سیما پروانه گهر: نام سعید جلیلی با «کرسنت»، «برجام» ، « احیاء برجام» و «افایتیاف» گره خورده است. چرا سعید جلیلی در سر مسیر هر پروندهای در حوزه سیاست خارجی مینگذاری میکند؟ حرف حساب او چیست و از جان توسعه چه میخواهد؟چند پرونده سیاست خارجی که با سفره مردم گره خورده باید زیر سایه رویکردهای بنیادگرایی شبکه جلیلی معطل بماند؟
سنگ اندازی جلیلی در مسیر تعامل با منطقه و غرب
در نیمههای دهه ۸۰ وقتی سعید جلیلی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفت تا توافق کرسنت را زمین بزند، شاید نه خودش، نه محمود احمدینژاد و نه هیچ یکی از چهرههایی که امروز بر جلیلی و رویکردهایش میتازند تصور نمیکردند که کرسنت، ضلع نخست مثلثی می شود که هر حرکت ایران در مسیر تنش زدایی را درون خود حل می کند و با بحران سازی مانع از تحقق آن می شود.
آش رفتارهای سعید جلیلی و شبکهاش در طول بیش از دو دهه گذشته به اندازه ای شور شده که صدای چهره هایی همچون محمود احمدی نژاد رییس دولتی که خود با شعارهای پوپولیستی ضدغربی به پاستور رسید و مصطفی پورمحمدی- روحانی اصولگرای سنتی و دبیر جامعه روحانیت مبارز – را در آورد.
فراتر از این ها، سعید جلیلی در سنگ اندازی در مسیر هر تصمیم و طرح و پروژه ای که به نوعی تعامل با منطقه و غرب را بسترسازی کند ، حتی از بخشی از نیروهای جبهه پایداری نیز در حال سبقت گرفتن است. او با نیروهای جوان و تازه نفس خود شبکه ای تازه ساخته؛ بخشی از این شبکه در پوشش مجری در رسانه زیر سایه برادرش وحید در حال فعالیت هستند؛ بخشی دیگر مردان جوانی هستند که در ستادها و نهادها گوش به فرمان او هستند و نمایندگانی را نیز به مجلس فرستاده تا در زمان لازم به صورت عیان و پنهان راهبردهایش را پیاده کنند.
او چگونه در طی دو دهه یک مثلث برمودای ضد مذاکره و تعامل و توسعه ساخت؟ قدرت جلیلی در ممانعت از برقراری ارتباط با دنیا تا چه اندازه خواهد بود؟
سعید جلیلی؛ وقتی برای کرسنت «مین» گذاشت
سال ۱۴۰۳ سال بازخوانی پروندهای شد که نقطه شروع آن به بیش از دو دهه قبل باز میگردد. ایام انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نام قرارداد کرسنت محوری برای بیان نکاتی مبنی بر نقش سعید جلیلی به این ضرر هنگفت به کشور شد. همان روزها که جلیلی در مناظرات «کرسنت، کرسنت» میکرد و سعی داشت تا با متهم کردن «بیژن زنگنه» و «حسن روحانی» و «سید محمد خاتمی» برای خود ردای ضدفساد بدوزد، زنگنه از جلیلی دعوت کرد تا در اینباره با هم مناظره کنند.
تکرار جمله «جای متهم در دادگاه است نه مناظره»، فضای رسانه ای را برای جلیلی و نورچشمش امیرحسین ثابتی به راه انداخت تا از مناظره با زنگنه فرار کنند؛ حتی این روزها که خبر مصادره دو ساختمان شرکت ملی نفت در اروپا به عنوان غرامت بدعهدی ایران در این قرارداد منتشر شده است. اما ماجرای کرسنت چه بود و سعید جلیلی چگونه با لجبازی خود کرسنت را زمین زد؟
نیمه نخست دهه ۸۰ وقتی سید محمدخاتمی دولت را تحویل محمود احمدی نژاد داد، بهار نیروهای نزدیک به سعید جلیلی و چهره هایی بود که از پای منبرهای مصباح یزدی و نیروهای تربیت شده او به عرصه سیاست پا گذاشته بودند.
در ماه های نخست آغاز به کار دولت محمود احمدی نژاد وقتی ادامه مذاکرات قیمت در پرونده کرسنت به دولت نهم واگذار می شود، به یکباره جریانی علیه این قرارداد در کشور کلید می خورد که نقطه آغاز آن اظهارات محمدرضا رحیمی، رییس وقت دیوان محاسبات در نماز جمعه است. او در ان زمان طی سخنانی گفت ما در قرارداد کرسنت میلیاردها دلار ضرر کردهایم!
محاسبه این میلیاردها دلار ضرر توسط رحیمی در حالی صورت گرفته بود که از اساس هنوز قیمتی تعیین نشده بود تا قرارداد به مرحله اجرا برسد.
محمود احمدی نژاد در ایام انتخابات سال جاری بعد از مطرح شدن ماجرای کرسنت توسط جلیلی و واکنش زنگنه در ویدئویی ماجرای ممانعت از اجرای کرسنت را اینگونه روایت کرد: «دیوان محاسبات و آقای کردان وارد شدند، گفتند این قرارداد قابل اجرا نیست، زیرا یک سوم یک چهارم قیمت است و به خود طرف هم گفتیم که ما زیر بار آن نمیرویم. این باید معتدل باشد جالب اینکه بعدا امارات پذیرفت و قیمت را نزدیک به قیمت بینالمللی بالا آورد منتها در داخل نمیگذاشتند. جوسازی شد.»
بعد از فرازو فرودهای مختلف دولت احمدی نژاد متوجه سود و منفعتی که این قرارداد برای خود دولت می تواند داشته باشد شده و از موضع مخالفت در اینباره دست بر می دارد. بر اساس گفته های بیژن زنگنه در فایل صوتی که در ایام انتخابات منتشر شد، کردان در سال ۱۳۸۷ قائممقام وزیر نفت است و از سوی احمدینژاد مامور به حل موضوع کرسنت میشود. او مذاکرات آن را انجام میدهد و دور آخر آن وقتی برگزار میشود که وزیر کشور شده و در دفترش در وزارت کشور برگزار میشود. آنجا به فرمول خوبی میرسد که دو طرف قبول داشتند اما فردای این توافق کیهان مینویسد که خیانت بزرگی دارد اتفاق میافتاد.
در ادامه احمدینژاد با فرستادن معاون حقوقی خود برای اصلاح قرارداد سعی در زنده کردن آن داشت، توافقات در مسیر مطلوبی قرار گرفت و تفاهمها قرار بود منجر به اجرای قرارداد شود. این بار سعید جلیلی مقابل اجرای قرارداد ایستاد.
محمود خاقانی مدیر کل پیشین وزارت نفت چندی پیش افشا کرد که پاسخ جلیلی به نامه احمدی نژاد در ۲۵ اسفند ۱۳۸۸ مبنی بر حل کرسنت برای جلوگیری از رفتن به دادگاه این بوده است: این قرارداد هرگز نباید اجرایی شود و اگر به دادگاه برود، ایران فقط ۸۵۰ میلیون دلار جریمه میشود.خاقانی مدعی بود کینه شخصی جلیلی با بیژن زنگنه، وزیر وقت دولت خاتمی در امضای قرارداد کرسنت، عامل مقاومت در برابر اجرای قرارداد و ورود خسارت سنگین به کشور است.
در نهایت سنگ اندازی و مخالفت جلیلی با اجرای قرارداد کرسنت سبب شد، دادگاه به نفع کرسنت حکم صادر کند. پس از حکم اولیه، ایران برای برگرداندن حکم تلاش کرد با افشای فساد در قرارداد کرسنت، این قرارداد را ناموجه جلوه دهد و حکم به نفع ایران تغییر کند. اما این تلاشها نیز ناکام ماند و نهایتاً در حکم قطعی، ایران به پرداخت جریمه محکوم شد.
حالا دو دهه بعد از این اقدام سعید جلیلی او نه تنها در اینباره پاسخگو نیست بلکه سعی دارد تا با استفاده سیاسی از ضرری که او به منافع ملی زده علیه بیژن زنگنه نیز پرونده سازی کند. او به اندازی در مناظرات اخیر روی این مساله به صورت یکطرفه مانور داد که مصطفی پورمحمدی پاسخ او را روی آنتن زنده داد: «یا آقای زنگنه مجرم است که آقای جلیلی و دوستان او را متهم میکنند یا دوستانی که جلوی اجرای قرارداد را گرفتند. من امروز به ملت ایران اعلام میکنم عدم اجرای این قرارداد میلیاردها دلار منافع ملت را از دست ما گرفت و میلیاردها دلار خسارت بر ما وارد کرد. ۱۸ میلیارد دلار تقاضای خسارت شده است و چند میلیارد دلار در دادگاه پذیرفته شده است. سه سال است که آقای زنگنه تقاضای مناظره با آقای جلیلی دارد؛ چرا جواب نمیدهد؟».
بعد از انتخابات زنگنه مجددا درخواست مناظره کرد و البته سعید جلیلی حاضر به مناظره نشد. کرسنت اما در تاریخ با سه نام مخالف ثبت شد؛ قطر به عنوان رقیب ایران، اسرائیل به عنوان دشمن یاران و سعید جلیلی به عنوان برهم زننده توافق.
برجام؛ سنگ اندازی شبکه جلیلی در مسیر سه دولت
سعید جلیلی می تواند این رکورد را برای خود ثبت کند که در مسیر کار سه دولت در راستای عقد و احیاء برجام مهمترین سد بوده است. در سال های نخست دولت حسن روحانی سعید جلیلی و دولت سایه اش و نیروهای بزرگ و کوچکش در نهادهای رسمی و غیررسمی از هیچ کوششی در مسیر برهم زدن برجام کوتاهی نکردند؛ از تجمیع و تحریک ائمه جمعه و سخنران ها و سازماندهی وعاظ و مداحان تا استفاده از ظرفیت هایی که در مجلس نهم به عنوان نماینده داشتند.
تلاش های بی حد و حصر جلیلی در مسیر انعقاد برجام البته نتیجه ای نداشت اما وقتی دولت نخست ترامپ بر سر کار آمد جریان جلیلی را به خواسته قلبی شان رساند و با خروج از برجام هم فرصت این قرارداد را از بین برد و هم بهانه بنی اسرائیلی برای تخریب دولت وقت و ظریف را به دست جلیلیون داد. در این سال ها سعید جلیلی از شهری به شهر دیگر و از دانشگاهی به دانشگاه دیگر سخنرانی می کرد و طومار اتهام برای دولت روحانی می تراشید. پیاده نظامش در صداوسیما و مجلس و شوراهای عالی برای روحانی ظریف حکم حد و مرگ می دانند و جلیلی قوای خود را تقویت می کرد تا با رسیدن به نهاد دولت روزنه هر ارتباطی را با خارج از کشور مسدود کند و خط ارتباطی ایران تنها محدود به مسکو شود!
بخت یار جلیلی نبود یا دفع قضا و قدر بود او در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم کاندیدای باقی نماند. نیروهاش اما از صدر تا ذیل بدنه قوه مجریه را ساختند. چند ماه از عمر دولت سیزدهم نگذشته بود که اخبار پیدا و پنهانی از این موضوع منتشر شد که سیعد جلیلی و نیروهایش در حال سنگ اندازی در مسیر احیاء برجام هستند.
علیاکبر صالحی، رییس پیشین سازمان انرژی اتمی در روزهای انتخابات در پاسخ به سوالی پیرامون نقش جلیلی در جلوگیری از احیای برجام، گفته که «توافق در آستانه تمام شدن بود؛ قرار بود شهید
امیرعبداللهیان برای امضای توافق برود. ظاهرا در شورای عالی امنیت ملی پیشنهاد میکنند که خواستهای را اضافه کنند و آن منجر به برهم خوردن توافق میشود.» این سنگ اندازی ها به اندازه ای علنی بود که امیرحسین ثابتی صراحتا در اینباره گفته است که «وقتی دولت رییسی در یک راهبرد خطا میخواست برجام را در ۱۴۰۰ احیا کند؛ سیدمحمود نبویان مانع شد. آن صندلی یک نفره مجلس میتواند جای ۲۹۰ نفر کارکرد داشته باشد. حسن روحانی قبلا گفت اگر مجلسی غیر از مجلس فعلی بود برجام حل و تحریمها برداشته میشد.»
اشاره ثابتی احتمالا به فعالیت های نبویان در اسفندماه ۱۴۰۰ دارد، وقتی در نشستی تحت عنوان «همایش دفتر ارتباطات فرهنگی» در قم با انتقاد از دولت رییسی به دلیل مفادی از توافق احیا برجام گفت که «در توافق جدید هیچ چیز لغو نمیشود؛ اقایان دارند همین را هم توافق میکنند. امیرعبداللهیان در مجلس گفت آیسا و کاتسا و یوترن لغو نمیشود؛ آمریکا حتی حاضر نشده معافیت دهد. آمریکا قوی ظاهر شده اما دوستان ما بسیار ضعیف ظاهر شدهاند. کار به جایی رسیده که باقری به بچههای انقلابی گفته «تندید». مبنا این شده که میگویند بالاخره باید توافق شود دیگر».
در همان اسفند ۱۴۰۰ جواد کریمی قدوسی نماینده مشهد در مجلس وقت و یکی از جدیترین مخالفان برجام با انتشار یک توئیت از تشکیل یک کمیته ۵ نفره در مخالفت با تیم مذاکرهکننده در صحن مجلس و درخواست این کمیته برای دیدار با رئیسجمهور خبر داد. شنیده ها در ان زمان از این موضوع حکایت داشت که این کمیته ۵ نفره ایده سعید جلیلی بوده و با هدایت او فعالیت میکند. بازی نغز روزگار یا عبرت آزمودن آزموده ها این که امروز حتی جواد کریمی قدوسی هم دست از مواضع قبلی خود برداشته و در سکوت در قبال بسیاری از مسائل تنها به قید یک توئیت که ممنوعیت مذاکره همیشگی نیست بسنده میکند اما اسب سعید جلیلی کماکان یک پا دارد.
عباس رنجبر، رئیس دفتر جلیلی هم سال ۱۴۰۱ در توئیتی نوشت: «احیای روح برجام و تز رسوا شده حل معیشت از طریق سازش در اذهان مردم؛ شرطی کردن اقتصاد و اعمال خود تحریمی علیه نهادهای داخلی؛ اعطای مجدد اهرم فشار مکانیسم ماشه و نظارتهای استثنایی به آمریکا و جاسوسان اسرائیل؛ و... آقایان رئیسی و باقری مسئولیت مستقیم تبعات این تصمیم برعهده شماست.»
جلیلی در ان زمان برای این که محکم کاری جدی در زمینه ممانعت از دستیابی دولت سیزدهم به توافق احیا برجام داشته باشد در نامه ای به رهبرانقلاب اظهارات بی سابقه ای را نیز مطرح کرد. او در این نامه می نویسد که ایران باید سطح غنی سازی را به ۹۰ درصد رسانده و از این طریق پاس میز مذاکره دست برتر را داشته باشد.
روند مخالفت با احیاء برجام در دولت مسعود پزشکیان از جانب سعید جلیلی در حال پیگیری است. جلیلی که نیروهای میدانی خود در جبهه پایداری را یکی از پس دیگری از دست داده و از بخشی از پایداری ها به صورت بی صدا از او فاصله گرفته اند و دیگر حاضر نیستند برای تقابل با دولت و مخالفت با مذاکرات نقش پیاده نظام او را ایفا کنند حالا با نیروهای جوان تر وارد میدان شده؛ از نمایندگان دهه شصتی مجلس تا چهره هایی تازه ظهور در ستاد امر به معروف و نهی از منکر. او که بعد از درگذشت محمد تقی مصباح یزدی تا اندازه ای جایگاه خود را در بین شاگردان و حلقه پایداری از دست داده است سعی دارد تا با ایجاد ائتلافی با محمد مهدی باقری الگوی جدیدی را پیاده کند؛ باقری برای مخالفت با مذاکره و برجام و ارتباط با دنیا مستندات تاریخی و آخرالزمانی و تفسیر احادیث را به کار بگیرد و جلیلی و شبکه اش تهدید کنند تا حد ممکن در نهادهای مختلف مانع بتراشند.
سعید جلیلی و FATF
هفته گذشته بود که ۱۲۰ نماینده مجلس در نامهای به مجمع تشخیص مصلحت نظام، ضمن مخالفت با FATF، مدعی شدند که پذیرش این کنوانسیون نه فقط سودی برای کشور ندارد بلکه باعث میشود همه «راههای دور زدن تحریمها کشف» شده و «دشمنان آنها را مسدود» کنند و از این جهت برای کشور «مشکلات امنیتی» ایجاد میکند. به جز این نامه، برخی نمایندگان نیز از تریبون مجلس سعی دارند جلوی پذیرش FATF را بگیرند.حتی خبر موافقت رهبری برای بررسی مجدد FATF نیز نتوانست تغییری در این رویه جلیلیون ایجاد کند.
سر نخ هرکدام از این افراد را که بگیریم که ردی از جلیلی می بینیم. بی جهت نبود که مصطفی پور محمدی در مناظرات انتخاباتی سال جاری تاکید کرد که علت مخالفت جلیلی با افایتیاف این بود که نمیخواست این کار در دولت حسن روحانی انجام شود.
او در منظره انتخاباتی شامگاه ۳۱ خرداد گفته بود: «یادم است در شورای عالی امنیت ملی در سال ۹۵، من مفصل صحبت کردم درباره مشکلات افایتیاف؛ ایشان پایان جلسه گفت اگر تو مسئول باشی ما قبول داریم ولی بقیه آقایان را قبول نداریم. ما باید اصل موضوع را حل کنیم!» «در بحث FATF که آقای پورمحمدی در مناظره بیان کردند، اصل ماجرا بر سر مبارزه با پولشویی بود، ما ۳۹ بند آن را اجرا کرده بودیم و دوستان به جای طلبکاری، میخواستند بدهکار شوند که ما زیر بار نرفتیم، به آقای پورمحمدی گفتم شما که میگویی این قانون اینطور باید اجرا شود، چرا خودتان آن را اجرا نمیکنید؟»
فردای آن روز پورمحمدی اما نه تنها کوتاه نیامد، بلکه باز هم بر سخنان خود تاکید کرد: «بنای نسبت خلاف به کسی را ندارم. برادرم آقای جلیلی و یکی از فرماندهان ارشد نظامی در آن جلسه پیش من آمدند و همین حرفی که نقل کردم را به من گفتند و اعلام کردند که ما مواضع تو را قبول داریم، استدلال تو را هم قبول داریم، به صحت و درستی عملکرد آقایان شک داریم و مشکل ما این است.»
جلیلی همچون کرسنت و برجام در مورد اف ای تی اف هم هرگز حاضر به مناظره جدی نشد.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر سابق ارتباطات، نیز در همان زمان با انتقاد از جلیلی گفت که «میدانید که آثار عدم اجرای آن در کشور چیست؟ نپیوستن به افایتیاف با سفره مردم چه کرد؟ سفره از ما بهتران چه؟ آیا این نوع تفکر شایسته مدیریت بر این کشور است؟»
نکته قابل توجه این که سعید جلیلی در پرونده اف ای تی اف و برجام نیروهای یکسانی دارد؛ از محمود نبویان که می گفت با پذیرش اف ای تی اف باید سردار سلیمانی را تحویل دهیم تا امیرحسین ثابتی که یک روز در مورد برجام در مجلس برای عراقچی و ظریف خط و نشان می کشد و یک روز برای اف ای تی اف شرط و شروط می گذ ارد
کینه های شخصی و ژست های انقلابی
مرور اظهارات چهره های دخیل در ماجرای کرسنت و برجام و اف ای تی اف یک نکته مهم را در دل خود دارد. روایتی در ماجرای کرسنت است که می گوید جلیلی از سر کینه با بیژن زنگنه با کرسنت مخالفت و در مسیر ان سنگ اندازی کرد. در ماجرای اف ای تی اف هم پورمحمدی روی انتن زنده تلویزیون در مقابل خود جلیلی یادآوری می کند که مساله او نه اف ای تی اف که رسیدن به توافقی در این زمینه در دولت حسن روحانی است.
با ارزیابی از این مستندات به نظر می رسد سعید جلیلی شاید و حتما با مسیر توسعه در کشور مشکل دارد اما مشکل اصلی او چهره ها هستند نه ایده ها و توافق ها.
به نظر می رسد سعید جلیلی در دو دهه گذشته منافع ملی را اسیر حب و بغض های داخلی خود کرده است. حب و بغض های سعید جلیلی و شبکه اش البته تاثیر مستقیمی بر روی سفره ایرانیان داشته است. سفره هایی که کوچک می شود، با همان سرعتی که ژست های انقلابی سعید جلیلی و مردانش رشد می کند.
2727
نظر شما