به گزارش خبرآنلاین، چند ماه بعد، در ۷ فوریه ۱۹۷۵، مردم لسآنجلس با تیتر تکاندهندهای در روزنامه لسآنجلس تایمز (Los Angeles Times) مواجه شدند: «آمریکا به دنبال زیردریایی روسها». زیرتیتر خبر هم اشاره داشت به «معامله سیا و هاوارد هیوز» که ناگهان نگاهها را به سمت پروژهای مخفیانه کشاند؛ پروژهای که به نام «آزوریان» (Project Azorian) شناخته شد.
به نقل از یکپزشک، این عملیات نهتنها از نظر فنی و مالی، بلکه از نظر جاسوسی و دیپلماسی، ابعادی داشت که آن را به یکی از بزرگترین مأموریتهای سری تاریخ تبدیل کرد. اما چطور کار به اینجا رسید؟ همهچیز از ناپدید شدن یک زیردریایی شوروی آغاز شد؛ حادثهای که جهان را وارد بازی مرگ و جاسوسی کرد.
گم شدن زیردریایی K-۱۲۹؛ آغازی برای یک رقابت مرگبار
در ۲۴ فوریه ۱۹۶۸، زیردریایی شوروی با نام «K-۱۲۹» پایگاه دریایی «ریباشی» (Rybachiy) در شبهجزیره کامچاتکا (Kamchatka) را ترک کرد. مأموریت این زیردریایی از ابتدا بهعنوان یک گشتزنی معمولی در اقیانوس آرام برنامهریزی شده بود، اما اتفاقی که افتاد، همهچیز را تغییر داد.
K-۱۲۹ از کلاس «Golf II» بود؛ زیردریاییای با نیروی محرکه دیزلی-الکتریکی که مجهز به سه موشک بالستیک «R-۱۳» با کلاهک هستهای بود. هرکدام از این موشکها میتوانستند تا فاصله ۹۰۰ مایل دریایی (۱۶۷۰ کیلومتر) حرکت کرده و با قدرت یک مگاتُن، شهری بزرگ را با خاک یکسان کنند. مأموریت K-۱۲۹ این بود که به نقطهای مشخص در اقیانوس آرام برسد، دستورالعمل محرمانه خود را باز کند و آماده حمله هستهای احتمالی بماند.
اما این زیردریایی پس از ارسال یک پیام رادیویی روتین دیگر هرگز تماس نگرفت. شوروی با نگرانی تیمی از زیردریاییها و کشتیها را برای جستجوی آن اعزام کرد، اما هیچ اثری از آن پیدا نشد. در نهایت، K-۱۲۹ گمشده اعلام شد و فرماندهان شوروی امیدوار بودند که بقایای آن هرگز توسط دشمنان پیدا نشود.
آمریکا وارد میدان میشود؛ پیدا کردن سوزنی در انبار کاه
شورویها بر این باور بودند که عمق زیاد اقیانوس و وسعت منطقه، یافتن K-۱۲۹ را غیرممکن کرده است. اما آمریکا ابزار قدرتمندی در اختیار داشت: سیستم شنود زیرآبی «SOSUS» که برای ردیابی امواج صوتی در اعماق اقیانوس طراحی شده بود. این سیستم در ۸ مارس ۱۹۶۸، صدایی مانند انفجار یا شکستگی بدنه را ثبت کرد. با استفاده از این اطلاعات، موقعیت تقریبی حادثه در ۴۹۰۰ متری عمق اقیانوس، در حوالی مدار ۴۰ درجه شمالی شناسایی شد.
زیردریایی هستهای آمریکایی «هالیبوت» (Halibut) که به فناوریهای جاسوسی پیشرفتهای مجهز بود، به محل اعزام شد و بقایای شکستهشده K-۱۲۹ را در کف اقیانوس کشف کرد. تصاویر و دادههای جمعآوریشده نشان داد که زیردریایی از وسط دو نیم شده و بهشدت آسیب دیده است.
در این مرحله، آمریکا تصمیم گرفت عملیات پیچیدهای را برای بالا کشیدن بخش جلویی زیردریایی آغاز کند؛ بخشی که احتمالاً شامل کدهای رمزگذاری، تجهیزات جاسوسی و موشکهای هستهای شوروی بود.
پروژه آزوریان؛ مأموریتی جسورانه در پوشش استخراج معادن دریایی
سیا (CIA) بهخوبی میدانست که جابهجایی بقایای زیردریایی در چنین عمقی نیازمند فناوریهایی است که قبلاً هرگز امتحان نشده بود. به همین دلیل، کشتی عظیم و مخصوصی به نام «Glomar Explorer» طراحی و ساخته شد.
این کشتی بهعنوان یک سکوی حفاری برای استخراج معادن کف دریا معرفی شد. اما در واقع، یک بازوی مکانیکی غولپیکر در دل آن طراحی شده بود که میتوانست بقایای زیردریایی را از عمق ۴۹۰۰ متری بالا بیاورد.
برای پوشش بهتر این عملیات، سیا به سراغ «هاوارد هیوز» (Howard Hughes)، میلیاردر عجیب و غریب آمریکایی رفت. او که بهخاطر شخصیت مرموز و پروژههای غیرعادیاش شناخته میشد، چهرهای ایدهآل برای جلب توجهها بود. داستان استخراج مواد معدنی از کف اقیانوس، با نام او باورپذیرتر شد و شک و تردیدها را کاهش داد.
عملیات بازیابی؛ نبردی با زمان و فشار اقیانوس
در ژوئیه ۱۹۷۴، کشتی Glomar Explorer به محل حادثه رسید. اما دو کشتی شوروی در نزدیکی محل حضور داشتند و تیم آمریکایی در ترس دائمی از شناسایی شدن به سر میبرد. با این حال، بازوی مکانیکی کشتی موفق شد بخشی از زیردریایی را به سطح بیاورد.
اما در لحظهای حساس، بازو دچار مشکل شد و بخش بزرگی از زیردریایی دوباره به اعماق سقوط کرد. بااینحال، تیم عملیات موفق شد قسمت جلویی زیردریایی، چندین قطعه تجهیزات و شش جسد را بازیابی کند.
پایان مأموریت؛ میراثی از فناوری و اسرار جاسوسی
عملیات آزوریان در نهایت با هزینهای معادل ۸۰۰ میلیون دلار (معادل ۴.۹ میلیارد دلار امروزی) به پایان رسید. هرچند اطلاعات حساس و موشکهای هستهای موردنظر بازیابی نشدند، اما این عملیات، همچنین به نمادی از فناوری پیشرفته و نوآوریهای جاسوسی تبدیل شد؛ از طراحی یک کشتی سفارشی گرفته تا ساخت بازوی مکانیکی عظیمی که میتوانست در اعماق دریا کار کند.
۵۸۵۸
نظر شما