به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ،سریع الحساب یکی از اسماء حسنای خداوند است، و از آن جا که هیچ قیدی ندارد، اطلاقش هم شامل دنیا می شود و هم شامل آخرت؛ یعنی حساب خدایی همیشه جریان دارد؛ هر عملی که بنده اش انجام دهد، چه از حسنات باشد و چه غیر آن، خدای متعال جزایش را به سرعت خواهد داد.
شیعه نیوز نوشت: خداوند حساب همه مردم را در قیامت در مدتی کوتاه بررسی می نماید، بدون این که حساب یکی از مردم مزاحم حساب دیگری گردد؛ زیرا خداوند «لا یشغله شان عن شان» است، و رسیدگی به یک کار مانع از رسیدگی به کار دیگر در آن نخواهد بود.
خداوند جسم نیست تا رسیدگی به حساب یک نفر مانع از رسیدگی به حساب دیگری باشد و این به دلیل آن است که علم خداوند مانند مخلوقات نیست، که محدودیت آن سبب شود، مطلبی او را از مطلبی دیگر غافل سازد.
این اسم در قرآن در هشت مورد و به عنوان وصف خدا آمده است؛ مثلا:
«أُولئِک لَهُمْ نَصِیبٌ مِمّا کسَبُوا وَ اللّهُ سَرِیعُ الحِساب؛ برای آنان از آنچه که کسب کرده اند نصیب و بهره ای است، خدا حسابرس سریع است.»
«وَ مَنْ یکفُرْ بِآیاتِ اللّهِ فانَّ اللّهَ سَرِیعُ الحِساب؛ هرکس به آیات الهی کفر ورزد، خدا حسابرس سریع است.»
این اسم هر چند بیشتر در مورد رسیدگی به حساب مجرمان به کار رفته، امّا به آن ها اختصاص ندارد، چنان که می فرماید:
«اولئِک لَهُمْ أَجرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الحِساب؛ پاداش آنان نزد پروردگارشان است، خداوند سریع الحساب است.»
این اسم مرکب از دو کلمه است، یکی سریع که در مقابل «بطئی» به معنی تند است و دیگری «الحساب» که به معنی شمارش است و هدف از توصیف خدا به این اسم، این است که اراده او در همه جا بدون توقف نافذ و مؤثر است. چنان که می فرماید:
«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکون؛ فرمان این است که هر موقع بخواهد به او می گوید باش، آن نیز محقق می شود.»
در این جا احتمال دیگری هست و آن این که او در حسابرسی نیازی به مرور زمان ندارد، زیرا نسبت وجود او به گذشته و حال و آینده یکسان است و چیزی او را از چیزی به خود مشغول نمی سازد؛ پس در کمترین زمان حسابرسی او انجام می گیرد.
امیرمؤمنان (ع) می فرماید: «خدا به حساب همه بندگان بسان روزی دادن به آنان یک جا رسیدگی می کند.»
و شاید یکی از علل «سریع الحساب» بودن خدا این است که افراد اعمال خود را در جلو دیدگان خود حاضر و مجسم می بینند، عملی از او غایب نبوده و همگان خود را نشان می دهند؛ از این جهت انکار ممکن نیست تا مایه کندی حساب شود و در این باره آیات فراوانی آمده که به برخی اشاره می کنیم:
«وَ وَجَدوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یظْلِمُ رَبّک أَحداً؛ آنچه را انجام داده اند در برابر خود حاضر می یابند، پروردگار تو به کسی ستم نمی کند.»
«یومَ تَجِدُکلُّ نَفْس ما عَملَتْ مِنْ خیر مُحضراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء...؛ روزی که هر انسانی هر عملی را از خیر و شر انجام داده است، نزد خود حاضر می یابد.»
و یکی دیگر از علل سرعت حساب این است که علاوه بر حضور اعمال به صورت اخروی، صحیفه اعمال انسان همه چیز را ضبط می کند چنان که می فرماید:
«وَوُضِعَ الکتابُ فَتَری المُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمّا فیهِ وَ یقُولُونَ یا وَیلَتَنا مالِ هذَا الکتابِ لا یغادِرُ صَغیرَةً وَلا کبیرَةً إِلاّ أَحصاها...؛ نامه عمل عرضه می شود و گنهکاران را خواهی دید که از آنچه که در آن است می ترسند و می گویند وای بر ما این نامه چیست که هیچ عمل کوچک و بزرگی از قلم نینداخته است و آن را به حساب آورده است.»
با این شهود متعدد، برای بندگان خدا جای شکی باقی نمی ماند و انسان با تمام ذرات وجود خود به صحت حساب و سرعت آن گواهی می دهد.
منابع:
1- منشور جاوید، جلد۲، جعفر سبحانی، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی
2- طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۳۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق
نظر شما