۰ نفر
۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۹
آمریکا سرزمین پیچیدگی‌ها

سرانجام انتخابات ۲۰۲۴ به پایان رسید و رگبار تحلیلهای «من می دانستم» در کشور ما آغاز شده است. در شرایطی که حتی خود ترامپ و هریس هم تا ۲۴ ساعت قبل از انتخابات مطمئن نبودند که «نتیجه» چه خواهد شد، برخی چنان صحبت می‌کنند که گویی انتخابات یک معادله تک مجهولی درجه یک بوده که آنها براحتی حل کرده بودند.

مشکل اساسی در مواجه کشور ما با «مساله آمریکا» عدم اذعان به پیچیدگی‌های ذاتیِ این سرزمین است. در واقع رویکرد ما ایرانیان نسبت به آمریکا بیش از آنکه به ایدئولوژی مرتبط باشد، به سازوکار ذهنیِ تحلیل «مساله آمریکا» باز می گردد. انتخابات اخیر فرصتی برای نگاه دوباره به «حل مساله آمریکا» در کشور ماست. این انتخابات فرصتی است که یک بار دیگر به مرور پیچیدگی‌های این سرزمین بپردازیم و از خود سوال کنیم: اساسا وقتی «صورت مساله» تا به این حد غامض/چندوجهی است، آیا می‌توان برای «جواب مساله» یک پاسخ سرراست و خطی را متصور بود؟

این یک اشتباه راهبردی است که گمان کنیم مشکل ایران و آمریکا صرفا یک مشکل سیاسی یا ایدئولوژیک است بلکه مواجه ما با ایالات متحده، مبتنی بر ساده‌سازیهایی بوده که تجلی آن را می توانیم در تحلیلهای افرادی مشابه فؤاد ایزدی مشاهده کنیم. 

این انتخابات فرصتی است که گزاره‌ها و فکت های زیر را درباره سرزمینی به اسم آمریکا مرور کنیم:

۱- هویت آمریکایی
 آیا اساسا چیزی به اسم هویت آمریکایی وجود دارد؟ اگر چه شکل‌گیری ایالات متحده تا حد زیادی تحت تاثیر اومانیسم بوده است، ولی هویت آمریکایی چیزی مشابه هویت تهرانی است. آیا اساسا مفهومی به نام «تهرانی اصیل» وجود دارد؟ وقتی که تهران شهری است که رئیس جمهور مستقر در پاستور، تبریزی است و رهبری مشهدی است، وزیر ارتباطات یاسوجی و وزیر نفت شیرازی بوده است... و اساسا «شهروند تهرانی» ذیلِ مفهوم مهاجرت تعریف شده است، چگونه می توانیم به دنبال هویت تهرانی، یا واژه اصالت تهرانی باشیم؟
هویت آمریکا بر مبنای مهاجرت شکل گرفته است و «جریان مهاجرت» در آمریکا هرگز متوقف نبوده است. کدام یک از بازیگران اصلی این انتخابات اخیر «آمریکایی اصیل»(!) بوده اند؟ اوباما که فرزند یک روستایی کنیایی است، یا هریس که فرزند یک مادر هندی است یا حتی خود ترامپ که نوه دو مهاجر آلمانی است، مادرش اسکاتلندی است و همسرش مهاجر اسلونی است و لهجه غلیط همسرش از لهجه بسیاری از مهاجران بیشتر است.

۲- هویت تهرانی
کمال تبریزی در فیلم هایش می کوشد که همه لهجه‌های ایرانی را در کارکترهای داستانش قراردهد: لهجه آذری، لهجه لری، لهجه مشهدی و اصفهانی و شیرازی و بوشهری و... قصه های کمال تبریزی با آنکه در تهران اتفاق می افتند، ولی سمفونی لهجه های اقوام ایرانی مختلف هستند. 
اگر «مفهوم تهران» یعنی اجتماع متکثر شهروندان از نقاط مختلف کشوری به نام ایران، «مساله آمریکا» یعنی مواجه شدن با اجتماع شهروندان از نقاط مختلف این کره خاکی.

بازیگران رخدادهایی که در آمریکا اتفاق می افتند «آمریکایی اصیل»(!) نیستند بلکه آمریکا دیگ جوشانی است -به تعبیر آندره زیگفرید- (https://t.me/solseghalam/745) که «نژاد» در آن بی مفهوم است و سخن گفتن از نژاد آمریکایی مانند سخن گفتن از نژاد ژاپنی، نژاد آلمانی یا نژاد روسی «نیست». این یک دیگ جوشان است که دارد قُل می خورد. و هرسال هم یک میلیون نفر جدید (با نژادهای متفاوت) به درون این دیگ جوشان افزوده می شوند.

۳- دانشگاه آمریکایی
بخش مهمی از بار تمدن نوین و جابجایی مرزهای دانش در دانشگاههای آمریکا رخ داده است. عملا دانشگاه در آمریکا قاتل خلاقیت نیست بلکه بر محور (https://t.me/solseghalam/2424) توسعه خلاقیت بنا شده است. دانشگاه آمریکایی نیز بر همان هویتی استوار است که کشور آمریکا بر آن بنا نهاده شده: حضور دانشجوی بین المللی/خارجی. 

در این بحث، اعداد با ما سخن می گویند:
در سال تحصیلی گذشته (Academic Year 2023) طبق آمار رسمی وزارت علوم آمریکا تعداد دانشجویان بین المللی شاغل به تحصیل در آمریکا یک میلیون و پنجاه و هفت هزار نفر بوده است. (لینک)(http://b2n.ir/q04869) هم اکنون حدود ۳۰۰هزار دانشجوی چینی درآمریکا مشغول به تحصیل هستند و حدود ۲۰۰هزار دانشجوی هندی.(لینک) (http://b2n.ir/r16674) هر «تک دانشجو» از میان آن یک میلیون، فردی است که پس از عبور از فیلترهای متعدد تحصیلی به این نقطه رسیده است. مصمم است و پرانگیزه.
لشکر مدیرانی که ایلان ماسک در تسلا به کار گرفت از میان همین‌ها بود و اسپس اکس را هم بر مبنای توان همین‌ها بنا نهاد. 

۴- آمریکا و جنگ داخلی
یک اشتباه کلیدی درباره آمریکا این است که گمان شود آمریکا محل منازعه قدرتهای داخلی نیست. با اینکه جنگهای داخلی آمریکا در سال ۱۸۶۵ به پایان رسید ولی از آن روز «تا همین دیروز» آمریکا همیشه محل تعارضات نیروهای قدرتمند داخلی بوده است.

اینها مولفه های کلیدی کشور آمریکاست؛ و ما هرگز با ساده سازی به راهبرد صحیحی نخواهیم رسید.

کد خبر 1981113

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 4 =