زاکانی تا آخر نماند و خیط شد /مخبر ماند تا پایداریچی‌ها صندوق رای را انگولک نکنند /کاش محمد مخبر هنوز معاون اول بود!

انصافا آقای مخبر ، از آدم‌حسابی‌های دولت شهید رئیسی بود. نه اینکه انتقادی به او وارد نبود و نیست. اتفاقا در قضیه واکسن کرونا عامل دلخوری بود اما اگر پشت صحنه را بدانیم، اشتباهاتش را آنقدری که در رسانه ها پیچید بزرگ نمی‌دانیم. 

او در همه ۳سالی که معاون اول بود، مورد کینه #پایداریچی های کابینه بود. نه فقط کینه در دل، که هرکاری برای کنار زدنش توانستند کردند و پیش رئیس جمهور وقت برایش زدند  و اگر حمایت فراقوه ای نبود، قطعا دوام نمی آورد. 

بعد ازمرحوم رئیسی معلوم شد او در جای درستی نشسته بوده است و اگر او آنجا نبود، پایداریچی‌ها نه فقط دولت که رئیسی را هم به فنا داده بودند.

مخبر بعد از شهادت رئیس‌جمهور مرحوم، می‌توانست جور دیگری رفتار کند. می‌توانست مثل آن چندعضو کابینه که عشق رئیس‌جمهور شدن داشتند، کاندیدای ریاست‌جمهوری شود و دولت را رها کند.همانطور که معاون اجرایی مرخصی گرفت و رفت. و دست آخرمعلوم شد در همه دوره ای که مسئولیت داشته،بود و نبودش فرقی نمی کند. دقیقا مشابه زاکانی که خدمت به مردم را رها کرد و رفت دنبال اینکه پزشکیان رئیس جمهور نشود. او هم وقتی برگشت به شهرداری متوجه شد چه باشد چه نباشد شهرداری کار خودش را می کند و اگر او کلا نباشد چندده میلیون تومان بجای اینکه برای حقوق او هدر برود ، در بیت المال می ماند. نفر دیگر قاضی زاده هاشمی بود که مثل زاکانی کاندیدای پوششی شد و در مدت تبلیغات، سر کار نرفت و او هم فهمید، بودن و نبونش یکی است. کلا در دولت سیزدهم خیلی از وزیران ، بود و نبودشان یکی بود. نه، انصاف بدهیم، اگر نبودند بیشتر به نفع کشور بود.

مخبر، اما هوس ریاست‌جمهوری نکرد. ماند تا شیرازه مملکت - ونه دولت- از هم نپاشد. او اگر نامزد می‌شد از همه اصولگراها باآبرو تر بود. حتی اگر رای نمی‌آورد کلاس انتخابات را برای اصولگراها بالاتر می‌برد و شاید نوبت به سعیدجلیلی نمی رسید که خودش بیش از هرکسی می دانست نامزد ناکامی است که هرگز به گندم ریاست جمهوری نمی رسد.

مخبر ماند تا انتخابات، خوب ودرست برگزار شود و پایداریچی ها صندق رای را انگولک نکنند. همچنین دولتی ها در ۵۰روز دولت، آدمهای خود را توی دولت نچپانند. پولهای الکی خرج نکنند و خدای ناکرده فسادی مانند آنچه در چای دبش اتفاق افتاد تکرار نشود.

او ماند تا دولتی ها خلافی نکنند و تعداد وزرای محکوم به زندان یا آزاد با وثیقه در دولت سیزدهم بیشتر نشود. ماند تا امام‌صادقی‌های کابینه دسته‌گلهای بیشتری به آب ندهند و...

اما مگر مخبر در برابر چندنفر می‌توانست قد علم کند؟ تازه او همه تلاشش را باید صرف انتخاباتی می‌کرد که نه فقط اصولگراها که اصلاح طلبها هم علی الدوام غر می‌زدند. باید کاری می کرد که وزیرکشور و دستگاه متبوعش، گافی ندهند و...

زاکانی که می‌خواست پزشکیان انتخاب نشود تا آخر نماند وخیط شد. قاضی زاده هاشمی هم برای اینکه معلوم نشود چقدر رای می آورد کنار کشید. انتخابات به مرحله دوم رفت و نتیجه اش پایداریچی های دولت را عصبانی تر کرد. چه بسا این نتیجه را زیر سر مخبر دیدند. مدافعان جلیلی که در مناظره های آخر، اخلاق و ادب را با هم قورت داده بود، یکبار دیگر طعم شکست را چشیدند و رفتند دنبال دور جدید کارهای تخریبی و دروغ و تهمت و ...

مخبر اما ماند تا پرونده دولت را ببندد. دوسه باری دستور داد دستگاههای دولتی هیچ تعهدی را برای دولت بعد ایجاد نکنند، با افراد قرارداد نبندند. عزل و نصب نکنند و خلاصه هر اقدامی که برای دولت پزشکیان دردسر شود انجام ندهند.بعضی گوش کردند و بعضی هم نکردند. حتی قرارداد هایی با دهها نفر (آن هم خلاف دستور مخبر) امضا کردند و برایشان حقوق تعیین کردند و از جیب دولت بعدی پیش خور کردند.

کاش سازمان بازرسی کل کشور که وام غیرقانونی و عشقی رئیس بورس را به اطلاع وزیر اقتصاد دولت جدید رساند، یک توک پا به وزارتخانه ها و معاونتهای رئیس جمهور برود و ببیند آنجاها چه خبر است.

اصلا چرا سازمان بازرسی این کار را بکند؟ کاش محمد مخبر باقی می‌ماند و خودش  سراغ وزارت صنعت و اقتصاد و راه و رفاه و نفت و هر سازمان و وزارتخانه ای که هزار سوراخ سنبه دارد، می رفت و هر جا متخلفی می دید، دستش را می گذاشت توی دست پلیس و وقتی خاطرش از مجازات متخلفین راحت می شد، معاونت اول ریاست جمهوری را می داد دست کسی که پزشکیان معلوم می کند و خلاص!

*فعال سیاسی اصولگرا

۲۷۲۷

کد خبر 1960483

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =