی که با پروانه داشتم عاشق او بودم و هیچ وقت نقشهای برای قتلش نداشتم. روز حادثه برای طلاق توافقی به دادگاه خانواده رفته بودیم وقتی به خانه برگشتیم ساکم را جمع کردم تا برای همیشه از آن خانه بروم. او یک حرفی به من زد که بسیار عصبانیام کرد در یک لحظه چاقویی را در دست خود دیدم و با آن چند ضربه به گردن و شکم همسرم وارد کردم. وقتی به خودم آمدم پروانه مرده بود به همین خاطر با آن چاقو خودزنی کرده و 50 عدد قرص خواب آور خوردم. یکی از همسایهها که متوجه ماجرا شده بود موضوع را به پلیس اطلاع داده و من بعد از 7 روز در بیمارستان به هوش آمدم.
متهم درخصوص بیهوش کردن همسرش نیز گفت: مدتی قبل از این جنایت یک اسپری اتر در خیابان پیدا کرده و آن را به خانه آوردم روز حادثه برای اینکه پروانه را ساکت کنم به یک حوله اتر زده و آن را جلوی صورت مقتول گرفتم وقتی او نیمه هوش شد با چاقو به جانش افتادم.
پس از آخرین دفاعیات متهم قاضی همت یار ختم رسیدگی به این پرونده را صادر و برای صدور حکم به همراه 4 قاضی مستشار وارد شور شده و بهروز را به قصاص نفس - اعدام - محکوم کردند.
301282
نظر شما