استقبال میلیارد تومانی از تلفیق هنر سنتی و مدرن / رکورد فروش تیر ماه «حراج تهران» چقدر بود؟

جمعه ۱۵ تیرماه ۱۴۰۳ حراج تهران با ارائه ۱۱۵ اثر و فروش ۱۱۱ اثر با فروشی معادل ۱۹۰ میلیارد و ۴۷۶ میلیون تومان رکوردی تازه در عرصه سرمایه‌گذاری هنری را رقم زد. ۴۱ اثر (نقاشی، مجسمه و عکس) از این مجموعه فروشی میلیاردتومانی داشتند و بقیه آثار با قیمتی زیر یک میلیارد تومان به فروش رسیدند. در این حراج آثاری از نقاشان دوره مدرن ایران که متولدین ۱۳۰۳ تا ۱۳۶۶ بودند به چشم می‌خورد. از نقاشانی همچون وزیری مقدم و کاشی که ۱۳۰۳ به دنیا آمده‌اند تا محمد طباطبایی  که ۱۳۶۶ به دنیا آمده است.

حسین قره: این طیف گسترده تاریخی که در این حراج حضور داشتند - فارغ از دسته‌بندی حراجی و قیمت‌گذاری‌های آن که بر اساس شاخص‌های بازار هنر تعیین می‌شود - روایتی از چند نگاه به هنر نقاشی در دوره معاصر ایران را بازتاب داده و نمایندگی می‌کند. اگرچه الزاماً همه هنر دوره و دسته‌بندی هنرها در این مجموعه قرار نمی‌گیرند؛ اما تنوع و طیفی از هنر مدرن ایران را ارائه می‌کند.

این آثار به چهار دسته کلی تقسیم می‌شوند. آثاری که در نگاهی کلان به سنت نگاه داشته و بازتاب تکنیک‌های آن بوده اما به دنبال ارائه مفاهیم نو و جدید نیست، دسته‌ای که با تکنیک‌های گذشته، به‌نقد سنت نشسته‌ و آثار ارائه شده در عین شباهت به آثار گذشتگان در نقد آن است؛ دسته دیگر آثاری هستند که فارغ از سنت و نقد آن جلوه‌های نقاشی مدرن را نمایندگی کرد و با شیوه و سبک آبستره و... به حیات هنری خود ادامه داده‌اند و گروه آخر جوانانی که نقد جهان مدرن و روایت پر رنج زندگی روزمره را در آثار خود خلق کرده‌اند. این چهار دسته زیر دو سرفصل خلق اثر باتوجه‌به داشته‌های فرهنگی و آنچه از پیشینیان به ارث رسیده است و نگاه فارغ از جهان گذشته و سنت و خلق در جهان اکنون تعریف می‌شوند. اگرچه شاید رگه‌های نگاه شرقی و ایرانی در رنگ‌های همه آثار بازتاب دارد.

ناقدان سنت با تکنیک‌های بازمانده از سنت، تاریخ و فرهنگ

ناقدان سنت یا راویانی که به‌نقد گذشته با تکنیک‌های گذشته تاریخی نشسته‌اند، کم نیستند. کسانی که می‌توانند عیناً تکنیک‌های نقاشی قاجاری و صفوی را تکرار کنند؛ هم قدرت تکنیک خود را به رخ بکشند و هم اثر مفهومی جدید و مدرنی را خلق کنند. در میان آثاری که با تکنیک‌های همان نقاشی به سراغ بازتعریف داشته‌های فرهنگی رفته و مقصود خودش را به تصویر کشیده، کامبیز درم‌بخش است. اثری که درم‌بخش بدون عنوان کشیده و حاشیه تابلو نوشته است «کامبیز درم‌بخش ۱۳۹۶ اصل اثر منسوب به آقا محمد هنرمند عصر قاجار ۱۲۲۴ شمسی» فارغ از اینکه کدام آقا محمد نقاش دوره قاجار مدنظر درم‌بخش بوده است؛ اما هنرمندان مدرن در این اثر نقاشی را بر اساس تمام استانداردهای نقاشی دوره قاجار کشیده و تمام تکنیک‌های دوره را رعایت کرده است با یک اختلاف و آن اینکه صورت زن تابلو که سربند خودش را بالا زده با تکنیک‌های مدرن نقاشی سوزانده و تیره کرده است. درم‌بخش با این کار چهره زن اثر را بازآفرینی کرده و روایتی نو از آن شیوه نگریستن به جهان ارائه کرده است، این روایتی مدرن از اثری با تکنیک‌ها و نگاه سنتی است.

اثر آیدین آغداشلو

در همین دسته اثر آیدین آغداشلو هم تعریف می‌شود، دو تابلو در یک نقاشی با نام «پایان یک دوره از مجموعه خاطرات انهدام» در این اثر که با تکنیک گواش روی کاغذ خلق شده یک طرف فتحعلی‌شاه قاجار است که تمام اسلوب‌های نقاشی قجری بر روی آن رعایت شده و هنرمند فقط یک حرکت انجام داده خطی بسیار نازک با قلم‌مو و با رنگ قرمز روی شخصیت کشیده است؛ در تابلوی کناری با عنوان «چهره زیبا خانم» هم تمام تکنیک‌های نقاشی دوره قاجار رعایت شده است با یک اختلاف که هنرمند بخشی از کاغذ روی نقاشی را بریده و انگار شکاف یا برشی را در قلب سنت ایجاد کرده که زیر آن همان الگو با رنگ دیگری تکرار شده است. اینجا بیننده است که می‌تواند هر تأویلی داشته و آنچه از اسرار نهفته در سینه زیبا خانم هست را روایت کند.

اثر فرهاد مشیری

در همین مجموعه تابلوی بدون عنوان حسین شاه طاهری باز هم ارجاعاتی به نقاشی دوره قاجار دارد که با تلفیقی از عناصر جدید همچون رنگ‌گذاری به روی تابلو بازآفرینی و روایتی مدرن از تاریخ است. اثر حسین کاظمی «دختر سه‌تار نواز» یا اثر «سرخی لبت گوجه‌فرنگی» رضا بانگیز نیز در همین دسته هستند که با تلفیق تکنیک‌های گذشته با تغییر در فرم به محتوای تازه رسیده و خالق اثری با مفاهیم مدرن شده اند. اثر مکرمه قنبری تلفیقی از هنر سنتی و نقاشی دوره که با شیوه‌های مدرن بازسازی شده که در این اثر، او قصه‌های عامیانه را محتوای اثر کرده است، از جنیان و غول‌هایی که در کنار ما زندگی می‌کنند و حضوری پدیدار گونه دارند. همین‌طور شاید بتوان نقاشی قاسم هادی‌زاده و تابلوی فرار بوعلی، بیرونی، مسیحی اثر شهریار احمدی را به این دسته اضافه کرد.

قتل امیرکبیر همچون مرگ باشکوه و تراژیک

در این مجموعه که حراج تهران برای فروش انتخاب کرده است «قتل امیرکبیر» اثر سیامک فیلی‌زاده مشخصاً اثر تلفیقی شرقی و غربی است. این اثر متأثر از نقاش نئوکلاسیک فرانسوی «ژاک لویی داوید» است و رگه‌هایی از تلفیق آن دو مرگ نقاش فرانسوی در اثر فیلی زاده مشهود است. روایت «مرگ مارا» و «مرگ سقراط» در قتل امیرکبیر با فضای ایرانی تلفیق شده است. تابلوی مرگ امیرکبیر ضمن حفظ فضای معماری ایرانی و توجه به حمام فین کاشان اما با وجود عنصر غیرایرانی «وان طلایی» یا تشت طلایی و نوع فیگور امیرکبیر در لحظه مرگ، هنرمند یک این‌همانی تراژیک را با آشنایی‌سازی خلق می‌کند.

اثر سیامک فیلی‌زاده

در این اثر سایه‌روشن‌ها و عمق و پرسپکتیو به‌عنوان یک عنصر نقاشی فرنگی قابل رویت است، این دو عنصر در کنار سنگ‌فرش حمام که زاده بستر نقاشی سنتی ایرانی است یعنی بدون عمق و پرسپکتیو کشیده شده است. پیکر امیرکبیر با رگ بریده و خون ریخته در آن زمینه نقاشی سنتی، تلفیقی است از هنر شرقی و غربی و تداعی کننده آشوب آن دوره به مخاطب است. عملاً در زمینه‌ای سنتی و مدرنیسم مردی که آغاز نوسازی ایران است به قتل رسیده و به محاق رفته است.

منصور قندریز

مدرن‌هایی که ارزش‌های سنت را می‌دانند و ارج می‌نهند

در این مجموعه و البته در دوره معاصر نقاشی ایرانی هستند هنرمندانی که ضمن فهم مدرن از زندگی، هنر و زیست سنت ایرانی را روایت کرده و دل در روایتی خاص از سنت ایرانی که تلفیقی است از تاریخ چندهزارساله ایران، دارند. هنرمندانی همچون منصور قندریز نگاهی به هنر سنتی و عامه بدون تغییرات معنایی دارد، در این آثار هنرمند به تغییرات تکنیکال توجه دارد؛ اما در همان بستر سنت خلق اثر و  زیباشناسی سنت را حفظ می‌کند. مکتب سقاخانه در همین سرفصل قرار می‌گیرد، در بعضی از آثار هنرمندان این سبک انتزاع و رسیدن به خلوص‌ها کاملاً قابل‌مشاهده است. کار بدون عنوان محمد فدوی و همچنین اثر ژازه طباطبایی با نام «کبابی» اثر قاسم حاجی‌زاده، رضا هدایت و صادق تبریزی در این دسته قرار می‌گیرند که بر اساس هنر عامه و باتوجه‌به رنگ‌ها و زمینه‌های ایرانی ایده‌های خود را به روی بوم آورده‌اند.

اثر محمدعلی ترقی‌جاه

خط‌نقاشی اثری ایرانی؛ روایت و فراتر از روایت

دسته بعدی ارائه شده در حراج آثار خط‌نقاشی هستند که متأثر از انواع خوشنویسی ایرانی زاده شده‌اند. خط‌نقاشی بر اساس این هنر ایرانی است که ریشه‌هایی در معماری دارد. نقوشی که بر مبنای خط در معماری‌های ایران باقی‌مانده یکی از سرچشمه‌های این هنر است. آثار جلیل رسولی، علی شیرازی، صادق تیرافکن، نصرالله افجعی، سرو حسن‌زاده، فرهاد مشیری، محمود زنده رودی، عذرا عقیقی بخشایشی، حمید عجمی، احمد محمدپور، امران یوسف‌زاده، اسدالله کیانی، محمد احصایی، علیرضا آستانه و... به این پدیده هنر توجه دارند. جالب آن که از سه تابلویی که به گران‌ترین قیمت در این دوره فروخته شده اند دو کار از این تلفیق خط‌نقاشی است. یکی اثر محمد احصایی و دیگری اثری از فرهاد مشیری.

اثر محمد احصایی

در این شیوه البته هر هنرمند نگاه و تفسیر خود را دارد. از آنجا هنر خوشنویسی ایران پیوندی ناگسستنی با عرفان و شعر و ادبیات داشته است، کماکان آن نگاه در بعضی از آثار متجلی است. بعضی همچون عذرا عقیقی بخشایشی با تابلویی با نام «وقت است که بازآیی» به داشته‌ها و باورهای سنتی و عرفانی و میراث گذشتگان وابسته‌اند، یا تابلوی «عبادت‌های بی‌پایان مولوی» اثر کامران یوسف‌زاده که وجوهی اگزیستانس از مولوی ارائه می‌دهد؛ اما نقاشانی همچون محمد احصایی، عجمی، مشیری، زنده رودی بر اساس معیارهای زیبایی‌شناسی و بهره‌بردن از زیبایی‌شناسی گذشته سعی در خلق اثری با ویژگی‌های مدرن دارند و گاه اثری همچون صادق تیرافکن در تقابل با میراث گذشته، ویژگی انسانی گرفتار در آن سنت را روایت می‌کند.

مدرن‌ها؛ مدرن‌های محض

دسته بعدی آثار، آثاری هستند که مطلقاً مدرن و با گرایشات نقاشی غربی خلق شده اند. آثاری که بر شیوه نقاشی آبستره تمرکز داشته و بدون توجه به تکنیک‌های نقاشی بومی و غیربومی خود و جهان اطراف خود را روایت کرده‌اند. این آثار بدون محدودیت مکانی و زمانی هستند از آن جمله اثر بدون عنوان کوروش شیشه‌گران که یک گلدان گل است با حرکت‌های شاعرانه قلم‌مو خلق شده است. اثری چشم‌نواز با رنگ‌های گرم و سرد و در فرم و چیدمانی تأثیرگذار. در همین دسته اثر بدون عنوان یعقوب امدادیان یا گارنیک در هاکوپیان به‌عنوان طبیعت بی‌جان یا اثر رضا درخشانی، گیتا وکیلی، واحد خاکدار، فریده لاشایی و دیگران که در این مجموعه حضور داشتند.

اثر کوروش شیشه‌گران

دسته آخر جوانان و جامعه جهانی با تمام فجایعش

دو اثر از دو نقاش جوان در این مجموعه وجود دارد که بازتاب نسلی دیگر از نقاشی ایرانی است، نقاشانی که تجربه زیسته دیگری از جهان داشته و راوی آن هستند. آنها نه به دنبال تکنیک‌های سقاخانه هستند و نه پیرو نقاشی‌های قاجاری و پیش از آن، روایت جهان برهنه شده امروز را می‌کنند، جهانی با ابزارهای پر از خشونت. اثر بدون عنوان از مجموعه «جهش بازتاب» که نقاش جوان آن محمد طباطبایی متولد ۱۳۶۶  جز این آثار است اثری که خشونت جهان را نشان می‌دهد با نوزاد انسانی که روی دستش مانده است. همچنین اثر «بلوط پیر» اثر شنتیا ذاکر عاملی که این اثر هم توسط نقاش بدون توجه به موقعیت گذشته و سنت تولید شده است. این اثر در سه زمینه هم‌زمان روایت می‌شود. بخشی بازی‌های کامپیوتری  و واقعیت مجازی ما، بخشی زندگی روزمره و واقعیت‌های آن و در عمق تصویر موشکی که در حال پرتاب است که معلوم نیست کجای جهان را نابود خواهد کرد.

اثر محمد طباطبایی

۵۷۵۷

کد خبر 1929308

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۶:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۴/۱۷
    0 0
    عالی بود. از نویسنده، خبر آنلاین و هنرمندان مان سپاسگزارم