به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، در شهری که دیوارهایش بوی حافظ میدهند و درختانش زیر لب غزل میخوانند، جایی هست که شعر، نه برای دلربایی و طرب، که برای جلا دادن دلها و عرض ارادت سروده میشود؛ حرم حضرت سید علاءالدین حسین(ع). جایی که تاریخ، خاک را به عطر ارادت آغشته و واژهها، نهتنها بر زبان که بر ضریح دلها نقش بستهاند.
بنابر روایت شبستان، هوای حرم، آن روز عجیب شاعرانه بود. نسیم، آرام و آرام از لابهلای ضریح میگذشت، چنانکه گویی خود نیز دقایقی درنگ میکرد تا شعری بشنود. حیاط آستان حضرت سید علاءالدین حسین(ع)، دیگر تنها محل گامهای زائران نبود؛ به محفل شاعران آیینی بدل شده بود که با واژههایشان سجدهی عشق میکردند. نه از جنس کفزنان کوچهها، که از تبار عبدیهای تاریخ، آمده بودند تا بیتبهبیت بر لوح جان حضرت علاءالدین حسین(ع) شعر بنویسند.
در پیشهمایش جشنواره «آستانهی خورشید»، زبانها از عادیگویی فراتر رفتند و دلها از میان واژهها عبور کردند. اینجا شعر، آیینهی تمامنمای ارادت بود. صدای شاعرانی که حتی برخی تا دیروز با زبان طنز آشنا بودند، حالا با لحنی لرزان، از مهر اهل بیت(ع) میسرودند؛ بیآنکه کسی بخواهد از آنها بخواهد. چرا که آستانهی این خورشید، دلها را بیاذن برداشته بود.
حرم، زمزمهی شاعران را پذیرفت، همانگونه که قرنهاست زمزمهی عاشقان را میشنود. در این محفل، هم شعر خوانده شد و هم تاریخ بازخوانی شد، با نام عبدی کوفی، با یاد اشکهای امام صادق(ع)، و با روایتی از عشق، وفا، و شفاعت. در این محفل کلمات، معجزه کردند؛ به حیات جان بخشیدند؛ و بار دیگر ثابت کردند که هنوز هم میتوان با شعر، درهای رحمت را گشود، اگر دل در مسیر آستانهی خورشید باشد.
در پیشهمایش جشنواره شعر «آستانه خورشید» که با حضور نزدیک به ۱۰۰ نفر از شاعران استان فارس برگزار شد، بیش از ۲۰ شاعر به خوانش سرودههای خود در مدح حضرت سید علاءالدین حسین(ع) پرداختند؛ گواهی بر آنکه عشق به اهلبیت(ع)، نه فقط در اشکها، بلکه در سطر به سطر شعر نیز جاری است.
شاعرانی در مسیر عبدیها
حجتالاسلام والمسلمین طاهری، تولیت آستان مقدس حضرت سید علاءالدین حسین(ع)، در این آیین، با نگاهی تاریخی به نقش شعر در فرهنگ شیعه پرداخت و گفت: «برخی از شاعران در نزد اهلبیت(ع) درخشیدهاند؛ از جمله عبدی کوفی که امام صادق(ع) دربارهاش فرمودند: اشعار عبدی را به فرزندان خود بیاموزید چون در راه دین خدا گفته شده.»
از نگاه طاهری، عبدی کوفی شاعری برجسته و نمونهای است از اینکه چگونه میتوان با هنر، به بارگاه اهلبیت(ع) تقرب جست؛ چنانکه دعبل خزاعی نیز در زمان امام رضا(ع) چنین کرد و شعرش توسط امام کامل شد.
او خطاب به شاعران امروز نیز مسیر آینده را روشن کرد: «شما باید چنان بسرایید که شعرتان مورد پسند امام زمانتان(عج) باشد؛ این یعنی ادامهی مسیر عبدیها.»
روایت شعر و کرامت
در بخش دیگری از سخنان طاهری، داستانی شنیدنی از سفر عبدی و همسرش به دیدار امام صادق(ع) روایت شد؛ سفری که با فروش طلاهای همسر برای هزینهی زیارت آغاز شد، اما در میانه راه، همسر عبدی دچار بیماری شد و در آستانه مرگ قرار گرفت. وقتی عبدی تنها به زیارت امام رسید و امام از حال همسرش پرسید، پاسخ شنید که در حال احتضار است. اما حضرت فرمود: بازگرد، او سلامت است.
بازگشت عبدی به کاروانسرا، کرامتی را عیان کرد؛ همسرش گفت: «ملکالموت آمده بود، اما مردی با لباس سرخ آمد، ملکالموت به او سلام کرد و بازگشت. من نجات یافتم.»
در ادامه، طاهری به نقل از همسر امام صادق(ع) گفت: «هرگاه عبدی وارد میشد، امام خانواده را جمع میکرد تا اشعارش را بشنوند. زمانی که مرثیه میخواند، شانههای امام از گریه میلرزید.»
شعر، ابزاری برای ارادت و عاقبتبخیری
در آیین پیشهمایش آستانه خورشید، آنچه بیش از هر چیز جلوهگر بود، ارادت شاعرانی بود که حتی برخی از آنها سابقه طنزپردازی داشتند اما به عشق حضرت سید علاءالدین حسین(ع) قلم را در مسیر شعر آیینی به حرکت درآوردند.
تولیت آستان مقدس حضرت سید علاءالدین حسین(ع) در پایان تأکید کرد: «رمز عاقبتبخیری، ارادت به خاندان پیامبر(ص) است. اینکه شاعران آیینی، چنین حضوری پرشور دارند، نشان میدهد این آستان هنوز در دلها زنده است.»
برگزاری چنین آیینهایی در دل زیارتگاهها، پیوندی است میان سنت کهن شعر آیینی و ارادت جاری مردمان امروز. آنگاه که تولیت یک آستان مقدس، در مقام مبلغ شعر دینی ظاهر میشود، نشان از آن دارد که شعر دیگر ابزار بیان احساس، و رسانهای برای تبلیغ معارف اهلبیت است.
این همایش، گواهی بود بر آنکه شعر هنوز هم میتواند اشک بر گونهها جاری کند و ایمان را در دلها مستحکمتر سازد. شاعر امروز، اگر بداند که واژههایش میتوانند مورد پسند امامش قرار گیرند، راهی را در پیش خواهد گرفت که در تاریخ تشیع، با اشک و عشق بر تارک فرهنگ نشسته است.
نظر شما