به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، سیده فرشته حسینی شاعر جوان، برای شهیدان علی رازینی و محمد مقیسه دو قاضی انقلابی و قاطع در برابر مخلان امنیت مردم، سروده تازهای دارد.
بنابر روایت مهر، این غزل را در ادامه میخوانید؛
در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار ساده تو، حجره رنگین تو
چشم بستم تا هجوم اشک را مخفی کنم
چشم وا کردم بیاموزم کمی از دین تو
درد دین داری و عمری خون دل قوتت شده
داغها جاری است بر پیشانی پرچین تو
بیتعلق، بیریا، در خاک و خون افتادهای
سادگی، آزادگی، افتادگی آیین تو
با خودم میگویم از این دو چه چیزی برتر است؟
خونِ بر عمامه یا عمامه خونین تو؟
میرود از سینهات رنج تمام سالها
آن زمانی که میآید عشق بر بالین تو
نظر شما