قاب هایی از عکس‌های دیده نشده استاد محمدرضا شجریان/ دوربینی که به گردن انداخته بودم هم وزن خودم بود‍!/رانت بی نظیر

تنها رانتی که در تمام زندگیم‌ از آن استفاده کردم حضورم در چند جلسه‌ از کارگاه استاد شجریان بود که استاد را سوژه کرده بودم و آنقدر شات زدم که استاد گفت:«من رو هم فیلم کردیا!» .

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، تنها رانتی که در تمام زندگیم‌ از آن استفاده کردم حضورم در چند جلسه‌ از کارگاه استاد شجریان بود؛ به واسطه پدرم. رانتی که سالها بعد فهمیدم چقدر با ارزش و تکرار نشدنی بوده است.

قاب هایی از عکس‌های دیده نشده استاد محمدرضا شجریان/ دوربینی که به گردن انداخته بودم هم وزن خودم بود‍!/رانت بی نظیر


در عکسهایی که می بینید ۸ ساله بودم و دوربینی که به گردنم انداخته بودم هم وزن خودم بود!!!!!، با چند نکته از کادر بندی و تنظیم نور که بابا به من یاد داده بود استاد شجریان را سوژه خودم کردم  آنقدر شات زدم که استاد گفت:«من رو هم فیلم کردیا!».

قاب هایی از عکس‌های دیده نشده استاد محمدرضا شجریان/ دوربینی که به گردن انداخته بودم هم وزن خودم بود‍!/رانت بی نظیر


می دانم عکسها پر از ایراداست اما تنها چیزی که بی‌نظیرشان کرده سوژه‌ عکسهاست. شجریان بی‌نظیر! کاش الان که پرتره‌های خوبی ثبت می کنم باز می شد سوژه بی‌نظیر۸ سالگیم رو تکرار کنم.

قاب هایی از عکس‌های دیده نشده استاد محمدرضا شجریان/ دوربینی که به گردن انداخته بودم هم وزن خودم بود‍!/رانت بی نظیر

قاب هایی از عکس‌های دیده نشده استاد محمدرضا شجریان/ دوربینی که به گردن انداخته بودم هم وزن خودم بود‍!/رانت بی نظیر

قاب هایی از عکس‌های دیده نشده استاد محمدرضا شجریان/ دوربینی که به گردن انداخته بودم هم وزن خودم بود‍!/رانت بی نظیر

متن و عکس‌های اختصاصی: فروغ محمدی نیا

کد خبر 1961092

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • جالینوس IR ۱۳:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
    1 0
    روحت شاد، اسناد
  • جالینوس IR ۱۳:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
    1 0
    روحت شاد، اسناد
  • IR ۱۳:۰۴ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
    1 0
    عالی بود بویژه در کنار "شجریان بی نظیر"
  • عباس احمدی IR ۱۳:۵۳ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
    1 0
    دریغا تهی از تو ایران زمین
  • IR ۱۴:۱۸ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
    1 0
    عالی
  • IR ۱۷:۰۶ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۲
    1 0
    سال ۷۲ استاد شجریان را هنگامی که دوازده سال داشتم از نزدیک در خیابان دیدم ، از برادر بزرگترم که ۱۵ سال داشت پرسیدم کیه که اینهمه آدم جمع شدند کنارش ؟ گفت نمی‌دونم ، زنی که خیلی احساساتی شده بود و دیالوگ ما دو نفر را شنید گفت شجریانه ....استاد آواز ایران ! چند ماه بعد برنامه عید نوروز تلویزیون دعوتش کرد ، بابام گفت چه عجب شجریان را دعوت کردند ....مادرم گفت چه عجب که او پذیرفت، آن واکنش مردم در خیابان و این واکنش پدر و مادرم به من تلقین کرد که من آدم مهمی از نزدیک دیدم و همیشه تا هنوز پز آن دیدن اتفاقی خیابانی را به همه میدم ....از سال ۷۳ تا الان ، از دریچه حنجره استاد شجریان با بزرگترین شاعران ملی ایران آشنا شدم ، دوستش دارم تا ابد.... خوش بحالت خانم فروغ محمدنیا
  • نیما IR ۰۹:۱۹ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۳
    2 0
    همیشه فرصتها همینجوری بر باد می روند. خدا خیرت بده.