آسیبهای شبکههای اجتماعی فقط مربوط به پلتفرمهای خارجی نیست، ما در پلتفرمهای داخلی نیز با چنین مسائلی روبهرو هستیم. فردی در دیوار پیام میگذارد و اسم آگهی را میگذارد کفش زنانه، همه هم میدانند که قضیه چیست. الان بگوییم دیوار را ببندیم چون این آگهی را دارد؟ این آگهیها یک روز با کفش است، یک روز با کلاه است، یک روز با لباس است و یک روز حتی ممکن است با آگهی سماور باشد.
شما فرهنگسازی نکردید و میخواهید جلوی پلتفرمها را بگیرید. اما باید دانست که با اعمال قانون بهتنهایی چیزی درست نمیشود.
ما میخواهیم حقوق اکثریت مردم را به خاطر اقلیتی که سواستفاده میکنند نقض کنیم. ما باید آن اقلیت را آموزش دهیم تا به حداقل برسد. ما یا باید قبول کنیم که حکومتها کاملا بر ما نظارت کنند و حتی در خانههای ما هم دوربین بگذارند، یا اینکه قبول کنیم این موضوعات ریشههای فرهنگی و آموزشی دارد. زمانی که بخش سواستفادهگر از جامعه کوچکتر شوند، حتی پلیس هم راحتتر میتواند اعمال قانون کند.
امیدوارم عقلانیتی حاکم شود که به این موضوع به شکل دیگری نگاه کند. ما اکنون ضعفهای فرهنگی خود را به شکل محدودیت در دسترسی مردم اعمال میکنیم. این اتفاقات خیلی بد است.
اکنون فیلترینگ بهقدری شدید است که شما برای کارهای رومزه خود هم به فیلترشکن نیاز دارید. برای اینکه کودک شما کارهای درسی خود را انجام دهد مجبورید فیلترشکن روشن کنید. وقتی آن فیلترشکن روشن میشود، شما بهعنوان والدین تمام نظارت خود را از دست میدهید.
بهقدری حکومت فیلترینگ را شدید اعمال کرده که خانوادهها مجبور شدند خطرات فیلترشکن را بپذیرند اما به کودکان و نوجوانان خود اجازه نصب فیلترشکن بدهد. متأسفانه هیچکس این جنبهها را نمیبیند و امروزه به موضوعی تبدیلشده که هیچکس نمیخواهد عاقلانه به آن فکر کند.
۵۸۳۲۲
نظر شما