۳ نفر
۲۹ آبان ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۶
ناتوانی اطلاعاتی اسرائیل

در پاسخ به بیش از هفت دهه اشغالگری و ستم رژیم صهیونیستی علیه فلسطینی ها، نیروهای مقاومت فلسطین ۱۵ مهرماه برابر با هفتم اکتبر ۲۰۲۳، عملیات غافلگیرکننده‌ای با نام «طوفان الاقصی» را از غزه (جنوب فلسطین) علیه مواضع رژیم اشغالگر قدس آغاز کردند و این رژیم برای تلافی و جبران شکست خود و توقف عملیات مقاومت، تمام گذرگاه‌های نوار غزه را بسته و همچنان در حال بمباران این منطقه و قتل عام زنان و کودکان و دیگر غیرنظامیان است.

عملیات طوفان الاقصی نه تنها به خاطر ابعاد نظامی آن بلکه به خاطر ابعاد امنیتی آن، یک شکست بزرگ اطلاعاتی برای رژیم صهیونیستی محسوب می شود.

با توجه به عملیاتی شدن طوفان الاقصی در روز شنبه ۷ اکتبر، بسیاری تحلیل‌گران نظامی به درستی شکست در رهگیری و جلوگیری از حمله را «شکست اطلاعاتی اسرائیل» می‌دانند. بسیاری از آنها به ویژه با توجه به سسیستم عملیاتی تحسین‌برانگیز و افسانه‌ای سازمان امنیت و اطلاعات اسرائیل که زبانزد جهانی داشت از این حمله شگفت‌زده شده‌اند.

در این کارزار می‌توان تحلیل کرد که جمهوری اسلامی ایران در جنگ سایبری برعلیه اسرائیل و آمریکا برنده است. نمی‌توان به سادگی تحلیل کرد که طوفان الاقصی صرفا یک «شکست اطلاعاتی اسرائیل» بود، بلکه می‌توان گفت که جمهوری اسلامی ایران از طریق مرکز مطالعات امنیت سایبری که مدتی است در پیشبرد امکانات جنگ سایبری با روسیه همکاری نزدیکی داشته، در برنامه‌ریزی حمله حماس به اسرائیل مؤثر و موفق بوده است.

جنگ سایبری را می‌توان چنین تعریف کرد «استفاده از حملات دیجیتال برای حمله به یک ملت که باعث آسیب قابل مقایسه با جنگ واقعی و یا برهم زدن سیستم‌های کامپیوتری در ساختارهای حیاتی مانند نیروگاه اتمی، پالایشگاه‌های نفت و گاز، بانک‌ها، سیستم‌های حمل و نقل و غیره شود». دیدگاه دیگری هم هست که می‌گوید اصطلاح «جنگ سایبری» یک اشتباه است، چرا که هیچ اقدام سایبری را نمی‌توان به عنوان “جنگ” توصیف کرد. اما در دنیای امروزی و با پیشرفت تکنولوژی، «جنگ سایبری» می‌تواند مانند جنگ واقعی آسیب فیزیکی به مردم و تاسیسات حساس در دنیای واقعی برساند. گفته شده است که کشورهایی از جمله ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، روسیه، هند، پاکستان، چین، اسرائیل، ایران، و کره شمالی توانایی جنگ سایبری فعالی برای پیکار تهاجمی و دفاعی دارند. نمونه پیکار یا جنگ سایبری، حمله شنبه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است که توانسته سیستم اطلاعاتی و حفاظتی اسرائیل را قبل از حمله خنثی کند.

با این حال، پیتر هوکسترا دیپلمات و نماینده پیشین کنگره آمریکا در مقاله‌ای که در رسانه اینترنتی گیت استون به چاپ رساند، تهدید شکست اطلاعاتی یا شکست رهبران سیاسی را مقوله نوظهوری ارزیابی نمی‌کند. این گزارش که به بررسی شکست اطلاعاتی ایالات متحده و سازماندهی مجدد پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ علیه آمریکا پرداخته است، می‌گوید از منتخبان و کارشناسان امنیت ملی گرفته تا شهروندان عادی یک سوال دارند و آن اینکه؛ چگونه ممکن است برای ملتی با ساختار نظامی و اطلاعاتی عظیم و پرهزینه چنین اتفاقی بیفتد؟ همین سئوال را اکنون مردم اسرائیل از دولت دست‌راستی نتانیاهو دارند.

موسسه بروکینز بررسی کرده علیرغم هشدارهای جامعه اطلاعاتی ایالات متحده، دولت بایدن نتوانست خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را درست برنامه‌ریزی کند، تا از خروج فاجعه‌بار آمریکا از افغانستان جلوگیری شود. از دیگر شکست‌های اطلاعاتی اخیر حمله روسیه به اوکراین است. جامعه اطلاعاتی آمریکا به درستی و علناً در مورد حمله قریب‌الوقوع روسیه به اوکراین هشدار داد، ولی دستگاه اطلاعات روسیه نتوانست سرسختی جنگجویان اوکراینی در دفاع از میهن خود را پیش‌بینی کند و تصورشان این بود که ظرف ۷۲ ساعت کیف تسلیم خواهد شد. ژنرال مک میلی رئیس ستاد مشترک ارتش وقت آمریکا هم همین‌طور پیش‌بینی می‌کرد و حتی به قانونگذاران آمریکا هشدار داد که تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین می‌تواند منجر به سقوط کیف ظرف ۷۲ ساعت شود. ولی شاهد آن بوده‌ایم که اینگونه نشد.

با توجه به موارد ذکر شده هنوز این سئوال پا برجا است که چرا سیستم امنیت و اطلاعات اسرائیل نتوانست حمله غافلگیرانه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ را پیش‌بینی کند؟ درحالی که تجربه گذشته می‌بایست آنها را مجاب می‌کرد تا پیش‌بینی لازم را داشته باشند!! برای مثال تجربه موفقیت‌آمیز اطلاعاتی اسرائیل در حمله سال ۱۹۷۳ مصر به اسرائیل (یوم کیپور)، کافی نبود؟

آیا می‌توان این شکست را دلیل ضعف سیاست داخلی اسرائیل و سیاست خارجی دولت آقای بایدن در خاورمیانه دانست؟ این در حالی است که مشاور امنیت ملی دولت بایدن جیک سالیوان بیش از یک هفته قبل از حمله حماس به اسرائیل، درباره موفقیت‌های بدست آمده در خاورمیانه صحبت می‌کرد! نتیجه‌گیری سالیوان در آن زمان این بود که «منطقه خاورمیانه امروز ساکت‌تر از دو دهه گذشته است!!».

با توجه به اینکه اسرائیل به‌طور مداوم مدعی بوده است تهدیدهای شبه‌نظامیان غزه، کرانه باختری، ایران، سوریه و حزب‌الله لبنان را رصد و خنثی کرده است،‌ چگونه می‌توان طوفان الاقصی را توجیه کرد؟ آیا می‌توان آن را ناشی از غفلت مسئولان سیستم‌های اطلاعاتی-حفاظتی اسرائیل دانست و یا پیشرفت مرکز مطالعات امنیت سایبری جمهوری اسلامی در ایران باعث موفقیت‌آمیز بودن این حمله بود که توانست سیستم‌های جمع‌آوری و شنود اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا را برای مدتی مختل کند. در غیر این‌صورت چگونه امکان‌پذیر بود که صدها دوربین‌های امنیتی مرزی را از کار انداخته و از ۲۵ نقطه مرزی با بولدوزر که سرعت زیادی هم برای رسیدن به دیوار مرزی بین اسرائیل و غزه ندارد برسد، دیوار بتونی را منهدم کند و سیستم اطلاعاتی اسرائیل از آن بی‌خبر باقی بمانند؟

حمایت غرب از رژیم صهیونیستی به بهانه دفاع از خود، عملا چراغ سبز و مجوزی برای تل آویو در ادامه کشتار بی‌رحمانه کودکان و زنان فلسطینی است. همچنین شکنندگی رژیم صهیونیستی در مقابل موج حملات سایبری به حدی بوده که حتی حساس‌ترین سایت‌های آن از جمله سایت‌های سازمان اطلاعات و عملیات ویژه رژیم صهیونیستی موسوم به موساد و همچنین کِنست (پارلمان) و شبکه حمل و نقل این رژیم نیز تاکنون هک شدند.

با وجود حملات گسترده علیه رژیم صهیونیستی در زمینه سایبری اما این رژیم همواره بسیاری از اطلاعات مربوط به ماهیت این حملات را پنهان و همزمان تلاش می‌کند که خود را برخوردار از توانمندی دفاعی سایبری معرفی کند تا از این طریق از یک سو جلوی حملات مشابه به خود را گرفته و از سوی دیگر وجهه خود را به عنوان یک رژیم توانمند در منطقه نشان دهد.

با این حال، گستره حملات اخیر و تاثیر آن در محافل داخلی رژیم صهیونیستی نشان از میزان دغدغه و نگرانی‌های شدیدی دارد که مسوولان رژیم صهیونیستی در سایه ناتوانی خود با آن روبرو هستند و هر روز نیز بر دامنه این حملات و به تبع آن نگرانی‌ها افزوده می‌شود.

کد خبر 1833799

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 9 =