به گزارش خبرآنلاین، در یکی از آخرین واکنشها به ادامه محاصره مردم غزه و حملات صهیونیستی به آنان، رسانهها طی روزهای اخیر از حمله به رستورانهای زنجیرهای فست فود با برند کیافسی در پاکستان خبر دادند؛ اقدامی علیه برندهای آمریکایی که از دید حملهکنندگان، تامینکننده منافع اسرائیل و لابیهای یهودی در آمریکا به شمار میآیند.
به گزارش ایرنا، در این ارتباط، طیفی از رهبران مذهبی و گروههای سیاسی خواستار تحریم محصولات مرتبط با اسرائیل شدهاند اما تاکید کردهاند که این اعتراضها باید بدون خشونت و مسالمتآمیز باشد. با این حال و پس از رویدادهای پاکستان، رسانهها از تصمیم شرکت آمریکایی کیافسی برای بستن همه ۵۳۷ شعبه خود در ترکیه خبر دادند.
این البته ماجرای جدیدی نیست و طی جنگ غزه و قبل از آن، بارها در کشور خودمان نیز کارزارهایی در فضای مجازی برای تحریم برخی برندها مثل نستله، مکدونالد، کوکاکولا و حتی شرکتهای تکنولوژی مانند گوگل یا اپل راه افتاد.
کارزارهای بیپایان علیه شرکتها و برندهای منتسب به اسرائیل و لابیهای یهودی
شبکههای اجتماعی پر از هشتگهایی مثل BoycottIsrael، #FreePalestine# و BoycottMcDonalds# شدهاند. البته این بار، نسل تازهتری از مصرفکنندگان، بهویژه جوانان مسلمان و امواج عدالتخواه و معترض به تحریم این برندها روی آوردهاند.
به دلیل این که بسیاری از این شرکتها بهطور رسمی در ایران فعال نیستند، این کمپینها در کشور ما بیشتر جنبه نمادین داشته و دارند، با این حال و همچنان که اشاره شد، ماجرا قدیمیتر از اینها است در واقع طی سالهای اخیر، با شدت گرفتن بحرانهای سیاسی و نظامی در مناطق مختلف جهان، برخی برندهای بینالمللی با واکنشهای متناقضی روبهرو شدهاند.
یکی از مهمترین این تحریمها و بایکوتها، به ویژه در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا، علیه برندهایی است که از نظر اقتصادی و تجاری مرتبط با با اسرائیل شناخته میشوند. این تحریمها تنها محدود به کشورهای خاورمیانه نبوده و حتی در برخی از کشورهای اروپایی نیز به چشم میخورند.
گروههایی از فعالان حقوق بشری و ائتلافهای مختلف مذهبی و اجتماعی، از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی، مصرفکنندگان را به بایکوت محصولات شرکتهای غربی تشویق کردهاند. این کمپینها، به ویژه در دوران بحرانهای سیاسی و نظامی مانند جنگها و تنشهای بین اسرائیل و فلسطین، شدت گرفتهاند.
در کشورهایی چون پاکستان، ترکیه، مالزی و ... موج تحریمها علیه برندهای غربی بهطور پیوسته گسترش یافته و گاهی به تحرکات مردمی تبدیل شده است. این تحریمها به ویژه پس از تشدید جنگ در غزه و دیگر مناطق فلسطینی شدت گرفتند و برخی از این کشورهای اسلامی اقدام به بایکوت گسترده محصولات شرکتهایی کردند که بهطور غیرمستقیم یا مستقیم با اسرائیل در ارتباط بودند.
واکنش شرکتها به تحریم و بایکوت
در واکنش به این فشارها، برندهای بزرگ جهانی تلاش کردهاند با تغییر استراتژیهای بازاریابی یا فروش محصولات خود در این مناطق، خود را از انتقادها دور کنند. برای مثال، شرکتهای مکدونالد و کوکاکولا در برخی از کشورهای مسلمان، برای نشان دادن بیطرفی خود، اقدام به بستن برخی شعبههای خود کردند یا برخی از مواد اولیه خود را تغییر دادند تا از انتقادات بیشتر جلوگیری کنند.
این برندها همچنین با برگزاری کمپینهای تبلیغاتی جدید سعی کردهاند به مصرفکنندگان این پیام را بدهند که هدف آنها تنها فروش محصولات باکیفیت و بدون توجه به سیاستهای منطقهای است. در حالی که برخی از این اقدامات به کاهش تنشها کمک کرده، اما همچنان در برخی از بازارهای خاص، این برندها بهطور مستقیم مورد انتقاد قرار دارند.
تاثیرات اقتصادی این تحریمها به ویژه در بازارهای کشورهای در حال توسعه و آسیایی قابل توجه است. برندهای بزرگ که سالها در این بازارها فعالیت میکردند، حالا با کاهش فروش و تضعیف تصویر برند خود مواجه شدهاند. در بسیاری از این کشورها، مصرفکنندگان به سمت خرید محصولات داخلی سوق پیدا کردهاند و برخی از برندهای محلی توانستهاند از این موقعیت بهرهبرداری کنند.
در کشورهای خاورمیانه، کاهش فروش برندهای غربی به معنای افزایش سهم بازار برندهای محلی است. در ترکیه و پاکستان، برندهای بومی نه تنها به دنبال جایگزینی محصولات غربی بودهاند بلکه بهطور فعال در بازارهای بینالمللی به رقابت پرداختهاند. این تغییرات به سود شرکتهای داخلی بوده و بعضا باعث رشد اقتصادی و افزایش اشتغال در این کشورها شده است.
در برخی کشورهای اسلامی فروشگاهها و رستورانهای زنجیرهای مجبورند برای ادامه فعالیت خود، استراتژیهای جدیدی اتخاذ کنند. این استراتژیها شامل تغییر منوها، کاهش شعبات و حتی گاهی تغییر مواد اولیه است.
در پاکستان که بهویژه در پی بحرانهای اخیر و جنگ در غزه، شاهد اعتراضات و تظاهرات مردمی علیه برندهای غربی بودهایم، طیفی از این برندها از تحمل این فشارها و ادامه فعالیتهای اقتصادی در این کشورها بازماندهاند.
جنبشهای تحریمیعلیه برندهای غربی در حال حاضر به یکی از دغدغههای جدی برای شرکتهای بزرگ جهانی تبدیل شدهاند. این کمپینها بیشتر از همیشه به وسیله شبکههای اجتماعی و فضای مجازی گسترش یافتهاند و این امکان را برای مردم فراهم کردهاند که بهراحتی صدای خود را به گوش دیگران برسانند. این نشان میدهد تحریمها دیگر محدود به کشورهای خاص نمیشوند بلکه به یک جنبش جهانی تبدیل شدهاند که میتواند تاثیرات قابل توجهی بر اقتصاد جهانی و روابط تجاری کشورهای مختلف بر جای بگذارد.
در آینده، احتمالا کشورهای غربی باید توجه بیشتری به این کمپینها و فشارهای اجتماعی داشته باشند و از سوی دیگر، برندهای غربی در این کشورها نیاز به سازگاری بیشتر با فرهنگها و سیاستهای محلی خواهند داشت تا از کاهش فروش خود جلوگیری کنند.
شکلگیری نوعی فرهنگ اقتصادی علیه تولیدات مرتبط با اسرائیل
تحریم برندهای غربی بهویژه در کشورهای مسلمان و برخی کشورهای آسیایی، تنها یک پدیده اقتصادی نیست، بلکه به یک پدیده فرهنگی و سیاسی تبدیل شده است. این تحریمها گاه بر اقتصاد جهانی تاثیرات عمیقی دارند و همچنان که اشاره شد، باعث تغییرات در استراتژیهای بازاریابی و تجاری شرکتهای بزرگ جهانی شدهاند. این پدیده نه تنها نشاندهنده تعارضات سیاسی است، بلکه بهویژه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی، چالشهای جدیدی را پیش روی برندها و کشورها قرار داده است. در آینده، این روندها میتوانند بهطور مستقیم بر روابط بینالمللی و تبادلات تجاری تأثیرگذار باشند.
از سال ۲۰۱۵، اتحادیه اروپا قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن محصولات وارداتی از شهرکهای اسرائیلی واقع در کرانه باختری، بیتالمقدس شرقی و بلندیهای جولان، باید بهوضوح مشخص شوند که «ساخت اسرائیل» نیستند، بلکه از شهرکها آمدهاند. این تصمیم نتیجه فشارهای بینالمللی، حقوق بشری و خواست برخی از اعضای اتحادیه اروپا بود که با شهرکسازیها بشدت مخالف بودند.
طبق این قانون برچسبگذاری این محصولات به مصرفکنندگان امکان میدهد تصمیم آگاهانه بگیرند که آیا مایلند از محصولاتی که حاصل شهرکسازی غیرقانونی هستند حمایت کنند یا نه. اتحادیه اروپا تاکید دارد که این اقدام نه بهمعنای تحریم اسرائیل، بلکه برای حفظ حقوق مصرفکننده است.
اسرائیل بهشدت به این تصمیم اعتراض کرد. وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی این اقدام را «مغرضانه» و «جانبدارانه» خواند و مدعی شد که اتحادیه اروپا با این سیاست، فلسطینیها را به ادامه مناقشه تشویق میکند.
با این حال برخی فروشگاههای زنجیرهای در اروپا از جمله در فرانسه، بلژیک، هلند و ایرلند، فروش برخی از محصولات اسرائیلی تولیدشده در شهرکها را متوقف کردند.
علاوه بر اینها، جنبشهای مردمی و سازمانهایی مثل BDS (بایکوت، عدم سرمایهگذاری، و تحریم اقتصادی اسرائیل) با استفاده از این مصوبه، کمپینهایی گسترده برای افزایش تحریمها راهاندازی کردند.
«بی دی اس» علیه نسلکشی
درگیریها میان اسرائیل و فلسطین، بهویژه پس از حملات مکرر به غزه در دهههای اخیر، باعث شده جنبشی جهانی شکل بگیرد که هدف آن تحریم اقتصادی، فرهنگی و دانشگاهی اسرائیل و حامیان آن است. این جنبش که با نام مخفف BDS (Boycott, Divestment, Sanctions) شناخته میشود، از سال ۲۰۰۵ فعالیت خود را بهطور رسمی آغاز کرد و تا امروز، به ابزاری مهم در دست فعالان حقوق بشر و جوامع مسلمان تبدیل شده است؛ حرکتی که بر سه اصل استوار است: اول پایان اشغال سرزمینهای فلسطینی. دوم، بهرسمیت شناختن حقوق مساوی فلسطینیهای ساکن اسرائیل و سوم احقاق حق بازگشت آوارگان فلسطینی.
این جنبش با الگوبرداری از مبارزات علیه آپارتاید آفریقای جنوبی، تحریم اقتصادی را به عنوان راهی برای فشار بر دولت اسرائیل در پیش گرفت. با گذشت زمان، برندهای جهانی که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با دولت اسرائیل یا شرکتهای اسرائیلی همکاری داشتند، هدف تحریم قرار گرفتند.
نستله هر چند بارها ادعا کرد سهامش را واگذار کرده اما نتوانست از زیر بار تحریم بیرون بیاید. استارباکس به دلیل مواضع شخصی «هاوارد شولتز» مدیرعامل پیشین که از اسرائیل حمایت کرده بود، از سالهای اولیه در لیست تحریمها قرار گرفت. مک دونالد هم چون برخی شعب این شرکت در اسرائیل به ارتش اسرائیل کمکهای غذایی ارائه کرده، باعث تحریم جهانیاش در میان مسلمانان شده است.
فعالیت کوکاکولا در اسرائیل و حضورش در شهرکهای غیرقانونی هم از دلایل تحریم آن عنوان شده است. پپسی هم به اتهام حضور در بازار اسرائیل و ارتباط با شرکتهای اسرائیلی در فهرست تحریم قرار گرفته. برند ورزشی پوما به دلیل حمایت مالی از فدراسیون فوتبال اسرائیل که شامل تیمهایی از شهرکهای غیرقانونی است، تحریم شده است.
علاوه بر اینها، برند فناوری اچ پی به جهت ارائه زیرساختهای فناورانه به نیروهای نظامیاسرائیل و نقش داشتن در سیستمهای شناسایی در کرانه باختری و برندهای دیزنی، آمازون، گوگل و نت فلیکس و تعداد زیادی شرکت بزرگ و کوچک به اتهام سانسور روایت فلسطینی یا تبلیغ روایتهای خاص از بحران، بهطور نمادین مورد تحریم قرار گرفتهاند.
جمعبندی
به طور کلی باید گفت تحریم برندهای جهانی بهخاطر ارتباط با اسرائیل، موضوعی فراتر از اقتصاد است. این یک جنبش اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که نشان میدهد مردم چگونه میتوانند از ابزارهایی مانند انتخاب مصرف برای بیان اعتراضات خود استفاده کنند. از سال ۲۰۰۵ تاکنون، این تحریمها نشان دادهاند که در عصر شبکههای اجتماعی، آگاهی عمومی میتواند قدرتی برابر با سرمایه و تبلیغات ایجاد کند.
هرچند ممکن است تأثیر مالی این تحریمها بر غولهای اقتصادی جهان محدود باشد، اما از منظر فرهنگی و رسانهای، این برندها را وادار کرده تا پاسخگو باشند و گاه از مواضع خود عقبنشینی کنند. رویدادهای اخیر پاکستان مثالی زنده از این قدرت جمعی است که با تحریم مردمی، تبدیل به یک جریان ملی و فرهنگی شد.
البته برخی تحلیلگران و صاحبنظران حوزههای مرتبط با تبلیغات و رسانه، از منظری متفاوت، بروز چنین حوادثی و راهافتادن چنین امواجی را حامل خسارت در کوتاهمدت و سودآوری در بلندمدت میدانند و دلایل گوناگونی را در این زمینه مطرح میکنند که از جنس روانشناسی، بازاریابی یا مرتبط به مباحث اقتصاد سیاسی است.
برخی هم با گشتن دنبال دستهای پنهان و پشت پرده، از تحریک برخی بنگاههای اقتصادی و شرکتهای رقیب در کشورهای آسیایی، اروپایی و به خصوص خاورمیانهای سخن میگویند اما آنچه اهمیت بالایی دارد، انگیزهای است که هزاران یا شاید میلیونها مصرفکننده را به نشان دادن واکنش علیه اقدامات ضدانسانی اسرائیل و حمایت از مردم غزه برمیانگیزد و ممکن است هر زمان شکل و شمایلی جدید پیدا کند.
310310
نظر شما