*بسیاری از هنجارشکنیها در قضیه فتنه انجام شد که اوج آن عاشورا و اهانت به ساحت مقدس اباالفضلالعباس(ع) و عزاداری امامحسین (ع) بود. با اینکه در همه اقداماتی که دشمنان علیه ملت بزرگ ایران انجام دادند، ملت ما در مواقع مختلف از خودشان حساسیت نشان دادند، ولی وقتی اوجش را در عاشورا و اهانت به عاشورای حسینی (ع) میبینید، متوجه میشوید که مسئله از انتخابات شروع شد اما معلوم شد انتخابات یک بهانه برای دشمن است.
*9 دی حرکتی متمایز از تظاهراتهای قبلیمان بود و مثل قبل که صدا و سیما روز و خیابان خاصی را اعلام کند و تبلیغات مدتدار یک ماههای روی آن بکند، نبود. از طرف دیگر شعارهایی که مردم میدادند، خودجوش بود، عکسهایی که مردم در تظاهرات 9 دی دستشان بود، عکسهای امام و رهبری بود. کسی سازمان نداده بود که این کار را بکنند، بلکه خود مردم فکر میکردند موضوع امروزشان ولایت است و اصلاً جریان فتنه برای شکستن خط ولایت در کشور و حمله کردن به عمود اصلی خیمه نظام، یعنی ولایت است.
*جریانی که فتنه را در داخل برپا کرد، ابتدا شاید تصورش این نبود که دشمن در میانه راه از آن چنین استفادهای را بکند. رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه هشدار دادند و فرمودند: «دشمنان دندانها را تیز کردند و دنبال این هستند که از این لشکرکشیهای شما در خیابان که به خاطر انتخابات است، سوءاستفاده کنند و جای پایی برای خودشان درست و شروع به دشمنی کنند»، اما آنها به این هشدار مقام معظم رهبری توجه نکردند و اول با مطالبه انتخابات کار شروع شد، بعد دشمن در دشمنی خودش از موضوع انتخابات عبور کرد و اصل نظام را هدف قرار داد
* کسانی که انتخابات را بهانه کردند دنبال این بودند که به تعبیر مقام معظم رهبری انتقامشان را از نظام بگیرند. جریان یا خط دیگری هم هست که در جامعه یا با بیان یا با سکوتشان نوعی تردید را ایجاد کردند. جریان تردید، در اصل انتخابات تردید کردند و اگر بخواهید ریشهاش را پیدا کنید، مسئلهشان انتخابات نبود، منتخب بود و منتخب را قبول نداشتند. اشکالی هم نداشت که منتخب را قبول نداشتند، مگر در همه انتخاباتها منتخب مورد قبول همه هست؟ در ادوار دیگر ریاست جمهوری و همینطور در انتخابات مجلس کسی انتخاب میشود و کسانی هم قبولش ندارند. این ضربهای نمیزند که منتخب مورد قبول بخشی نباشد، اما نباید در انتخابات تردید کرد، چون جریان انتخابات در کشور ما سازوکاری است که سی بار در کشور تجربه شده است و یک بار نیست. ...باید منتخب را از انتخاب جدا میکردیم. روند انتخابات و کاری که دشمن میخواست انجام بدهد، این بود که قصد داشت اصل انتخابات را زیر سئوال ببرد. مقام معظم رهبری فرمودند: «جریان فتنه ظلم بزرگی کرد». چرا؟ چون اصل انتخابات را زیر سئوال برد. اصل انتخابات خط اعتماد مردم به مدیران و مسئولین کشور و دستاندرکاران انتخابات است.
*قبلاً هم در این کشور انتخابات برگزار شده و راستها ـبه تعبیر تقسیمبندی عمومی - انتخابات را برگزار کردند و چپها از صندوق در آمدند. در انتخابات بعدی چپها انتخابات را برگزار کردند، اما منتخبین مردم چه در دولت و چه در مجلس و چه در شوراها خواست مجریان انتخابات نبودند و راستها از صندوق در آمدند. پیداست روند انتخابات ما طوری نیست که راجع به آن تردید کرد. من نمیگویم که ممکن نیست کسی در یک صندوق تخلف نکند، اصلاً نظار برای همین هستند، اما نمیتواند جریانات انتخابات را عوض کند.
*اینها انتخابات را بهانه کردند و اصل جریان انتخابات را مورد سئوال قرار دادند که برمیگشت به اصل نظام و از طرفی ابتدای امر مسئله انتخابات مطرح بود و یکدفعه شعارها علیه رهبری و ولایت شد. از خواسته انتخابات شروع شد، اما شعارها مسئله رهبری را هدف قرار دادند و اینجا جایی بود که همه فریاد بزنند، همه کسانی که دلداده به انقلاب هستند، اعلام موضع کنند و بگویند ما اعلام موضع میکنیم چون دشمنان، ولایت را هدف قرار دادهاند. واقعاً حرف مردم این است و به نظر من آن زمان هم حرف مردم این بود و از جریان نخبگی کشور با تمام وجود این انتظار میرفت، چون نخبگان، روشنفکران و منورالفکران پیشتازان جامعهاند و در همه سطوح در دانشگاهها، حوزهها، سطح جامعه و سیاسیون حضور دارند و باید زودتر از دیگران اعلام موضع کنند، چون پیشقراولان جامعه هستند و میبینند که امروز دشمن دقیقاً مسئله را اول از انتخابات شروع کرد، بعد منتخب و بعد اصل نظام و ولایت را هدف قرار داد. وقتی به نوع حرفها و شعارها و تحلیلها و حتی رادیو و تلویزیونهای خارج توجه میکردید متوجه میشدید که بحث انتخابات مسئله بعدی یا مسئله چندم شده بود و مسئله اول شده بود اصل نظام و رهبری. حتماً سکوت در آن عرصه از ناحیه نخبگان جامعه پسندیده نبود. طبیعتاً نخبگان جامعه باید نسبت به اصل نظام و ولایت اعلام موضع میکردند تا دشمنان ناامید شوند. کمااینکه دیدید بسیاری از چهرههای نخبه در کشور به میدان آمدند و اعلام موضع کردند و همین باعث ناامیدی دشمن شد. بعد از قضیه عاشورا چهرههای مختلفی که تا آن وقت حرف نزده بودند، سخن گفتند که باعث شد دشمن متوجه شود که جامعه، همه نخبگان، مردم و مسئولین پشت سر ولایت و با ولایتاند و دشمن واقعاً ناامید شد و احساس کرد که مردم متدین و با بصیرت در صحنه هستند.
*دشمن برای به هم ریختن کافه و سوءاستفاده از عرصه حضور مردم برنامهریزی میکند و همیشه در موضع دشمنی است، ولی در این انتخابات نشانههایی داریم که آن را از پیش اعلام کردند؛ یکی مخدوش کردن انتخابات و دیگری تقلب در انتخابات که از قبل در سخنانشان بود. مستند این سخن فرمایشهای مقام معظم رهبری(مدظله العالی) در فروردین ماه همان سال در مشهد مقدس است. آقا در همانجا هشدار میدهند که دشمن دنبال آن است که در انتخابات ایجاد القای تقلب کند، یعنی انتخابات مردم به هر نقطهای که رسید بگوید در انتخابات تقلب شده است. یکی از روشهای دشمن در کشورهای دیگر هم همین بوده است که در موقع انتخابات اوضاع را به هم میریزد، چون در زمان انتخابات با توجه به مختلف بودن کاندیداها و طرفدارهایشان و چند دستگی در جامعه بسترها و زمینههای اجتماعی مناسبی برای القای تقلب و بر هم زدن جامعه وجود دارد.
از قبل هشدارها و مسائل مختلفی مطرح بوده که این القای تقلب است. شاید دلیل تشکیل کمیته صیانت از آرا قبل از انتخابات همین بود که بعضی از جریانات سیاسی احساس نیاز کردند. ما در انتخابات قبل کمیته صیانت از آرا نداشتیم. اینها مسائل مورد سئوال است و بعضی از این ابهامات و سئوالات بهطور جدی مطرحاند، اینکه آیا این اقدامات از قبل برنامهریزی شده بوده یا به صورت اتفاقی و به دلیل اینکه مسئله انتخابات مطرح بوده، وارد میدان شدند؟
نشانههایی وجود داشته که دشمنان ما و انقلاب اسلامی از قبل میخواستند در این انتخابات ایجاد اخلال و شبهه کنند، اما اینکه آنهایی که در داخل آمدند و در این میدان قرار گرفتند، تصمیمشان بر همین بوده یا خیر، جای سئوال است. در بخشی از آنها حتماً نبودهاند. در بخشی دیگر این برنامهریزی را که از قبل تعیینشده و بخواهند اوضاع را به هم بزنند در نوع نگاه، برنامه و سوابقشان نمیبینیم، اما نسبت به بعضی، نشانههایی وجود دارد که قبل از انتخابات این برنامهها طرحریزی شده است که اگر نتایج انتخابات مطابق میل آنها نشد، در اوضاع ایجاد اخلال و القای شبهه و تقلب در انتخابات کنند و مطالباتی داشته باشند و تا زمانی که به مطالباتشان برسند، پای این قضیه بایستند؛ کما اینکه در اظهارات بعضی از متهمین هم این امر مشخص بوده است.
*در میان دستگیریهایی که در خیابانها صورت میگرفت منافقین هم بودند، یعنی، کسی که رفته بود قرارگاه اشرف، هم در این جمعیت دستگیر میشد. این امر نشان میدهد که اصلاً مسئله او انتخابات نیست یا حضور افرادی از فلان جریان سیاسی که جزو جریانهای مرده سیاسی است که در اوایل انقلاب به حاشیه رفتهاند نیز به همین شکل، لیکن در آن زمان رفتند، احساس کردند زمینه حضور فراهم است، در واقع همه کسانی که قسمخوردگان علیه انقلاب اسلامی هستند به میدان آمدند. درست مثل تظاهراتهایی که در خارج از کشور میشود و در میان آنها از هر قشری حضور دارند، شما در این قضایا هم دیدید افرادی که حضور داشتند از هر قشری بودند.
*جریان فتنه حاضر نبود بعد از اینکه متوجه شد که حق با او نیست، اعلام کند و به دروغگویی خود اعتراف نماید و همچنان بر حرف باطلش اصرار کرد و علیرغم اینکه سندی برای اثبات تقلب نداشت، باز هم بر این دروغ اصرار نمود. شما دیدید تا این اواخر در جریان عاشورا اطلاعیهای دادند که از آنها تعبیر به خداجویان... میکرد! این تعبیرات و اهانتها آن هم در روز عاشورا، مردم را در روز بصیرت [9 دی] برانگیخت و آن شعارها را در آن روز سر دادند. واقعاً خیلی بد است که کسی افراد اهانتکننده به روز عاشورا و هیئتهای حسینی را خداجویان بنامد.
* تدبیر حکیمانه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نقش بسیار مهمی در جمع کردن فتنه 88 داشت و بعد کسانی که غائله را تمام کردند مردم بودند. یعنی حضور مردم و بهویژه اوجش در 9 دی باعث شد که حتی جمعیت را در سطح میلیمتری تلویزیون و رسانه اندازهگیری کردند که آیا مردم حضور پیدا کردهاند ؟ به این نتیجه رسیدند که مردم حضور پیدا کردهاند و آنها هم عقبنشینی کردند چرا که دیدند مردم پای انقلاب و نظام هستند.
17302
نظر شما