در کشور ما بالغ بر 9هزار ناشر مجوز رسمی فعالیت دارند و سالیانه هم بالغ بر 65هزار عنوان کتاب منتشر میشود؛ این آمار در نگاه اول نه تنها امیدوارکننده بلکه مایه فخر مسئولان فرهنگی در هردورهای بوده و هست و گویا قرار است همچنان باشد! بر این اساس، اصولا تذکر و گلایه و انتقاد در خصوص سرانه مطالعه و گرانی کتاب و چرخه ناقص عرضه کتاب، بیهوده است اما بازدیدهای رهبر انقلاب به عنوان یکی از مطلعترین افراد حوزه نشر از نمایشگاه کتاب هرگز به این «فرصتطلبی آماری» اجازه عرض اندام نداده است چه آنکه ایشان در سه سال گذشته بر تاسیس فروشگاههای زنجیرهای کتاب تاکید ویژه داشتند اما شما اگر جز شهر کتابهای تهران و برخی شهرستانها فروشگاه زنجیرهای در کشور مشاهده کردید، ما هم...اصولا در حوزه فرهنگ «ولایت مداری» معانی دیگری جز اقدام عملی دارد، گرچه در حوزه سیاست هم...بماند!
بحث تفاخر مسئولان نمایشگاه که در 25سالگی همچنان بر تعداد بازدیدکنندگان _ که معلوم نیست چگونه آمارگیری میشود – پافشاری میکنند یعنی نگاه مدیریتی به حوزه فرهنگ و بویژه کتاب، تنها و تنها یک شاخص دارد و آن «آمار کمّی» است! حال آنکه در بازدید یکشنبه رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب دقیقا همین نکته به عنوان یک تذکر جدی به مسئولان برگزاری گوشزد شد که «ارزیابی محتوایی هر ساله نمایشگاه کتاب بوسیله افرادی کارشناس و صاحب صلاحیت، نشان خواهد داد آیا هر دوره نمایشگاه کتاب از نظر محتوا، نسبت به دوره قبل، تغییر و رشد داشته است یا خیر...»
از سوی دیگر، نگاه رهبری در خصوص کتابخوانی به هیچوجه نگاه آماری نیست چنانکه هدفگذاری مطالعاتی و شناخت مخاطب هدف، همواره جزء تاکیدات ایشان از سالهای ابتدایی آغاز به کار نمایشگاه کتاب تا امروز بوده و هست. در دیدار سال 89 نویسندگان و مسئولان انتشارات سوره مهر وقتی عنوان شد که کتاب «دا» به چاپ 110 رسیده است، رهبری تذکر جالبی دادند: «البته خوب است که 110 بار این کتاب چاپ شده ولی سرجمع میشود حدود 300هزار نسخه، این علامت خیلی خوبی نیست. خوب بود که تیراژ چاپ برود بالا؛ چند میلیون؛ با همین تعداد چاپ.»
همچنین دغدغه شان در خصوص جاده دوطرفه «ترجمه» معطوف به امروز و بازدید از نمایشگاه نیست، ایشان سالهاست به انحاء مختلف بر تشکیل هیئتهای حرفهای و تخصصی برای ترجمه آثار کشورهای دیگر به فارسی و بالعکس تاکید داشتهاند، این بدین معناست که خطر افزایش وحشتناک آمار ترجمه در کشور را حس کردهاند. بد نیست بدانید هر ساله نزدیک به 30 درصد آمار نشر کشور مربوط به حوزه ترجمه است و اگر حوزه کتب دینی و کتب آموزشی و کتب کودک و نوجوان را نیز به آن اضافه کنیم کمتر از 20 درصد سهم آمار نشر کشور به امر «تالیف» اختصاص مییابد. در این حوزه هم جز سوره مهر که یک نفر مترجم به نام پال اسپراکمن را پیدا کرده برای برخی آثارش، هیچ توجه علمی و حساب شده از سوی دولت و یا نهادهای مرتبط با این حرکت مانند «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» برای ترجمه آثار خوب کشورمان به سایر زبان ها وجود ندارد و همچنان گل سرسبد ترجمه رایزنان فرهنگی با 500تا هزار نسخه ترجمه برخی آثار شهید مطهری و حضرت امام(ره) به زبان های مالیایی و هائوسا و اردو...است.
تاکید مجدد ایشان بر راه افتادن قطار ترجمه آثار خوب داخلی به زبانهای زنده دنیا، یک پیام بیواسطه به مدیران فرهنگی است که شعار «صدور انقلاب و جنگ نرم» از زبانشان جدا نمیشود؛ گو اینکه فضای کار عملی مهیاست اما ارادهای برای انجام وجود ندارد! و صد البته که شعار، رمز ماندگاری مسئولان فرهنگی است و از نان شب واجب تر.
یکشنبه همچنین بار دیگر بر تفاوت کارهای ضربتی و سفارشی با فعالیتهای ماندگار و مرجع تکرار شد؛ تقویت بازار داخلی عرضه کاغذ و تداوم این عرضه به عنوان یکی از عوامل کاهش موانع نشر و تولید ارزان کتاب از تذکرات به اهالی نشر بود؛ اتفاقی که دولت همواره به عنوان یک فعالیت ضربتی و دستوری برای آن آستین بالازده و نه یک اقدام ریشه ای و ماندگار!
اصولا کار فرهنگی با حکم و بخشنامه انجام نمیشود، با دستور نمیشود به ناشر گفت کتاب ارزان تولید کن! این همان چیزی است که مدیران فرهنگی کشور باید فهم و هضم کنند که با دستور و حکم و بگیر و ببند که کاغذ ارزان نمیشود، اصلا مگر میشود کاغذ گران خرید، کتاب ارزان تولید کرد؟ گاه برخی ناشران دولتی که از همه نوع حمایت برخوردارند، قیمت کتابهایشان خصوصیتر از ناشر خصوصی است و...
البته که ماجرای کتاب در کشور ما با وجود توجه ویژه عالیترین مسئول نظام، رمان بلندی است که برگهای زیادی از آن بارها خوانده شده اما تبدیل به درکی برای «حرکت» نشده است؛ نکتهای که یکشنبه هم رهبری بر آن تاکید داشتند؛ گسترش و «تعمیق» مطالعه است نه تکرار مکررات بدون برداشتن گامی عملی! یا همان خجستگی از آمار مبتنی بر تولید و دیگر هیچ! یک نفر لطفا بفرماید باید برای تیراژ 400 نسخه ای برخی کتاب ها دست بزنیم یا گریه کنیم؟
راستی بد نیست بدانید تنها 2600ناشر در نمایشگاه کتاب حاضر شدهاند و این یعنی باقی ناشران کشور کف تولید کتاب برای حضور در نمایشگاه را نداشتهاند و به نوعی در «مرگ نامرئی» به سر میبرند اما بازی سودوکوی مسئولان با آمار وجودی آنها ادامه دارد؛ مثل بازی با آمار مطالعه قرآن و مفاتیح و...
60
نظر شما