صادق رئیسی کیا: در ادامه نوشتارهای ورزشی که با هدف طرح دیدگاههای ورزشی با نامزدهای ریاستجمهوری آغاز کردهام این نوشتار را اختصاص میدهم به طرح صریح و صادقانه بعضی واقعیات تلخ در ورزش کشورمان.
آشنایی با واقعیات و شناخت درست و دقیق مسأله، بخش مهمی از مسیر حل مساله است.
بدین امید که نامزدهای ارجمند ریاستجمهوری درباره مسأیلی که مطرح میکنیم اندیشه و سپس تدبیر کنند.
۱- کسب مدال بوسیله قهرمانان ورزشی و موفقیت تیمهای ملی یقیناً ارزشمند و غرورآفرین است اما مدیریت ورزشی در کشور ما با افراط در تمرکز بر این دو ، دچار یک انحراف و تحریف بزرگ شده است. تمرکز مفرط وزارت ورزش و فدراسیونها بر کسب مدال قهرمانی و پیروزی تیمهای ملی از یک سو و علاقه دولتها برای نسبت دادن نتایج ورزشی به خود از سوی دیگر، فدراسیونها و باشگاهها و لیگهای ورزشی کشورمان را به سمت ناکارآمدی و آماتوریسم ، سوق داده و به سرمایهگذاری در ورزش کشور آسیب وارد کرده است.
ورزش کشور در حیطه حرفهای و قهرمانی باید لزوما «باشگاه محور» باشد نه هیات محور (هیات ورزشی) و فرد محور و تیم ملی محور.
باشگاههای قوی ، خودشان لیگهای قوی را خواهند ساخت و لیگهای قوی ، سازنده تیمهای ملی قوی و قهرمانان ورزشی خواهند شد.
۲- ورزش همگانی در ایران ، دچار شعارزدگی بسیار سنگین و رفتارهای نمادین شده است. بیگمان یکی از بهترین و کم هزینهترین راههای حفظ توانمندی و آمادگی نیروی کار و جمعیت شاغل برای تولید و سازندگی ، توجه هرچه بیشتر به ورزش همگانی و ورزش تندرستی است.
بعضی از متولیان ورزش در کشورمان سطح اهمیت اینها را به پیادهروی نمادین و شمارش افرادی که در پیادهروی نمادین شرکت کردهاند تنزل دادهاند.
ورزش تندرستی و همگانی باید به یک فعالیت و عملکرد روزمره و همیشگی در زندگی ایرانیان تبدیل شود و رسالت متولیان ورزش تندرستی و همگانی باید چنین چیزی باشد نه برگزاری نمادین پیادهروی و تولید آمار و کارنامهسازی از این کار.
۳- یکی از واقعیتهای تلخ ورزش ایران این است که ورزشگاهها و استادیومهای ما بلحاظ امکانات و شرایط برای حضور خانوادهها مهیا و تجهیز نشدهاند. ورزشگاهها و استادیومهای ما در بسیاری از رشتههای ورزشی باید محل حضور خانوادهها باشد. حضور خانوادهها برای تماشای پیکارها و رویدادهای ورزشی ، علاوه بر اینکه به اقتصاد باشگاهها و فدراسیون ها کمک میکند شادمانی و نشاط و کاهش آسیبهای اجتماعی و جرایم و افزایش مشارکت و سرمایه اجتماعی را به ارمغان میآورد.
۴- ورزش ایران در زمینه استادیومها و زیرساختهای ورزشی و برگزاری رویدادهای ورزشی با اهمیت در بسیاری از رشتههای ورزشی دچار محدودیت و عقب افتادگی شده است و در این زمینه نیازمند یک توجه ویژه و فوری است. اگر فاصله ما با کشورهای رقیب در این دو مورد زیادتر از این شود تا سالهای زیادی امکان برگشت به موقعیت مناسب و شایسته را نخواهیم داشت.
۵- عدم توجه به تأمین و پرداخت حق پخش تلویزیونی مسابقات ورزشی ، باشگاهها و فدراسیون های ورزشی کشورمان را با زیانهای اقتصادی زیادی روبهرو کرده و آنها از میدان رقابت در سطح منطقهای و جهانی ، عقب انداخته است.
۶- عدم توجه به پیادهسازی موازین شفافیت (بویژه در ابعاد مالی ، حقوقی و اطلاعاتی) ورزش و نهادهای ورزشی همانند فدراسیونها ، هیاتها ، لیگها و باشگاههای ورزشی را به سمت کاهش روزافزون سرمایه اجتماعی سوق داده و معضلات و ناهنجاریهای مالی و مدیریتی بسیاری (از جمله حاکمیت چند ده ساله بعضی افراد بر هیأت ها و نهادهای ورزشی در بعضی رشتهها ، گران کردن ورزش و حاکم کردن پول و بیرون راندن اخلاق از ورزش در لوای ورزش حرفهای و تشکیل کلونیهای مولد فساد و گروههای حافظ وضع موجود و.....) را بر ورزش ایران تحمیل کرده است.
257 251
نظر شما