این یعنی قدرت سینمای کودک ایران؛ یعنی بازیابی نقش و کاربرد تلویزیون در سینما؛ یعنی غبار زدایی از گرایش یک ملت به تفریحات جمعی و میدانی، یعنی فهم این مطلب که ملت ایران در دل مصیبت ها هم به شادی های کودک و کودکانه خود پناه می برد...
جبلی و طهماسب، حقشان است که بهره این استعداد و انتخاب را ببرند... کلاه قرمزی و همبازی های عروسکیش هم حقشان است که همچنان محبوب پیر و جوان باشند... سینماداران ایران هم حقشان است که پس از ماه ها خاموشی، چراغشان تا نیمه های شب روشن باشد...تنها کسانی که حقشان نیست بر این موج سوار شوند، آنهایی هستند که برای بیرون کشیدن گلیم منافع خود از آب، اجازه دادند تا شورای صنفی نمایش و تصمیم گیران پشت صحنه آن، سر بقیه فیلم ها را زیر آب کنند... آنهایی هستند که برای کینه ورزی های سی ساله خود آویزان یک عروسک سی سانتی شدند...و آنهایی هستند که دارند از اکران موفق کلاه قرمزی اهرمی تازه می سازند تا فتنه های خود را برای سرکوب سینمای مستقل ایران و جدال و جدل با سازمان های ناهمخوان، ادامه دهند...
برای سینمای ایران شرم آور است که به لجبازی های ریشه دار سازمان سینمایی و شورای صنفی اش با فیلمسازان و سینماداران و حوزه و شهرداری، سرانجام کلاه قرمزی نیم وجبی با آن زبان الکن خود فیصله دهد...نه وزیر مربوطه و مدیران زیر مجموعه اش...
ایکاش کلاه قرمزی و پسر خاله بشوند رئیس و سخنگوی شورای صنفی نمایش، به احتمال زیاد اوضاع بهتر از اینی می شود که هست...
خیلی خوشحالم که کلاه قرمزی دارد سردمدار فروش می شود...
کد خبر 239361
نظر شما