اسدالله عسگراولادی از بزرگ ترین تجار خشکبار کشور در مطلبی که از سوی سایت اقتصاد ایرانی منتشر شده، روایت موفقیت اقتصادی خود را این گونه بیان کرده است:

من اسدالله عسگراولادى هستم و سال 1312 در تهران متولد شدم. خانواده‌ام متدین و در سطح پایین جامعه بودند و با قشر ثروتمندان سروکار نداشتند. شغل پدرم پیشه‌ورى بود و مغازه عطارى داشت. ما سه برادر بودیم که هر سه از سن 12 ـ 13 سالگى کار در بازار تهران را شروع کردیم. روزها کار و شب‌ها درس. پس از گذراندن کنکور در رشته ادبیات پذیرفته شدم اما عصرهایى که فرصت داشتم به دانشکده اقتصاد هم مى‌رفتم چون ساختمان‌هاى دانشکده مقابل هم بود. گاهى سر کلاس‌هاى دانشکده حقوق هم مى‌رفتم. آن موقع رفتن به سایر دانشکده‌ها آزاد بود و مثل امروز کنترل و حراست هم در کار نبود. کارم را از صفر شروع کردم. اولین حقوقى که در دوره شاگردى گرفتم روزى 2 ریال بود که مى‌شد ماهى شش تومان. تلاشم شبانه‌روزى و کار سخت بود. اولین تجارتم را با خرید یک کیسه کنجد به قیمت 53 تومان از بازار تهران شروع کردم و آن کیسه کنجد را به نانوایى سر محل به قیمت 70 تومان فروختم و این اولین سود من در تجارت بود. این مربوط به سال 1327 است. تا سال 1334 کارمند بودم و در یک شرکتى کار مى‌کردم که فعالیتش در زمینه صادرات بود. به صادرات علاقه‌مند شدم اما پول نداشتم. تنها دارایى‌ام خانه‌اى بود که در خیابان شهید مصطفى خمینى به مبلغ 5600 تومان خریده بودم. در آن خانه من و دو خواهر و پدر و مادرم زندگى مى‌کردیم. اولین ماشینم که در سال 1333 خریدم یک فولکس به مبلغ 5900 تومان بود که با همین ماشین چند کیسه خواربار از بازار مى‌خریدم و بین نانوا و بقال توزیع مى‌کردم. سال 1334 تصمیم گرفتم تاجر شوم. به اتاق بازرگانى رفتم که کارت بازرگانى بگیرم، اما سنم اقتضا نمى‌کرد. چون حداقل باید 24 ساله مى‌بودم.

نایب رئیس اتاق وقت طبق قانون مى‌توانست مرا امتحان کند. مرحوم عبدالله توسلى مرا پیش او فرستاده بود. یادم نمى‌رود 20 سوال از من کرد درباره ارز کشورها، حمل جنس و غیره. من به تمام سوالات جواب دادم و آن نایب رئیس به معرف زنگ زد و گفت: این باید جاى من بنشیند. 25 سال بعد جاى او نشستم. 2 سال بعد با قسط و تخفیف حجره‌اى به مبلغ 4 هزار تومان خریدم و رشته خشکبار را انتخاب کردم و هنوز بعد از 54 سال در همین رشته هستم. زیره سبز را بسیار دوست داشتم. چون هم سرمایه کمى مى‌خواست و هم قیمتش ارزان بود. از کار در داخل خوشم نمى‌آمد مى‌خواستم صادرات داشته باشم. کار را در سال 1336 و از صفر با صادرات زیره شروع کردم و قسطى پنج تن زیره خریدم. اولین مشترى‌ام در صادرات سنگاپور بود. با تمام دنیا از طریق اتاق‌هاى بازرگانى‌شان مکاتبه کردم و دنبال خریدار گشتم. اولین معاملاتم با نیویورک سال 1330 شروع شد. نیویورک از دیرباز تاکنون بورس زیره بوده و هست. کوشش کردم و سفرهایم شروع شد و روزى رسید که دیکته کننده قیمت زیره در جهان و ایران شدم. دوشنبه‌اى نبود که بازار ادویه نیویورک که زیره هم زیرمجموعه آن است باز شود و نرخ شرکت من ـ حساس ـ که الان 51 ساله شده، روى میز نرود و معاملات شروع بشود. اما سال‌هاى واقعا سختى بود. در سال 1347 به صادرات دو قلم دیگر خشکبار شامل پسته و کشمش رو آوردم. پسته کار بزرگى بود و پول سنگینى مى‌خواست. من پول نداشتم اما چون در بازار آبرو داشتم و خوش‌حساب بودم به من نسیه مى‌دادند و هنر من این بود که یک ماهه آن جنس را به خارج مى‌فروختم و پولش را مى‌گرفتم. این هنر خوش‌حسابى من عامل موفقیت من در بازار پسته بود. سال 1343 اولین انبارم را در خیابان تختى تهران خریدم و کارخانه زیره حساس را در مشهد تاسیس کردم که هنوز هم هست، هر سال که سودى مى‌بردم انبار و دفتر و خانه و ملک مى‌خریدم. در سراى امید که روزى درآن حجره قسطى خریده بودم تمام دفاتر همسایه را خریدم.

من تاجرم و اصولى دارم؛ یکى از اصولم این است که هیچ وقت بیش از یک هفتم تنخواهم را به کسى نسیه نمى‌دهم تا اگر پولم را خورد باقى پولم محفوظ بماند. اصل بعدى‌ام این است که سعى کردم هیچ وقت بیش از نصف دارایى‌ام را نسیه نخرم. اصل دیگر این است که سعى کردم از بانک‌ها وام نگیرم. بانک‌ها بسیار سراغ من آمدند اما قبول نمى‌کردم! در نتیجه شب با خیال راحت به خانه مى‌رفتم و بدهکار نبودم. اگر داشتم مى‌خریدم و اگر نداشتم، نمى‌خریدم. سال 55 اگرچه آدم سیاسى نبودم به نجف خدمت حضرت امام(ره)‌ رفتم. رفته بودم از ایشان اجازه بگیرم که در قم کارخانه بزنم و ایشان هم مرا راهنمایى کرد. یکى دیگر از اصولم عوض نکردن شریکم است. محمدحسن شمس 50 سال شریک من است و هنوز هم شریک هستیم. یادم نمى‌رود در اولین سفرم به نیویورک پاى ساختمان معروف امپایراستیت که مجسمه راکفلر قرار دارد، 3 جمله نوشته بود: موفقیت من به این 3 جمله است: زودتر از دیگران مطلع شدم، زودتر از دیگران تصمیم گرفتم و وقتى تصمیم گرفتم چشمم را بستم و عمل کردم. این 3 جمله اثر زیادى روى من گذاشت. سعى کردم در تجارتم به این 3 جمله متعهد باشم. اینها در تجارت خیلى مهم است. چون تجارت بى‌رحم است. تجارت در محیط رقابت بى‌رحم است. این شعار هم است: اگر مى‌خواهى رقابت کنى باید با چشم بسته بى‌رحمى کنی. مى‌شود البته با رافت و مهربانى کار کنى اما آنجا که مى‌خواهى رقابت کنى نه رافت کاربرد دارد و نه مهربانى باید بى‌رحم باشى .

من از کم به زیاد رسیدم. مثالش خانه‌هایم است. اولین خانه‌ام را 5600 تومان ، دومى را 33 هزار تومان، سومى را از درخشش وزیر فرهنگ شاه معدوم 140 هزار تومان، چهارمى را 500 هزار تومان و پنجمى را 140 میلیون تومان خریدم که الان در آن ساکن هستند. اکثر این خانه‌ها را هنوز دارم آنها را اجاره داده‌ام و هیچ‌ یک را نفروخته‌ام. وجوهات شرعى و ... مالیات‌هایم را داده‌ام. هرگز با دارایى چانه نمى‌زنم. انفاق مى‌کنم. مسجد و درمانگاه و مدرسه مى‌سازم و خدا به من کمک کرده است. من هیچ مالى در خارج کشور ندارم. فقط دفاترى در هامبورگ ، دبى و لندن دارم که دفاتر تجارى‌ام هستند. من افتخار مى‌کنم که میلیاردر هستم. همان خانه 5600 تومانى امروز بیش از 5/1 میلیارد تومان مى‌ارزد. پس میلیاردر شدن کارى ندارد. خانه‌اى که 140هزار تومان خریدم امروز یک میلیارد تومان مى‌ارزد، خانه دیگرم در خیابان ولیعصر 1300 متر مساحت دارد و حساب کنید چقدر مى‌ارزد. چرا بگویم گدا هستم؟

16 سال عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانى ایران و نایب رئیس اتاق بودم. بعد از سال 57 امام(ره) به 8 نفر براى اداره اتاق حکم داد که بنده هم جزوشان بودم. از آن 8 نفر 4 نفر فوت کردند و 4 نفر زنده هستند. در 10 سال اول حضورم در اتاق از آن آبرو گرفتم و در 20 سال بعد به آن آبرو دادم. جالب است بدانید در این 54 سال تجارت در دفاترم ضرر ندادم. در ایران 10 کارخانه دارم و اظهار فقر نمى‌کنم. درآمدم و هر چه را دارم این‌گونه تقسیم کرده‌ام: ‌20 درصد مال خدا، 20 درصد مال انفاق، 20 درصد خرج خانواده و با بقیه‌اش چیزى مى‌خرم. الان که به عنوان یک تاجر روبه‌روى شما نشسته‌ام یک ریال به هیچ بانکى بدهکار نیستم و در هیچ رانت دولتى مشارکت نکرد‌ه‌ام. در هیچ معامله دولتى هم نبوده‌ام. من در تجارت به 3 اصل سخت و سفت پایبند هستم: کیفیت، رقابت، خوش‌قولى، وقتى تعهد مى‌کردم براى فروش یک جنس، اگر بعد از فروش قیمت ترقى مى‌‌کرد، معامله را به هم نمى‌زدم. اما خیلى از همکاران این کار را مى‌کنند یا از کیفیت مى‌زنند تا ضرر نکنند. نیویورک به خاطر همین 3 اصل در دستان من بود. این رموز موفقیت من است. هر جاى دنیا زیره مى‌خواستند 48 ساعت بعد من بالاى سرشان بودم و بعد هم به خاطر کیفیت دیگر ما را رها نمى‌کردند. بیشترین معاملاتم با تلفن است، تلفنى مى‌فروشم و آن وقت به بچه‌هایم که در این ساختمان خودم کار مى‌کنند مى‌گویم قراردادش را ببندند.

یک بار لس‌آنجلس بودم، نیمه‌شب و خواب‌آلود تاجرى از آلمان به من زنگ زد و 200 تن پسته خرید. خواب‌آلود بودم و فروختم. صبح بیدار شدم و دیدم قیمت پسته 50 هزار دلار فرق کرده است. اما نمى‌توانستم پسته فروخته شده را ندهم. صبح به آلمان پرواز کردم و به دفترش رفتم و گفتم من به تو پسته فروختم و حالا مى‌خواهم پسته بخرم. 100 هزاردلار به او دادم و قرارداد تلفنى را کنسل کردم. یک هفته بعدش را در هامبورگ ماندم. دوباره سراغش رفتم و گفتم حالا آن پسته را باز مى‌فروشم و او با 200هزار دلار تفاوت همان بار پسته را از من خرید و علاوه بر این که ضررم را جبران کردم 100 هزار دلار هم سود کردم! این خوش‌قولى ‌اصل تجارت است. براحتى مى‌توانستم بگویم خواب بودم، فروختم. خب! قرارداد و امضایى که نداریم.

اما شهرت من در این است:‌ فروختى مال اوست، خریدى مال توست. من در تجارت خارجى اصول خودم را دارم. قبل از هر ملاقات درباره ویژگى‌هاى آن شهر یا علاقه‌مندى مالى طرف تجارى‌ام مطالعه مى‌کنم و واقعا عمیق مطالعه مى‌کنم و وقت مى‌گذارم و آن‌گاه این کاردر نتیجه ملاقات تجارى‌ام تاثیر مى‌گذارد و خوب هم تاثیر مى‌گذارد. من از هیچ و صفر به همه چیز رسیدم و الان که به عقب‌ نگاه مى‌کنم مى‌بینم تلاش، توکل به خدا، درستکارى و مطالعه به من کمک کرد موفقیت امروز را داشته باشم.

/3131

کد خبر 199223

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 75
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام US ۱۱:۱۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    عالی بود
    • حالو IR ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
      87 17
      ما که همه را باور کردیم
  • رضا IR ۱۱:۱۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    خدا سایه شما تجار رو از سر مردم ایران کم نکنه که فقط فکر مردم هستید شما زیاد نکش روی جنس انفاق پیش کش آزادی بیان یادت نره خبر آنلاین
  • reza IR ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    آره ما هم باور كرديم
  • بدون نام US ۱۱:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    این را باید مفت خورهایی یاد بگیرند که انقدر از وام ها بانکی سوء استفاده کرده اند یا انقدر سر مردم کلاه گذاشته اند که الان نمی توانند در ایران زندگی کنند و به گوشه ایی از دنیا فرار کرده اند.
  • جاسم US ۱۱:۲۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم من افتخار می کنم هموطن چنین مردی هستم شجاع و جسور و پاک از خدا عاقبت به خیری برایشان طلب می کنم
  • بدون نام IR ۱۱:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    ممنون خبر انلاین.. من کاسب هستم و درسهایه زیادی از این مصاحبه گرفتم
  • مهدی IR ۱۱:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    حاج آقا یه جا فرمودین کار تجارت رو از صفر و در سال 1336 با تجارت زیره شروع کردین.دو خط پایین تر فرمودین اولین تجارتتون با نیویورک سال 1330 بوده.پس احتمالا اون صفره همچین هم صفر نبوده.....!!!!! دوما یک تاجر موفق !!! مثل شما همه چیز رو تجارت می بینه و وقتی معیار شما برای تجارت بی رحمیه نتیجتا در کلیه موارد ملاک عمل شما بی رحمیه. سوما تاحالا از بانک وام نگرفتین و تو هیچ رانت دولتی شرکت نکردین و تو هیچ معامله دولتی شرکت نداشتین؟؟!!!! باور کنم؟
  • بدون نام IR ۱۱:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    oخیلی جالب بود.جوان ها یاد بگیرند.من هم مثل ایشان شروع کردم والان 39 سالمه و موفقم
  • بدون نام IR ۱۱:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    خدا سایه برادرتون رو از سر شما تاجر زحمت کش کم نکنه!!
  • دایی حسن IR ۱۱:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۷
    اینطور که ایشون گفتن پولدار شدن در کشوری مثل ایران به راحتی نوشیدن یک فنجان نسکاقه داغ در یک شب زمستانیه!!فقط یکم ذکاوت میخواد که 80میلیون ایرانی دیگه نداشتن!!!!!(انصاف داشته باش و چاپ کن)
    • سعید IR ۱۸:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۱
      29 5
      دمت گرم دایی
  • کابلی US ۰۶:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    160 7
    ...کار را در سال 1336 و از صفر با صادرات زیره شروع کردم و قسطى پنج تن زیره خریدم. اولین مشترى‌ام در صادرات سنگاپور بود. با تمام دنیا از طریق اتاق‌هاى بازرگانى‌شان مکاتبه کردم و دنبال خریدار گشتم. اولین معاملاتم با نیویورک سال 1330 شروع شد!!! بالاخره چه سالی از صفر شروع کردید؟
  • بدون نام NL ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    150 8
    "همان خانه 5600 تومانى امروز بیش از 5/1 میلیارد تومان مى‌ارزد. پس میلیاردر شدن کارى ندارد." بله ديگه اين تورم به نفع شما پولدارها شده نه ما جوانها اگر پدر من هم 60 سال پيش 5600 تومان داشت الان تا هفت پشتمان ميخورديم وميخوابيديم. بله با اين تورم هرچه شما پولدار تر ميشويد ما جوانها فقير تر اين است عدالت!
    • امیر IR ۱۲:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
      18 44
      اون زمان 5600 نداشنتد ملت چرا نداشتند؟ پون کار نبود تازه مثل امروز عروسی نمیگرفتند خرجشون کلاس زبان لپ تاپ هزینه موبایل کلاس کنکور ماشین بنزین سفر خارجی لوازم آرایشو... نبود بازم پول نداشتند تازه خونه اون زمانا که مثل کاخ نیاوران و مرمرمرو اینا نبود کاهگلی بود اتاق اتاق که نه گازداشت نه امکانات
    • محمد حسین IR ۱۷:۲۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
      9 8
      حرف دل مارو زدی. دمت گرم
  • سود اسلامی IR ۱۳:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    136 7
    جناب حاج آقا مگه سود اسلامی 10 درصد نیست پس چرا کنجد 53 تومانی را 70 تومان فروختی یعنی سود بیشتر از 30 درصد .خدا قبول کنه .
  • دکتر علی مجیدی IR ۱۳:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    106 3
    بنام خدا در این مملکت اگر رانتی ؛خانواده ایی در راس امور نداشته باشی نمی توانی به ثروتهای نجومی دست پیدا کنی.اقایان دلار را در ان سالها کرور کرور به نرخ دولتی دریافت کردند و بر ثروت و مکنت خود افزودند. دکتر علی مجیدی
  • حسین s IR ۱۴:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    49 5
    ما هم که ..............
  • سعید IR ۱۵:۴۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    28 56
    یقینآ سال1340 باید باشه و 1330 اشتباه چاپی سایت خبر آنلاین هست و اگر هم عسگر اولادی خودش این را گفته اشتباه لپی چون وقتی گفته الان 51 سال است که باید نرخ شرکت حساس روی میز نیویورک باشه پس مشخصه که منظور از سال 1330 ... سال 1340 است. عسگراولادی پسر خاله من نیست ولی اطلاع دارم که هنوز کسی نتونسته در بازار و یا بعد از انقلاب خلافی ازش بگیره. بنابراین بهتره از کل مطلب بدون اینکه ببینیم طرف کی هست هدفمند زندگی کردن این فرد را برای خودمون سرلوحه قرار بدیم.
  • حمید IR ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    51 6
    عدالت واقعی این نیست که در کشور ثروتمند نداشته باشیم بلکه اعتقاد دارم با امکانات بالقوه در ایران همه ایرانیان باید ثروتمند شوند منتها مشکل برابری در فرصت استفاده از موقعیت ها است . آیا موقعیتی که آقای عسگراولادی از آن استفاده کردند دیگر ایرانیان نیز میتوانستند از آن استفاده کنند ؟ من بعید میدانم
  • ولی بیات IR ۱۷:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    8 52
    باتشکر از اقای عسگر اولادی ای کاش همه به این نحو توضیح بدهند حرف که از دل براید لاجرم بر دل نشیند درصحبتهایش واقعییت موج میزد اموزنده بود امیدوارم اینجانب را ببخشند درمورد ایشان فکرم درست نبود غیبت ایشان هم کردام خداوند ماراببخشد
  • مهدی IR ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    75 9
    کیسه کنجد سال 1327 معادل 53 تومن بوده؟!! اونوقت با کدوم معیار شرعی عرفی و قانونی 30 تا 40 درصد کشیدین رو کیسه کنجد و 70 تومن فروختین؟؟؟ از کی تا حالا دلالی شده تجارت!! باز خوبه یه کمی از حقیقت را گفتتن ولی وقتی انفاق و مردم و حلال و اینا را میبینم یه حالی میشم... عجب !!!
    • امیر IR ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۳۰
      8 2
      می گفنتد اون زمانا تورم نبود که پس به راحتی می شد اون زمانا هم اینجوری کاسب کرد با اینکه شهر کوچیک بود و کنترل بازار راحت عجب
  • سیاوش لاله زار از اهواز IR ۱۸:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    74 9
    خبر ان لاین سلام من کارگری بودم که به شما پیام دادم کمکم کنید به اقای عسگر اولادی من 24 ماه حقوق نگرفتم وکرایه نشین هم هستم قدم گذاشتن در مسیر خدا فقط مدرسه درست کردن ومسجد ساختن نیست که بعد اسم ادم خیر را اعلام کنند که خیره این نه تنها صواب نمیبره بلکه اعمالش هم در پیشگاه خدا مقبول نمیشه درخفا کمک کردن به کسانی که واقعا مثل من که پنجاه سالمه ومشکل مالی دارم وبا ابرو زندگی میکنم ودر ارزوی یک ماشین دست دوم که بتونم خرج خانوادم را در بیارم وهمینطور اجاره خونه این بزرگترین کار نیک وخوب که با اینکار بتونه در روز محشر پلی درست کنه که راه صراط راطی کنه ونامه اعمالش با این کارها ست که امرزیده میشه
  • حمید IR ۲۰:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    59 6
    همش خالی بندیه.....خبرآنلاین عمرا این کامنت بزاری
  • بدون نام EG ۲۱:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    8 48
    سلام...باید تجار خدایی و الهی و دلسوز بیشتر برای جوانان از موفقیتشون بگن...جالب بود استفاده کردم...
  • يك دوست IR ۲۱:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    13 60
    حاج اسداالله هر كه باشد راحت اعتراف مي كند كه پولدارم ولي بعضي هاصدها هكتار باغ پسته دارند ولي مي گوييند هيچي ندارم حاج اسدالله ولا خيلي با اعتماد به نفس وشيرين صحبت مي كنند بنده هم يكي از هييت رييسه اتحاديه خواربار يكي از شهرستانها هستم به اميد روزي كه بنده هم به جايگاه شما برسم انشا الله
  • مهدی قدیمی IR ۲۳:۳۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۸
    27 72
    با سلام بیچاره این حسودا که بجا گرفتن درس ازین پیر تجارت دنبال سوتی گرفتن تو حرفاشن من باور کنید اینقدر خوشحال شدم که برای اولین بار یک ایرانی در ایرن میلیاردر بودن خودش رو محفی نمی کنه و با افتخار بیان می کنه این نشان صداقت و راه سالمی که رفته اینقدر کتاب موفقیت خارجیها رو خوندیم و داستان ثروتمند شدن اونارو دیدیم و خوندیم حالم داشت بد می شد با خودم گفتم براچی نباید ایرانی داستان بنویسه اقای عسگر اولادی من به شما افتخوار می کنم دانشجوی ترم اخر رشته مدیریت بازرگانی با 15 سال سابقه کار بازار در رشتهای مختلف روزی صادر کننده بزرگی خواهم شد من عاشق صادراتم ولی هنوز راه و چاش یاد نگرفتم ولی خواهم آموخت آفرین به شما بدرود خدانگهدارت باشه
    • مهدی IR ۱۲:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
      47 13
      واقعا دانشجوی ترم آخر مدیریت بازرگانی هستین؟چند واحد املا پاس کردین؟ " افتخوار "نیست "افتخار"ه. شاید هم از رانت خاصی جهت کسب مدرک دانشگاهی استفاده کردین که از تشکیک در استفاده از رانت آقای عسگر اولادی خون شما به جوش آمده؟یا شاید هم اعتراض به صحبتهای آقای عسگر اولادی رو اعتراض به آینده خودتون می بینین؟ (البته بعید میدونم دوستان خبر آنلاین چاپش کنن)
    • بدون نام IR ۲۲:۴۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
      25 4
      البته تو داری درست میگی. چون که آنچه بیان شد واقعا یه داستان بود که بافته شد
    • بدون نام IR ۲۲:۴۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
      14 5
      البته تو داری درست میگی. چون که آنچه بیان شد واقعا یه داستان بود که بافته شد
    • بدون نام SE ۰۷:۰۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۳۰
      31 5
      آقاي مهدي قديمي شما كه با 15 سال سابقه كار در تجارت هنوز به جايي نرسيدي مطمئن باش تا 15 سال ديگه هم نميرسي خصوصا با اون طرز تفكر جنابعالي!
  • حسام IR ۰۱:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    40 1
    میفرمایند از 1336 شروع به تجارت کردند بعد در سال 1330 با نیویورک اولین معامله کردند بعد جای دیگه میگن اولین تجارت با سنگاپور بوده ؟؟؟ یا فولکس را در 1330 به 5600 خریده چند سال بعد حجره تو بازار تهران 4000 تومان خریده!!!!
  • بدون نام IR ۰۳:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    4 16
    دمت گرم . ما که نخوردیم فست فود اما دستش دیدیم
  • صبور IR ۰۸:۵۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    4 28
    عالی بود
  • بدون نام IR ۰۹:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    69 3
    نميدانم چرا تمام اين سالها بلايي سرشون نيامده البته ضرر مالي رو ميگم .اخه باور اينكه همه اين سالها سود عايدشون ميشده سخته و اينكه زود تر از ديگران از چه منابعي مطلع ميشدند هم خودش داستانيه .در كل داستان تخيلي زيبايي بود ممنون.
  • بدون نام IR ۰۹:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    58 4
    اینجا رو دقت کردین که حاج آقا سومین خونه رو چطوری خریدن:"سومى را از درخشش وزیر فرهنگ شاه معدوم 140 هزار تومان خریدم" و در جایی فرمودن "در هیچ رانت دولتی مشارکت نکردم"!!؟، اینجا دو سوال مطرح میشه:1) کسایی که زمان شاه در رفتن مال و اموالشونو مفت فروختن فقط کسانی که سر و سری داشتن از این مطلب باخبر میشدند و این یعنی رانت! و مفت بری 2)ایشون در هیچ رانت دولتی مشارکت نکردن یعنی ایشون کاملا مطلعند که یه عده از دولتیها از رانت استفاده میکنن و این یعنی اینکه: آره... ، دونستن و نگفتن!! خبر جان درج میکنی دیگه!!؟
  • امیرحسین IR ۰۹:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    19 52
    خداوند در قرآن نوشته ما به هر کس بخواهیم روزی بی حساب می بخشیم
  • بدون نام IR ۱۰:۰۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    55 4
    آقای عسکر اولادی میشه بفرمایید از کل داراییهای شما چقدرش مربوط به بعد از انقلاب میشه ویادتون باشه که ماه هیچ وقت پشت ابر نمی مونه
  • بدون نام IR ۱۱:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    35 1
    نکات بسیار زیاد وجالبی در سخنان ایشان دیده میشود که ایکاش در قالب یک مناظره این گفتگو شکل می گرفت ،یکی اینکه ایشان سخنان راکفلر را که روزگاری در این مملکت مظهر امپریالیسم، استکبار و نظام غارتگر سرمایه د اریست سر لوحه فعالیتهایشان قرار داده اند که کاملابا اقتصاد اسلامی متضاد می باشد ، نکته دیگر اینکه ایشان در یک فضای بشدت با ثبات اقتصادی توانسته اند فعالیت خود را شروع کنند چیزی که در حال حاضر غیر ممکن به نظر میرسد مگر اینکه از رانتهای اطلاعی فوق العاده برخوردار باشید
  • بدون نام MY ۱۲:۱۷ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    40 2
    جناحی که همیشه پیروز هستش بازار است چه بعد از انقلاب یا قبلش همیشه زور داشتن چراکه چه زمستون چه تابستون مایحتاج مردم دستشونه.
  • بدون نام MY ۱۲:۱۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    43 5
    راستی کی پسوند مسلمان به فامیلش اضافه شد؟
  • بدون نام IR ۱۲:۲۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    37 2
    میشود بگویید چگونه زودتر از دیگران مطلع شویم چون پدر من نیز خواروبار فروشی کوچکی دارد وتا جنسش را بفروشد باید انرا گرانتر بخرد شما همین زودتر مطلع شدن از بقیه را به ما بیاموزید ما قول میدهم تاجر موفقی بشویم((فیلم مردی که زیاد می دانسترا که یادتان هست))
  • احمدی IR ۱۳:۱۵ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    41 4
    سلام به همه، می دونید مهمترین عامل موفقیت ایشان چی هست؟ استفاده مناسب از فرصتها. - فرصت رفت و آمد به خارج از ایران - بدون محدودیت - فرصت عضویت در اتاق بازرگانی - فرصت استفاده صحیح از اعتماد و ایجاد اعتماد متقابل - .... این فرصتها چیزهایی هستند که انصافا در همه جای دنیا وجود دارند و انسان می تواند درست استفاده کند، اما در حال حاضر در کشور ما فرصت و موقعیت برای هیچ کاری وجود ندارد.
  • بی نام IR ۱۳:۳۰ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    24 10
    این ملت چقدر سخت میگیرن ،بابا این بنده خدا بالاخره پول دار شده البته یجوری
    • بدون نام IR ۱۵:۳۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
      25 3
      سال 55 اگرچه آدم سیاسى نبودم به نجف خدمت حضرت امام(ره)‌ رفتم. رفته بودم از ایشان اجازه بگیرم که در قم کارخانه بزنم و ایشان هم مرا راهنمایى کرد.!!!!!!!!!!!!! 16 سال عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانى ایران و نایب رئیس اتاق بودم. بعد از سال 57 امام(ره) به 8 نفر براى اداره اتاق حکم داد که بنده هم جزوشان بودم. از آن 8 نفر 4 نفر فوت کردند و 4 نفر زنده هستند!!!!!!!!!!!!!!!!!! خب اگه منم این طورافرادی رو داشتم الان تیلیاردر بودم .
  • بدون نام IR ۱۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    10 2
    همین؟!
  • بدون نام IR ۱۶:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    11 2
    البته آقای عسگر اولادی فراموش کردن که بگن به خاطر رونق کسب و کار در زمان گذشته بوده که از هیچ به اینجا رسیدن و الا تو این وضع بازار اگه سرمایه کلان هم داشته باشی بازم نمیتونی مطمئن باشی که موفق میشی
  • س.ل IR ۱۷:۵۱ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    9 5
    اقای عسگر اولادی سلام نوش جانت ثروتت خدا انشالله بیشتر بهت بده ولی یادتون باشه اگر کسی مثل من که یک کارگر هستم وماهها حقوق نگرفتم وبا پنجاه سال سن ارزوی خودم ودو تابچه ام داشتن یک ماشین مدل پایین سال 80 که بتونم خرج زندگیم وبچه هام را در بیارم از شما کمکی طلبیدم دلیل بر سواستفاده از شما نیست ونه تنها شما بلکه خیلی از مسولین واشخاص ثروتمند شاید هیچ اهمیتی ندن اما اینو یخواهشا فراموش نکنید الله الرحمن الرحیم مالک یوم الدین موفق باشید
    • بنده‌ي خدا IR ۱۹:۲۷ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
      29 0
      برادر... اميدت به خدا باشه، نه خلق خدا.
  • بدون نام IR ۱۹:۳۸ - ۱۳۹۰/۱۱/۲۹
    56 2
    خدايا من تغيير كردم الان ميرم پولدار بشم نه الان ديره نونوايي بسته است فردا صبح ميرم خدا كنه نونواي نزديكمون كنجد بخواد والا همه چيز خراب ميشه !!
  • حسن IR ۲۳:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۱/۳۰
    19 4
    آقا این بابا ظاهراً بزرگترین وارد کننده اجناس از چینه یا یهتره بگم شخصیه که سهمیه عمده ای واردات از چین رو دستش داره ما که قدرتمون به اینجور آدما نمیرسه خدا کنه که دیگه اینقدر جنس آشغال با قیمت اصل وارد نکنه
  • iran IR ۱۲:۵۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
    14 2
    منم اگه سال 1330 خونه 5600تومنی می خریدم الان یه میلیاردر بودم اینکه هنر نیست که شما بهش می نازیدمن معتقدم که شما بیشتر ثروت خود را از طریق خرید ملک بدسا اوردید اینم توی ایران چیزه عجیبی نیست من یه دوست داشتم خونه خرید 100میلیون الان 1میلیارد تومن شده
  • بدون نام IR ۱۵:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
    12 3
    ای بابا اگه منم بودم موفق می شدم 16 سال سال عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانى ایران و نایب رئیس اتاق بود خب دیگه این که سوال کردن نداره دیگه خودتون دیگه بدونید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خودشو تو این چند سال بسته !!!!!!!!!!!!!!!1
  • تاجر گریان IR ۱۵:۳۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
    9 4
    البته تمام اینها که ایشان فرمودند ممکنه خصوصا اگر سالها پیش شروع شده باشد تنها نکته ای که باورسش سخته عدم ضرر در معاملاتشان است وباتوجه به اینکه ایشان فرمودند کارخانه دار نیز هستند . من از سال 1362 مشغول تولید هستم یاد ندارم هر چند سال یکبار کارخانه جات کشور دچار کمبود نقدینگی نشوند وبعضا ورشکسته باید ایشان در مورد کار تولیدیشان بیشتر توضیح میدادند واینکه چگونه بدونه اخذ وام تولید میکردند
  • بابا سیل کلفت IR ۱۵:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
    9 3
    الان در اقتصاد ایران بر عکس است یعنی اگر میلیارد سرمایه هم داشته باشی و از رانت اطلاعات اقتصادی بی بهره باشی یک شبه فقیر میشی مثال; سهام شرکت زامیاد که نماد معاملات ی آن خزامیا است در تاریخ 28 خرداد 90 به ازای هر سهم 300 تومان بوده است و الان در تاریخ 28بهمن 90 به ازای هر سهم قیمت 100 تومان شده است این یعنی تجارت میلی ------------ونی با سود میلی---------------ا‌‌‌‌‌ردی
  • حميد رضا IR ۲۱:۰۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
    24 3
    آندسته از دوستان كه مي فرمايند حاج آقا نوش جانتان حتي اگر دو كلاس سواد داشته باشند و يك حساب ضرب و تقسيم انجام دهند متوجه خواهند شد كه اگر 80 درصد ثروت مملكت دست چند نفر و مابقي براي بقيه مردم باشد ديگر جاي تعجبي براي بيكار بودن جوانان - عدم وجود كارافرين - سخت بودن معيشت مردم و....نخواهد بود . ما هم بازاري را كه حاج اقا مي فرمايند ديده ايم . پدر بنده 60 سال در بهترين نقطه تجاري تهران تاجر شناخته مي شدند ولي به دليل پايبند بودن به اصول هنگام مرگ بجز خانه اي محقر و كوچك و نقدينگي ناچيز هيچ چيز ديگري نداشتند.
  • بچه بد AE ۲۱:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۱
    33 1
    قصه های خوب برای بچه های خوب.
  • بدون نام IR ۱۷:۱۸ - ۱۳۹۰/۱۲/۰۷
    9 7
    احسن آفرین واقعا خدا هر آنچه را که انسان بخواهد به او می دهد اول بدانی چه می خواهی دوم بدانی چگونه بخواهی سوم شبانه روز بیاندیشی و بدان عمل کنی خاطرات آقای عسگر اولادی برایم شیرین بود ومرا امیدوار وجان دوباره داد که من هم می توانم متاسفانه بعضی ها دنبال این هستند که روموز موفقیت را از زبان فرنگیها بشنوند وبعضی دیگر دنبال این هستند که بگویند به فلانی رشوه دادم واز فلان جا وام گرفتم ندادم سر فلانیها کلاه گذاشتم فروختم وندادم گرفتم وخوردم نه عزیزم اگر گویی که بتوانم قدم درنه که بتوانی وگر گویی که نتوانم برو بنشین که نتوانی شکر خدا این مملکت جوریکه از سیب زمینی پخته فروشی می تونی تاجر بزرگ شی واز دربانی و.. وزیرو وکیل وغیره بشی اگه قبول نداری دور برت ونگاه کن با یک عینک جدید
  • حالا هر چی IR ۱۰:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۴
    14 2
    من فکر می کنم اگه جوونا بیکارن بهتره برن کار کنن البته شاید اگه زودتر بهشون گفته می شد تو این دانشگاهها خبری نیست و اگه دنبال پول هستین برین دنبال یه کاری شاید ماجرا فرق میکرد. اما جالبه الان هم که همه این موضوع و میدونن باز هم مسیرشون و از سمت دانشگاه انتخاب میکنن . این کار یه دلیلی داره و من فکر می کنم یه عمدی تو کاره ولی می دونم از پشت میز نشینی و بهره وری پنج درصد پولی گیر کسی نمیاد.
    • بدون نام IR ۱۵:۵۲ - ۱۳۹۱/۰۲/۲۵
      11 5
      آخه اگه همه دانشگاه نرن و به فرموده شما برن سراغ شغل شریف دلالی، چرخ مملکت رو کی بچرخونه؟؟؟
  • عبدالرضا علی پور US ۲۳:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۴
    19 5
    با سلام دوستان عزیز پولدار شدن هیچ مناسبتی و وابستگی با با سواد بودن نداره بلکه یک ایده و اجرای اون در زندگی میتونه هر فردی را پولدار و ثروتمند کنه توی شهر من خیلیها هستن که نان شبم نداشتن حالا سرمایه اونها از اقای اسدالله هم بیشتره از هیچ رانتی هم استفاده نکردن اگر شما هم بتونید درامد خود را به سه قسمت تقسیم کنید یک سوم را خرج خودتان کنید و یک سوم را سرمایه گذاری کنید و یک سوم را در جهت امور خیریه مصرف کنید و این امر به صورت یک عادت در زنگی شما در بیاد میتوانید با جهت دادن قسمت سرمایه گذاری به سمت یک ایده خوب اقتصادی و مدیریت کردن و بهینه کردن ایده در مدت زمان کوتاهی ثروتمند شوید این نوع نگرش فرد ه که اونو پولدار یا فقیر میکنه نه ........
  • غلامرضا خورسندی A1 ۱۷:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۱
    6 21
    باسلام شما آدم شریفی بودایددوست دارم باشمامعامله کنم
  • ایمان کریمی طرقبه CH ۲۱:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۳
    7 14
    سلام علیکم.خداوند ان شاالله به شماعمروسلامتی فراوان بدهد.من باخواندن این زندگینامه خیلی استفاده کردم ودرس گرفتم،وشماواقعاباعث افتخارهمه ی ماوکشورهستید.
  • ساعد A1 ۱۳:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۱۴
    12 5
    بابادمت گرم خیلی مردی 100سال پیش تاجرشدی الان مگه میشه تاجرشد
  • بی نام A1 ۰۶:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۹
    3 0
    سلام استاد تاجر .من مبلغ یک صد میلیون تومان بیش ندارم آیا راه کاری برای ثرو تمند شدن ارژانسی راداری اگر بکی ممنونم.
  • رضا IR ۰۵:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۹
    0 3
    من دنبال اينم كه از ي جايي شروع كنم با سرمايه كم و انرزي بالا كه بهترين سرمايه منه اما از كجا نميدونم .خلاقيت ندارم وديدم از محيط اطرافم ضعيفه .چه كنم .من اين اقا رو از صميم قلب تحسين ميكم
  • ناشناس A1 ۱۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۹
    0 3
    واقعا سرگرم کننده بود میشه یه رمان ازش دراورد
  • سعید A1 ۱۴:۵۲ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۵
    1 4
    عالی بود خواستن توانستن هست.خدا بیشترش کنه حاجی
  • مصطفی DE ۰۱:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۱/۱۰
    1 3
    سلام یک راه بگید تا بتونم با فروختن خونم پولدار بشم .... خسته شدم ... پیش خانواده ام حالم گرفته است ...
  • samane A1 ۲۱:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۳
    1 3
    سلام،واقعا یه مرد به تمام معنا شریف وسختکوش هستید و خوش بحال فرزندان وخونواده شما که میتونن از وجود شما استفاده کنن،عامل موفقیت شما بیشتر پشتکار ودرستکاری بوده ،اقای اولادی واقعا خیلی از جوانها به سرمایه گذاری واشتغال زایی از طرف اشخاصی مث شما نیاز دارن امیدوارم کوتاهی نکتید ،من خودمم دوتا داداش دارم که بیکارن و به همین خاطر نمیتونن ازدواج کنن و کارم براشون نیست واقعا خودم خیلی غصشونو میخورم البته کارای دیگه انجام دادن،من بجای جوونای دیگه که ببکارن ازتون خواهش میکنم اشتغال زایی کنید،خدا حفظتون کنه
  • مجتبی. A1 ۱۶:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۹/۲۱
    10 5
    حاج اقا فوت فرمودند. خداوند رحمتشون کنه. ایشالا تو اون دنیا ثروتمند باشند. حاج اقای ششصد میلیاردی بایه کفن شصت هزارتومنی رفت. خداحافظ پولهای عزیزم
  • بی نام DE ۱۲:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۸/۱۶
    1 0
    با سلام خدمت شما تجار پسته دستتان را روی سر ما بگشید
  • sam CA ۰۶:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۹/۱۱
    0 0
    با رانت.