زهرا خدایی
میدان التحریر قاهره بار دیگر شاهد اجتماع مردم خشمگینی است که این بار با رأی ناعادلانۀ دادگاه به خیابان آمده اند. رأیی که مبارک را به اتهام دست داشتن در کشتن 800 غیرنظامی به حبس ابد و پسران وی جمال و علا را از اتهام فساد مالی تبرئه کرد. مصر از روز شنبه بعد از برگزاری جلسۀ دادگاه شاهد خشم مردم، احزاب و جریانهایی است که با گذشت بیش از یکسال و اندی از انقلاب مصر، قیام خود را در معرض تهدید میدان داران نظامی می بینند. خبرآنلاین تبعات و پیامدهای رأی دادگاه، تأثیر آن بر دور دوم انتخابات ریاست جمهوری و فضای ناآرام مصر را با علی اصغر محمدی، رئیس اسبق ادارۀ خاورمیانۀ وزارت خارجه کشورمان مورد بررسی قرار داده که در ذیل می خوانید.
صاحبان انقلاب در مصر معتقدند که حکم صادر شده برای مبارک عادلانه نیست و حکم اعدام برای او کمترین حکم محسوب می شده است حال آنکه او به حبس ابد محکوم شده است. از سوی دیگر برخی می گویند اعدام مردی همچون مبارک در این سن و سال چه تأثیری به حال مصریها خواهد داشت؟
اول اینکه محاکمه سن کم و زیاد نمی شناسد. در هر وضعیت و شرایطی اگر کسی مرتکب خطایی شود، به محض کشف و توان محاکمه تحت هر شرایطی حتماً باید محاکمه صورت گیرد این یک ضرورت است. اما اینکه حکم به چه شکلی باشد و یا اینکه بعد از صدور حکم به دلایلی از جمله کهولت سن برای وی تخفیف قائل شوند، مسئلۀ دیگری در حوزۀ اختیارات قضایی است. اما اینکه قضاوت به کاری سیاسی مبدل شود و طی آن از انجام محاکمه حقیقی خودداری کنند و همه چیز را سیاسی کنند و مبارک را از حیف و میل اموال عمومی تبرئه و فقط به دلیل کشتار، وی را به حبس ابد محکوم کنند آن هم بدون توجه به بحث قصاص- که یکی از قوانین حتمی در قانون مدنی مصر است- نشان می دهد که نحوۀ محاکمه به شکل و روند دیگری است.
دوم اینکه از روزی که انقلاب مصر به اولین کامیابی خود یعنی به زیر کشیدن مبارک دست یافت تا به امروز دست اندرکاران مدیریت کشور تعمداَ با اتلاف وقت تلاش می کنند فضای عمومی را کنترل و در مواقعی مردم را تحت فشار قرار دهند، این مسئله در بسیاری از حوزه های سیاسی، اجتماعی و حتی شهری مصر قابل رویت است. مثالی را خدمت تان می گویم: در قاهره بیش از یکسال است که زباله ها جمع آوری نمی شود. کار مردم در ادارات انجام نمی شود. مدیریت کشور رهاست و هیچ کار عمرانی انجام نمی شود. آلودگی و کثافت شهر را فراگرفته و مردم با زحمات زیادی روبرو هستند و قاهره شکل افتضاحی به خود گرفته است. قاهره در گذشته شهر تمیزی نبود اما امروز شکل بسیار بد و آلوده ای به خود گرفته است. به محض اعتراض به این روند نیز جوابی که مردم دریافت می کنند اینست که: "انقلاب همین است دیگر، شما انقلاب خواستید و این هم نتیجۀ انقلاب است"
لذا سوال اینجاست در چنین وضعیتی آیا باید حرف از محاکمۀ عادلانه و رحم و شفقت زد؟ همان پیرمردی که امروز پای میز محاکمه رفته، 30 سال همچونه فرعون بر مصریها حکومت کرد. تمام مخالفین خود را به زندان انداخت بدون اینکه خود را موظف به پاسخگویی در مقابل کسی بداند. هیچگاه روند قانونی در محاکمات طی نمی شد و مردم در دادگاههای نظامی محاکمه می شدند و در دادگاههای نظامی بعد از صدور حکم، احکام اجرایی می شد. هزاران مورد تاکنون به همین شکل اتفاق افتاده است.
سوم اینکه محاکمۀ مبارک محاکمۀ یک نماد است، یک نماد در نحوۀ حکومتداری در خاورمیانه و فرعون در قرن بیستم. مبارک دقیقاً همان روحیات فرعون را در قرن 20 متجلی می کرد. به عبارتی حرف از محاکمۀ فرعون است و فرعون، پیر مرد و جوان و بیمار .. نمی شناسد. بالاخره فرعون، فرعون است اما در مرحلۀ اجرای حکم مسئله چیزی دیگری است.
از همه مهمتر اینکه وقتی پسران وی را تبرئه می کنند، گویی می خواهند مقدمات امری را فراهم کنند مثلاً اینکه آقازاده ها کاندیدای ریاست جمهوری شوند. دقیقاً همان کاری که برای احمد شفیق کردند. احمد شفیق را همگان می شناسند. شفیق فرماندۀ نیروی هوایی حسنی مبارک بوده است. 11 سال تمام وزیر مبارک بوده و بعد در روزگار سختی مبارک آمد تا ناجی کشتیِ در حال غرق مبارک باشد اما هم اکنون کاندیدای ریاست جمهوری شده و در حال حاضر دست اندرکاران مدیریت کشور به گونه ای در حال تنظیم صحنه برای پیروز کردن وی هستند. اینها مجموع تحرکاتی است که علیه انقلاب در جریان است. به دلیل نبود رهبری واحد در انقلاب اقدامات موثری در برابر آنها در طول این مدت صورت نگرفته است.
در شفافیت نتایج دور اول انتخابات ریاست جمهوری بسیاری از ناظران و کارشناسان شک و تردید دارند. در دور دوم انتخابات آیا احتمال بروز تقلب و دستکاری در آراء مردم وجود خواهد داشت؟ آیا باید فی الواقع درصد قابل توجهی را برای اقبال نظامیان در نظر گرفت؟ در صورتی که شفیق به پیروزی برسد، دیگر انقلاب و اینهمه هزینه برای چه بود؟
در اینکه نظامیان در دور اول انتخابات ریاست جمهوری نقش داشتند و آن را دستکاری کردند، جای شک و تردیدی وجود ندارد و در دوم نیز نقش خواهند داشت. قطعاً همین طور خواهد بود هم به جهت مهندسی انتخابات و هم به جهت مداخله در انتخابات. اما من احتمال موفقیت آنها را در دور دوم به اندازۀ دور اول نمی بینم. با این وضعیتی که در میدان التحریر می بینم شرایط متفاوت خواهد بود. اما اینکه مداخله کنند و عدم شفافیت را بیشتر کنند و از صندوق ها احمد شفیق را بیرون بیاورند کار آسانی نیست. شفیق کاندیدای ارتش و تضمین کنندۀ استمرار قدرت ارتش است در این جای شکی نیست. اما اینکه بتوانند این کار را بکنند، بستگی به شرایط کلی دارد.
آیا این درست است که کل ارتش مصر با احمد شفیق است؟ اگر اینگونه باشد مردم چه کار می توانند بکنند؟
من فکر می کنم در ارتش جریانی وجود دارد که از پیامدهای روی کارآوردن شفیق طی روزهای اخیر دچار نگرانی شده است به این معنا که آنها این را می دانند که اگر شفیق قرار باشد رئیس جمهور شود، دیگر مصر روی آرامش به خود نخواهد دید یعنی مردم به صحنه خواهند آمد و این درگیریها بیشتر خواهد شد و اگر ارتش بخواهد این درگیریها را سرکوب کنند، به معنای بازگشت استبداد است و اگر بخواهند با آن مدارا کنند ادارۀ مملکت شدنی نیست. در هرحال ارتش باید تصمیم جدی بگیرد که یا با مردم مقابله کند و یا با آنها همراهی کند. من فکر می کنم ارتش ضعیف تر از آنست که بخواهد با مردم مقابله کنند. ارتش بیهوده خود را قدرتمند جلوه می دهد و طرف مقابل نیز برخی از جریانهای مخالف بیهوده از قدرت ارتش می ترسند. ارتش اگر قدرت داشت که اجازه نمی داد مبارک برود. اگر توان داشت همان روز مانع از رفتن مبارک می شد.
مردم مصر بازهم به التحریر بازگشته اند. این بار هم در اعتراض به نتایج انتخابات دور اول و هم در اعتراض به حکم ضعیفی که برای مبارک از سوی دادگاه صادر شد. به نظر شما این انقلاب به ثمر خواهد نشست؟
در مورد انقلاب مصر من بارها گفته ام که آنچه در مصر اتفاق افتاده است، یک انقلاب است، انقلاب یک فرایند است و یک واقعۀ آنی نیست و نباید انتظار بهبود وضعیت را در مدت زمان کوتاهی داشت. چنین چیزی اصلاً درست نیست. انقلاب روند مستمری است که از نقاط آغازین تا به ثمر رسیدن آن شاهد افت و خیزهای زیادی است؛ گاهی اوج می گیرد، گاهی شاهد موفقیت هایی است اما این پایان انقلاب نیست چون مخالفین انقلاب نیز سنگر می گیرند و نبردی شکل می گیرد و این نبرد مدتها طول می کشد. آنچه در مصر اتفاق افتاد یک انقلاب به معنای حقیقی است که کامیابی بزرگ آن ساقط کردن مبارک بود اما همچنان در ستیز و درگیری است برای اینکه اهداف قطعی خود را در نابودی نظام و روی کارآوردن یک نظام جدید می بیند و این مبارزه همچنان ادامه خواهد داشت.
این فرضیه وجود دارد که برخی از پادشاهی های عرب از کوتاه آمدن آمریکا در قبال سقوط مبارک ناراضی بودند. آیا می توان گفت که هم اکنون نظامیان نیز در همین معادله قرار گرفته اند به این معنا که در مقابل خواست مردمی در حال مقاومت هستند تا کشور به دست اسلامگرایان نیفتد؟
آنچه مسلم است اینکه آمریکایی ها در 18 روز اوج گیری اعتراضات مردمی و درگیری با مردم تقریباً روزانه دو تا 3 بار موضع خود را تغییر می دادند. صبح می گفتند مبارک باید برود و بعدازظهر از مذاکره حرف می زنند. منافع حداکثری آمریکا اقتضا می کرد که مبارک در قدرت بماند اما احساس کردند که دیگر نگه داشتن وی کار آسانی نیست از این رو به سمت مدیریت صحنه رفتند که با حداقل زیان از صحنه خارج شوند. این روند تا آنجا ادامه یافت که ناگزیر مبارک مجبور به کناره گیری شد. آمریکایی ها مبارک را برنداشتند، مردم خیابانها آن را عزل کردند. آمریکایی ها قطعاً از انقلاب ایران درس گرفتند و نمی خواستند فضای کشور ضدآمریکایی شود.
زمان اعلام حکم مبارک نیز خیلی سوال برانگیز است. چرا حالا درست زمانیکه مردم مصر باید خود را برای شرکت در دور دوم انتخابات آماده کنند این حکم صادر می شود؟
قطعاً و یقیناً صدور حکم مبارک در این مقطع زمانی در آستانۀ دور دوم انتخابات ریاست جمهوری با هدف مهمی صورت گرفته است. هم اکنون آمریکا و اسراییل درصددند که شفیق را سرکار بیاورند. به نظر من حکم مبارک الان صادر شده برای اینکه گردانندگان صحنه می دانند اخوان المسلمین نمی خواهد مرحلۀ دوم انتخابات به هم بخورد، یعنی اخوان المسلمین خود را یک پای انتخابات در مرحلۀ دوم می داند و تصورش اینست که پیروز خواهد بود، داده های مختلف نیز نشان می دهد که اخوانی ها پیروز خواهند شد. در نتیجه تلاش می کنند تا صحنۀ سیاسی داخلی آنقدر به هم نخورد که انتخابات در مرحلۀ دوم برگزار نشود. لذا آنها می دانستند که برخورد اخوان با حکم دادگاه مبارک یک نوع برخورد اعتراض آمیز توأم با مماشات خواهد بود. در صورتی که این حکم دو هفته دیگر صادر می شد، برخورد اخوان خیلی سنگین تر بود. در واقع گردانندگان صحنه می خواستند این حکم را در این مقطع جا بیندازند. این احتمال نیز وجود دارد که چند روز دیگر به بهانۀ کهولت سن مبارک را عفو کنند. مهم این نیست که مبارک کجا باشد؛ در زندان، پشت قفس و یا هرجای دیگر؛ مهم اینست که با این نماد استبداد و سلب حقوق مردم و به قفس کشیدن هزاران مصری با این فرد چگونه برخورد شود همین، مهم است.
49263
نظر شما