مهدي بذرافكن: اينجا داريون است. دشتي- ظاهرا از ياد رفته-. اينجا تنها 36 کيلومتر با شيراز فاصله دارد. اينجا زماني قطب توليد گندم استان فارس بود ومقدار بسيار زيادي از گندم شهرستان شيراز در اين منطقه کشت و برداشت مي شد.
زماني کشاورزي در اين (دشت حاصلخيزسابق) حرف اول و آخر را مي زد. کشاورزان زيادي داشت که انواع و اقسام محصولات کشاورزي را تحويل بازار مصرف مي دادند؛سيب زميني ،انگور، خيار، ذرت، گوجه، پياز و از همه مهمتر محصول استراتژيک گندم.
سالهاي نه خيلي دور، کشاورزان گندم کار داريوني همواره در ميان کشاورزان نمونه استان فارس و حتي کشور قرار مي گرفتند.
گندم کاران داريوني هر سال در توليد گندم رکورد مي زدند. آنان ابتدا از6 تن برداشت گندم در هکتار آغاز کردند و حتي به برداشت 12 تن در هکتار نيز رسيدند اما خشکسالي و مديريت غلط و استفاده بي رويه از منابع آب و سفره هاي زيرزميني از دشتي چنين حاصلخيز اکنون زمين هايي ساخته شوره زار و برهوت.
حالا ديگر خبري از گندم و کشاورزان نمونه و سيب زميني و... نيست که نيست. ديگر داريون قطب کشاورزي شيرازنيست. ديگر خبري از برداشت 12 تن در هکتاري که چه عرض کنيم برداشت 3 تن در هکتار هم نيست.
حالا کشاورزان اين منطقه نا اميد از کشاورزي به دنبال شغلي ديگر هستند و با حسرت به سالهاي گذشته مي نگرند.
هم اکنون حدود هزاران هکتار از زمين هاي کشاورزي داريون از "لابيشه" گرفته تا "داريون" و "دودج" و "ايزدخواست" همه خشک شده اند. تنها برخي مناطق از اندکي آب شيرين کشاورزي برخوردارند که آن هم اگر اوضاع بر همين منوال باشد تا يکي دو سال آينده ابتدا شور و سپس تلخ مي شوند.
با آب شور مي توان برخي محصولات کشاورزي را به عمل آورد اما وقتي اين آب علاوه بر شوري به تلخي نيز گراييد ديگر نمي توان با آن هيچ گونه محصولي کاشت.
الان اکثر کشاورزان منطقه لابيشه داريون که حدود 2 هزار هکتار زمين هاي کشاورزي داشتند به علت شوري و تلخي آب، کار کشاورزي را به کناري نهاده و به دنبال شغل ديگري هستند.
اين که چرا اين اتفاق افتاد و دشت حاصلخيز داريون چنين سرانجامي يافت خود حکايتي است که بيان همه آنها به مثنوي هفتاد من مي ماند.
آب که تمام شد...
ابوذر ارجی، کارشناس ارشد زمين شناسي اصلي ترين علت خشکسالي را کمبود بارندگي و استفاده بي رويه کشاورزان اين منطقه از زمين هاي کشاورزي و غيرمکانيزه بودن آبياري مي داند.
وي عقيده دارد :"تغيير الگوي کشت از يک محصول به دو محصول در سال و کشت فراوان محصولاتي همچون يونجه و ذرت عاملي مزيد بر کمي بارش در سالهاي اخير است."
بررسي هاي نمونه هاي آب زيرزميني چاه هاي منطقه در سالهاي متوالي و مطالعات ژئوفيزيکي که در سالهاي 1384 – 1385 انجام گرفته نشان مي دهد، گنبد نمکي قلعه گچي در شرق دشت ( جنوب شرق روستاي رحمت آباد ) عامل اصلي شوري و تلخي آب هاي زيرزميني شرق و شمال شرق دشت است.
اين كارشناس ارشد زمين شناسي در اين باره مي گويد:"پايين رفتن عمق آب زيرزميني در دشت داريون و بالا آمدن عمق آبهاي منطقه در شرق گنبد نمکي قلعه گچي در سالهاي دور، به علت وجود کانالهاي آب سطحي در دشت کربال ، باعث تغيير جهت جريان آب زيرزميني در شرق منطقه شده و اين عامل تحت تاثير گنبد نمکي قلعه گچي، پيشروي شوري به سمت غرب را در پي داشته است."
هر چند خشکسالي هاي اخير و عدم وجود آب هاي سطحي در دشت کربال اين عامل را محدود کرده ولي ضرورت مطالعات ژئوفيزيکي در اين نقطه الزامي بوده و در بيان راهکار مناسب مؤثر است.
ارجي در ادامه مي گويد:"استفاده ار آبهاي شور و تلخ ، باعث شور شدن خاک شده و عدم امکان کشت را به همراه خواهد داشت. اين مورد در شرق دشت ديده شده و در صورت ادامه اين روند، به سمت غرب دشت نيز پيشروي خواهد کرد."
هر چند پايين رفتن آبهاي زيرزميني در اين دو دهه بسيار چشمگير بوده و جبران آن احتياج به بارندگي فراوان طي سالهاي متوالي داشته است، ولي مي توان با يک برنامه مدون پيشروي شوري به سمت غرب دشت را کنترل کرد.
اين امر منوط به مطالعه کامل و جامع سفره آب زيرزميني دشت داريون و تعيين الگوي جريانهاي آب زيرزميني و همچنين بررسي تغييرات در دهه اخير است.
به نظر مي رسد تغيير الگوي کشاورزي؛ و مكانيزه كردن كشاورزي نزديکترين راه کنترل فاجعه براي دشتي باشد که روزگاري يکي از حاصلخيزترين دشت هاي زاگرس بوده است.
خوب است دستگاه هاي مسوول متوجه باشند.
4747
نظر شما