مهسا بهادری: پس از اعلام رسمی محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تازه ترین جلسه هیات دولت که روز چهارشنبه شانزدهم اسفند ماه ۱۴۰۲ مبنی بر ابلاغ سند ملی موسیقی جمهوری اسلامی ایران توسط رییس جمهور برگزار شد، سامانه اینترنتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در بخش «مصوبات» اقدام به انتشار مشروح این سند کرد.
این سند در قالب مصوبه شماره ۲۳۶ جلسه ۸۹۵ به تاریخ تصویب ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ و شماره ابلاغ ۲۵۰۹۲ به تاریخ ۱۲ اسفند ماه ۱۴۰۱ به نام «سند ملی موسیقی جمهوری اسلامی ایران» به وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مرکز مدیریت حوزه های علمیه، شورای هنر شورای عالی انقلاب فرهنگی و دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شده است.
مشروح آنچه پایگاه اینترنتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در قالب «سند ملی موسیقی جمهوری اسلامی ایران» منتشر کرده به ترتیب زیراست:
«سند ملی موسیقی جمهوری اسلامی ایران» که در جلسه ۸۹۵ مورخ ۱۴۰۲/۱۱/۱۰ شورای عالی انقلاب فرهنگی و بر اساس مصوبه جلسه ۴۵۴ مورخ ۱۴۰۲/۰۹/۲۸ شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی (بنا به پیشنهاد شورای هنر و ستاد فرهنگی و اجتماعی دبیرخانه) به تصویب رسیده است؛ برای اجرا به شرح زیر ابلاغ شده است:
مقدمه:
موسیقی به عنوان هنری ارزشمند و الهی؛ آمیزهای از دانش، اندیشه و ذوق فطری و خدادادی است که به لطف حنجره انسان، ساز و طبیعت؛ خلق و بر اساس ذوق و قریحه ذاتی و نظم و انتظامی خردمندانه، تبلور و تجسم مییابد. این هنر، همانند دیگر هنرهای بشری دارای ابعاد و مراتب مختلفی است و هر فردی به شیوهای خاص با آن ارتباط میگیرد که البته میتواند موجب تعالی یا انحطاط جمعی نیز گردد. در راستای تبیین اهمیت و ارزش و جایگاه موسیقی؛ رسایل و مکتوبات بسیاری پیرامون بنیانهای حکمی آن در دوره تمدن اسلامی، به رشته تحریر درآمده است که از آن بین؛ میتوان به آثار فاخر شخصیتهای بزرگی نظیر: فارابی، اخوان الصفا، ابوعلیسینا، مولوی، صفیالدین اُرموی، قطبالدین شیرازی، عبدالقادر مراغهای و فیض کاشانی اشاره کرد. همچنین؛ فتاوی متعددی در مورد این هنر مهم بشری صادر شده است که فتاوی امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) از جمله آنهاست.
هنر موسیقی در ایران چه در ادوار گذشته و چه در دوران حاضر با آسیبها و اشکالاتی نظیر؛ گرایش به موسیقی لهوی و بیمحتوا و برانگیزنده غرابز جنسی به بهانه جذب مخاطب، معرفی موسیقی لهوی به مثابه عامل آزادی و نشاط، عدم نوآوری و محدود شدن به موسیقی لهوی، عدم جذب و پرورش استعدادها و محدود شدن به هنرمندان قدیمی موسیقی مواجه بوده است و بخش میراثی آن عمدتاً دارای سمت و سوی «من سفلی» است.
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران؛ در مسیر احیا و اعتلا کلمه حق، حماسهآفرینی و تشویق و تحریض مردم برای حضور در مهمترین ساحتهای دفاع از ارزشهای اسلامی ایرانی، روح تازهای را در کالبد موسیقی دمید و خوشبختانه؛ با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، اشکالات نشأت گرفته از دوران گذشته به مراتب کمتر و دارای سیر نزولی شد؛ لیکن وجود برخی محدودیتهای اجتماعی سبب شد تا جز در مواردی معدود و مشخص همچون سرودها و آهنگهای فاخر و انقلابی؛ با تولید آثار چشمگیر و متناسب با اهداف و ناظر به ارزش های انقلاب اسلامی روبهرو نباشیم.
فقدان خطمشی روشن، یکپارچه و کارآمد در این حوزه، ضعف دیوانسالاری دولتی و نرمافزارهای فکری، فقدان یک مکتب موسیقایی متناسب با تمدن ایرانی و اسلامی و نیز کاستیهای برآمده از فقدان ابتکارات و نوآوری های لازم در عرصه این هنر متعالی از نقاط ضعف این حوزه به شمار میرود.
در این راستا و در اجرای راهبرد ملی ۴ ذیل راهبرد کلان ۹ نقشه مهندسی فرهنگی کشور؛ تدوین سند ملی موسیقی جمهوری اسلامی ایران و تصریح و تدقیق خطمشی موسیقی کشور و اجرای هدفمند و معنادار آن؛ میتواند زمینه لازم را جهت نیل این هنر ارزشمند به نقطه مطلوب تعالی معنوی و مادی فراهم کند و رافع نیازهای جمعی، ملی و مذهبی جامعه باشد.
به بهانه ابلاغ این سند با هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
ابلاغ سند ملی موسیقی تا چه اندازه میتواند کارآمد باشد؟
این سند میتواند هنر موسیقی ایران و هنرمند موسیقی را از تعرض متحجرین و همینطور چندگانگی برخورد با موسیقی محفوظ نگه دارد. در تمام سالهای گذشته هنرمندان منتظر بودند تا سند ملی موسیقی ابلاغ شود و الان خوشحالیم که این سند بعد از فراز و فرودهای بسیار،بالاخره ابلاغ شد. این سند میتواند کمک بسیاری به هنر موسیقی کشور انجام دهد. یکی از خوبیهای این سند، موظف کردن صداوسیما به حمایت از گروههای موسیقی است و به دنبال این ماجرا، آنها موظفند که از گروههای موسیقی حمایت کنند.
یعنی بر اساس این سند ممنوعیت نشان دادن ساز در صداوسیما برطرف خواهد شد؟
بله همینطور است، ساز نشان داده خواهد شد، حتی روی این ماجرا تاکید دارند که یک شبکه موسیقی هم راهاندازی شود. این ماجرا راهاندازی شبکه موسیقی بسیار حائز اهمیت است.
گذشته از این ماجرا، بحث حمایت از موسیقی نواحی است که به صورت جد به آن اشاره شده تا جایی که فکر میکنم در بند ۲۲یا بند ۲۳ تصریح میکند که باید این نوع از موسیقی باید مورد حمایت قرار گیرد.
نکته بعدی بحث حمایت بینالمللی از گروههای موسیقی است که دولت باید از آنها حمایت کند تا آنها بتوانند هنر موسیقی خود را به تمام مردم جهان ارائه کنند. اگر این موارد گفته شده اجرایی شود، میتواند تحول بسیاری در صنعت موسیقی کشور پدید آید.
در ماده هفت این سند آمده که مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (دبیر ستاد اجرایی؛ بدون حق رأی)، مدیر دفتر موسیقی سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مدیر دفتر موسیقی حوزه هنری انقلاب اسلامی، نماینده دفتر تبلیغات اسلامی، نماینده حوزه علمیه قم و رییس خانه موسیقی الزامات اجرایی عملیات را پیش میبرند، ما بیش از اینکه هنرمند ببینیم، سیاستمداران را میبینیم، به نظر شما نماینده حوزه علمیه یا نماینده دفتر تبلیغات اسلامی چه جایگاهی میتواند در سند ملی موسیقی داشته باشد؟
شما فکر نکنید که در حوزه علمیه نسبت به موسیقی بیتفاوت هستند. در یک دورهای که موسیقی به عنوان علوم غریبه در حوزه علمیه تدریس میشد و الان هم به سبب مسائل روز و اینکه موسیقی ضروریات جامعه به شمار میآید حوزه علمیه نمیتواند نسبت به این مسائل بیتفاوت باشد. کما اینکه در بند ۲۵ هم روی فقهی بودن موسیقی بسیار تاکید کردند و این ماجرا به این معنی است که وقتی یک نظر درباره موسیقی صادر میشود، نفر دوم نمیتواند یک نظر دیگر درباره این ماجرا بدهند. از سالها پیش بحث فقهی در موسیقی مطرح شده است و بازهم میگویم هر کسی با یک نظر نمیتواند جلوی یک کنسرت را بگیرد و دیگر ماجراهایی که برای آقای قربانی در اصفهان پیش آمد، رخ نخواهد داد، اگر واقعا این سند درست اجرا شود.
جای هنرمندان در این سند موسیقی کجاست؟
تا جایی که من از سند الحاق شده متوجه شدم، بیشتر هدف حمایت از هنرمند است. بحث بر سر این است که مدیران و کارشناسانی که مشرف بر امور موسیقی هستند بر این سند نظارت داشته باشند و دستگاههای ناظر هیچگاه ضد هنرمند عمل نمیکنند و این سند در واقع به عنوان مرجع وارد میدان میشود و با ابلاغ این سند، هدف به نوعی حمایت از هنرمند موسیقی است.
در واقع شما به این ماجرا اشاره میکنید که با اجرای این سند هم جایگاه هنرمندان ارتقا پیدا میکند، هم ممنوعیت نشان دادن ساز در صداوسیما برطرف میشود و هم شرایط به سامانتر میشود، درست است؟
بله و اینکه حال موسیقی بهتر میشود اما با همه این شرایط ضمانتهای اجرایی این ماجرا اهمیت دارد.
حالا باتوجه به تمام این شرایط فکر میکنید ضمانت اجرایی این سند چیست و تا چه اندازه محقق میشود؟
دقیقا ماجرا این است که ضمانت اجرایی این سند چیست؟ در واقع یکی از دلایلی که مدتهای طولانی ابلاغ این سند را نگه داشتند، مسئله ضمانت اجرا بود. از طرفی اگر هنرمند سند را با دقت فراوانی مطالعه کرده باشد، درصورت مغایرت با وضعیتی که برایش ایجاد شده، میتواند شکایت کند و احقاق حق انجام دهد. در اصل این سند یک جریان دو طرفه و عادلانهای را ایچاد میکند. نکته دیگری هم که وجود دارد این سند وضعیت موسیقی را به گونهای پیش میبرد که افراد مجاب میشوند طبق یک اصل و قاعده پیش بروند و یک استان به صورت جداگانه تصمیم به لغو کنسرت نگیرد. اگر این سند ضمانت اجرایی دقیق و درستی داشته باشد میتواند کمک بسیاری به هنرمندان کند که این ماجرا اهمیت دارد و خوبی این سند این است که همه دولتها باید از سند ملی موسیقی پیروی کنند و بحث اعمال نظر سلیقهای در این حوزه برطرف میشود.
245245
نظر شما