گروه اندیشه: مطلب زیر را ارسطو شهابی حول یک بازنگری تاریخی در مورد معرفی و ضرب واژه «گفتمان» (Discourse) نوشته است. او در باره واژه گفتمان این باور را در زبان فارسی داریوش آشوری نخستین سازنده و مروج آن بوده، به چالش میکشد. شهابی با تأیید نقش مهم آشوری در گسترش این واژه، شواهدی از یک مصاحبه در تاریخ شفاهی بنیاد مطالعات ایران در سال ۱۹۸۶ (آذر ۱۳۶۵) ارائه میکند. در این مصاحبه، مجید رهنما (وزیر علوم و آموزش عالی کابینه هویدا) و غلامرضا افخمی (مصاحبهکننده) بارها واژه «گفتمان» را در برابر Discourse، با فهم عمیق معنایی، به کار بردهاند و حتی از آن برای تکمیل منظور یکدیگر استفاده کردهاند. نکته اصلی این است که استفاده از «گفتمان» حداقل سه سال پیش از سخنرانی عمومی داریوش آشوری در سال ۱۹۸۹ (که معمولاً مبدأ ترویج این واژه شناخته میشود) وجود داشته است. یادداشت شهابی در زیر از نظرتان می گذرد:
****
۱. گفتمان٬ از واژگان پربسامد در حوزه فرهنگی ایران مدرن است. کم نیستند مفاهیمی در حوزه علوم انسانی که به کمک این واژه، بسی شیواتر و دقیقتربه مخاطب عرضه شدهاند. سکه آفرینش این لغت به نام داریوش آشوری، زبان شناس و مترجم معاصر ضرب شده است و به باورم گنجینه کتابخوانان ایرانی بدون کارهای قلمی آشوری کاستیهایی میداشت. مرادم از این نوشتار دعوت به بازنگری در تاریخچه معرفی این کلمه به جامعه فارسی زبان بوده و هدف، پرداخت چندباره به بار معنایی یا نکات مرتبط با دستور زبان واژه گفتمان نبودهاست. خود آشوری در یادداشتی در سال ۱۳۹۸ اشاره داشت:"این واژه، اگرچه روزگاری برابرنهادهای تراویده از قلم من بوده است، امروز از آنِ زبان فارسی است". وی در بیان انگیزه ساخت واژه "گفتمان" به حدود بیست سال پیش از آن یادداشت ( حدود سال ۱۳۷۸) اشاره می کند که حمید عضدانلو مقالهای برای انتشار به فصلنامه ایران نامه ارسال کرده بود. روایت کامل به خامه خود آشوری در دسترس است.
۲. آشوری نخستین بار در آغاز سخنرانیاش با عنوان «نظریه غربزدگی و بحران تفکر در ایران» در کنفرانس سالانه مرکز پژوهش و تحلیل ایران در دانشگاه کلمبیا در آوریل ۱۹۸۹ (فروردین ۱۳۶۸)، گفتمان را در برابرDiscourse نهاده بود. متن این سخنرانی به شکل مقاله در شماره بهار همان سالِ ایران نامه و بعدتر در کتاب ما و مدرنیت نیز چاپ شد. گویی پس از آن بوده که به مرور، کاربردهای بهجا و بیجای این واژه به زبان فارسی راه یافته است. باری، مواردی برخواهم شمرد که نشان میدهند «گفتمان» پیش از ای نها ساخته شده بود.
۳. بنیاد مطالعات ایران، مرکزی است که در سال ۱۹۸۱ با هدف انتقال میراث فرهنگی ایران تاسیس شد و در پروژهای با عنوان تاریخ شفاهی، مصاحبههایی با طیف گستردهای از هنرمندان، ادبا و سیاسیون پیش از انقلاب ۱۳۵۷ انجام داد. مجید رهنما از دولتمردان عصر پهلوی بود که از نیمه نخست دهه چهل خورشیدی تا سال های منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ انواع سمت های دانشگاهی، سفارت و وزارت را تجربه کرد. او نیز درسلسله گفت وگوهایش نگاه خود را از زندگی و تجربه سیاسی سپری شده پیش از انقلاب به اشتراک گذاشت.
گفت وگوی او با غلامرضا افخمی در نیمه دسامبر ۱۹۸۶ (آذر ۱۳۶۵) عموما درباره طرحهای آموزشی، سیاستهای وزارت علوم و نیزتضادها و کارشکنیها در ساختار سیاسی است. گفتنی است داریوش آشوری نیز در ژوییه۱۹۹۰ و آوریل ۱۹۹۱ مهمان همین برنامه تاریخ شفاهی بود. باری، مجید رهنما در مصاحبه سه ساعتهاش بارها از کلمات گفتمان وDiscourse استفاده میکند.
در بخشی از گفت وگو به چالشهای همکاری با [محمد] باهری و [اسدالله] عَلَم و سازوکار غیراصولی نمرهدهی به دانشگاهها اینچنین خرده میگیرد:«کی جرات میکنه به دانشگاهی که در حمایت آقای علمالدوله است نمره بد بدهد؟[...] کار ما در وزارت علوم فقط این شده یود که این ها چه کار میکنند که خنثی کنیم [...] به جای اینکه به اصطلاح، آن گفتمان مان را پیش ببریم[...]».
رهنما کمی جلوتر از موازیکاری و سردرگمی در امر تصمیم گیری حکایت میکند:«فقط میخواستم این ها نتوانند ضرر برسانند. اصلا حوصله حرفهای شان را نداشتم. چیز جدیای نبودند اصلا. این جا از لحاظ گفتمان هم خیلی فرق داشت. ما یک حرف دیگه میزدیم، باهری و این ها در یک سیستم فکری دیگه بودند».
 
 رهنما همچنین به آفت مدرکگرایی و لزوم توجه به توسعه درونزا میپردازد که تاسیس دانشگاه بوعلی همدان نمونه آن رویکرد بوده است. او میافزاید:«من تنها کاری که میتوانستم بکنم، بیشتر از همه چیز، در زمینه حرف بود. به اصطلاح Discourse٬.»
به این جای کلام که میرسد بلافاصله از افخمی یاری میطلبد تا حواس پرتی او را در انتخاب معادل فارسی جبران کند و با وجود این که خود پیشتر چند بار واژه گفتمان را به کار برده بود از او میپرسد: «چه میتوانیم بگیم؟» و افخمی پاسخ میدهد:«گفتمان». و کمی بعد رهنما ادامه میدهد:« گفتمان را میتوانستیم هر چه میتوانیم ببریم جلو، یعنی بگیم باید اینجوری بشه». رهنما از گفتمان اصلاحات ارضی نیز سخن به میان میآورد و حتی با ذکر کوشش بیهوده خود در جهت گفتمان سازی، با لفظ این واژه، مزاح هم میکند.
تا جایی که برشمردم، رهنما و افخمی بیش از هشت بار از گفتمان و Discourse در مفهوم دقیق کلمه در گفت وگوی خود بهره میبرند که از احاطه به عمق معنی این کلمه در هر دو زبان نشان دارد. رهنما و افخمی، هر دو طی سه ماه گذشته رخ در نقاب خاک کشیدهاند. کاش میشد از ایشان پرسید از چه زمانی با واژه گفتمان آشنایند؟ حال که نیستند، کاش همنسلان آن ها و شاید جوانترها سطری به این جستار بیفزایند.
۲۱۶۲۱۶
            
                
        




                                        
                                        
نظر شما