محققان در دانشگاه امپریال کالج لندن با همکاری دکتر محمد رحیمی در دانشگاه سمنان ایران نشان دادند که خشکسالی اخیر به شدت در مناطق بزرگی از غرب آسیا به ویژه در ایران و شمال عراق و سوریه و بخشهایی از جنوب ترکیه اثر شدیدی گذاشته است. در این مطالعات دانشمندانی از ایران، هلند، بریتانیا و ایالات متحده از روشهای بررسی شده منتشر شده برای ارزیابی اینکه آیا و تا چه اندازه تغییرات اقلیمی بر خشکسالی سه سالهی ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۲ در این منطقه اثر گذاشته، استفاده کردند: پهنهای که میانرودان - هلال حاصلخیز در اطراف رودخانههای فرات و دجله، بخش وسیعی از عراق و سوریه و ایران را در بر میگیرد. روشهای مختلفی برای توصیف خشکسالی وجود دارد: خشکسالی هواشناختی فقط بارندگی کم را در نظر میگیرد، در حالی که خشکسالی کشاورزی تخمینهای بارندگی را با تبخیر ترکیب میکند. از آنجایی که افزایش تبخیر و تعرق ناشی از گرم شدن منطقه میتواند نقش مهمی در تشدید اثرات خشکسالی داشته باشد، در این مطالعه خشکسالی کشاورزی ارزیابی شد. خشکسالی منطقهای با جمعیت بسیار آسیب پذیر را به دلیل شکنندگی بالا و درگیری از جمله جنگ سوریه و مهاجرتهای پس از جنگ، شهرنشینی سریع در مواجهه با ظرفیت محدود و بیثباتی منطقه را تحت اثر قرار داد. این موضوع آسیبپذیری را در برابر اثرهای خشکسالی افزایش داد و یک بحران انسانی ایجاد کرد.
مطالعات نشان داد که تغییر کمی در شدت بارندگی وجود داشته اما افزایش بسیار زیادی در دما موجب شد تا خشکسالی شدیدتر شود. این افرایش دمای شدید به دلیل سوزاندن سوختهای فسیلی است.
آب در درگیریها به سلاح تبدیل میشود و سیستمهای آبی به طور فزایندهای برای خرابکاری هدف قرار میگیرند. پنج الگویی که تغییر اقلیم به ناآرامی منطقهای انسانی و ناامنی میانجامد عبارتند از: رقابت بر سر زمین و آب، تغییر در تولید غذا و افزایش گرسنگی، مهاجرت انسانها و افزایش فقر و نابرابری و افزایش خطرات امنیتی برای زنان و دختران. به نظر میرسد قابل توجهترین آنها رقابت بر سر زمین و آب باشد، زیرا با گرم شدن زمین، خشکسالیهای طولانیتر و شدیدتر منجر به فرسایش خاک، خشکشدن چراگاهها و کاهش محصول میشود.
در کشورهایی مانند عراق و سوریه به ویژه در دهه ۲۰۰۰-۲۰۱۰ کاهش زمینهای قابل کشت و منابع آب غیرقابل پیشبینی تنشها را بین جوامع کشاورزی و گلهداری در بسیاری از نقاط تشدید کرد. فقدان زمین منجر به کمبود مواد غذایی میشود، به این معنی که قیمتهای بالاتر غذا و گرسنگی، همراه با نابرابریهای موجود و محرومیتهای سیاسی و اجتماعی، میتواند منجر به ناآرامی شود.
اکثر دانشمندان به طور کلی بر این نظرند که تغییر اقلیم به طور مستقیم باعث درگیری مسلحانه نمیشود اما ممکن است به طور غیرمستقیم خطر درگیری را با تشدید عوامل اجتماعی، اقتصادی و محیطی موجود افزایش دهد. حداقل ۹۰ درصد از پناهندگان در سراسر جهان از کشورهایی فرار کردهاند که قبلاً تحت اثر شرایط اضطراری اقلیمی قرار گرفتهاند و یا کمترین ظرفیت انطباق با یک محیط خصمانه فزاینده دارند. بدون دخالت خارجی، پیششرطها برای وقوع درگیری و خشونت شامل خشکسالی، بارندگی بیش از حد و تهدیدات برای امنیت غذایی است که همه آنها ممکن است با هم ترکیب شوند و در مناطقی خشونت بتواند رشد کند.
دوره ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ (۱۴۰۳-۱۳۹۹ ش) در سوریه با شرایط خشکسالی شدید مشخص است که به طور قابل توجهی وضعیت وخیم انسانی و اقتصادی در این کشور را تشدید کرد. خشکسالی بخشی از یک روند اقلیمیگستردهتر بود که بر منطقه اثر میگذاشت و منجر به کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش ناامنی غذایی در میان جمعیت شده بود. این بحران محیط زیستی، نقش مهمی در تضعیف حمایت عمومی از ریاست جمهوری بشار اسد ایفا کرد و به فروپاشی نهایی رژیم کمک کرد.
خشکسالی بخش کشاورزی سوریه را که برای معیشت بسیاری از مردم سوریه حیاتی است، به شدت تحت اثر قرار داد. با کاهش بارندگی، بازده محصولات به شدت کاهش یافت که منجر به کمبود گسترده مواد غذایی شد. بر اساس گزارشهای سازمانهای بشردوستانه مختلف، تقریباً ۱۲ میلیون نفر - بیش از نیمی از جمعیت سوریه - تا سال ۲۰۲۳/ ۱۴۰۲ش با ناامنی غذایی حاد مواجه بودند. ناتوانی در تأمین معاش اولیه منجر به نارضایتی فزایندهای در میان شهروندانی شد که قبلاً از سالها جنگ داخلی و سو مدیریت و فساد اقتصادی رنج میبردند.
با کاهش تولید کشاورزی، قیمت مواد غذایی اصلی افزایش یافت. افزایش هزینههای زندگی، خانوادههایی را که به دلیل درگیریهای مداوم و تحریمهای اقتصادی اعمال شده بر رژیم اسد، با فقر دست و پنجه نرم می کردند، بیشتر کرد. این ترکیب عوامل محیطی موجب شد ناآرامی و نارضایتی عمومی را تشدید کرد.
شهروندان نه تنها خواستار کمک فوری، بلکه پاسخگویی از رهبران خود شدند. شکست رژیم اسد در رسیدگی به این مسائل مبرم عملاً بسیاری از حامیانی را که قبلاً در طول جنگ داخلی از او حمایت کرده بودند، از او بیزار کرد.
در سوریه بر اساس گزارش برنامه جهانی غذا سه میلیون نفر به عنوان ناامن غذایی شدید طبقه بندی شدهاند و ۱۲.۴ میلیون نفر دیگر در معرض خطر ابتلا به ناامنی غذایی قرار دارند .
چشمانداز اقتصادی سوریه در دهه گذشته به طور قابل توجهی بدتر شده است. هزینه زندگی به طرز چشمگیری افزایش یافته است. قیمتها در تیر۱۴۰۲/ ژوئیه ۲۰۲۳ در مقایسه با مدت مشابه در سال ۱۴۰۱ ش/ ۲۰۲۲ هشتاد درصد بالاتر گزارش شده است. این فشار تورمی باعث شده است که اقلام اساسی غذایی برای بسیاری از خانوادهها غیرقابل دسترس باشد. حداقل دستمزد در سوریه تنها حدود ۲۰ درصد از نیازهای غذایی اولیه را پوشش میدهد. در نتیجه این چالشهای اقتصادی، بسیاری از خانوادهها به سازوکارهای مقابلهای مضر مانند کاهش حجم وعدههای غذایی یا حذف کامل وعدههای غذایی متوسل شدند. کاهش کمکهای برنامه جهانی غذا از اوایل سال ۲۰۲۳/ زمستان ۱۴۰۱ این مسائل را تشدید کرد و منجر به افزایش اتکا به راهبردهای مقابلهای منفی در میان خانوارهای ناامن غذایی شده است. وضعیت تغذیه جمعیت نشاندهنده چالشهای اجتماعی-اقتصادی گستردهتری است که جامعه سوریه با آن مواجه است. کم خونی در میان زنان در سنین باروری ۳۲.۸ درصد آنها را مبتلا کرده است. ۲۷.۹ درصد از کودکان زیر پنج سال کوتاهقدی را تجربه میکنند که بالاتر از میانگین منطقه آسیا (۲۱.۸ درصد) است. علاوه بر این، ۱۱.۵ درصد از کودکان زیر پنج سال در معرض مرگ قرار دارند که بیشتر از میانگین منطقهای است.
با بدترشدن شرایط در سوریه، فرار از دستههای نظامی افزایش یافت. سربازان تمایلی به جنگیدن برای رژیمی نداشتند که به نظر میرسید قادر به تأمین نیازهای اولیه مردم یا تأمین حداقل رفاه آنها نیست. علاوه بر این، قدرتهای منطقهای مانند ترکیه با حمایت از گروههای مخالف علیه نیروهای اسد از این موقعیت استفاده کردند. این حمایت خارجی برای مخالفان که از نارضایتیهای محلی ناشی از شرایط خشکسالی و احساسات گستردهتر ضد رژیم سود میبرند، انگیزه ایجاد کرد.
این فشارهای مرکب در دسامبر ۲۰۲۴/ آذر۱۴۰۳ با یک پیشروی ۱۱روزه توسط نیروهای مخالف علیه رژیم اسد منجر به کنترل بر دمشق و در نهایت منجر به فرار اسد از کشور شد.
*استاد دانشگاه
۴۷۲۳۲
نظر شما