مهری توکلیان: در قسمت دهم سریال شوق پرواز شاهد صحنههای گردش ملیحه و عباس در دزفول بودید.
این صحنهها مربوط به روزهای اول زندگی مشترک عباس و ملیحه بود که دوربین «شوق پرواز»، ضمن به تصویر کشیدن آن تلاش کرد تا طبیعت جذاب و زیبای دزفول و شوشتر را هم که کمتر در آثار نمایشی مورد توجه قرار گرفته، ثبت و ضبط کند. آسیابهای آبی شوشتر و سد دز برخی از این جاذبه ها بود که در این قسمت شاهدش بودید.
دزفول شهر کوچکی است که در آن خبر حضور یک گروه فیلمبرداری که در بینشان چند بازیگر مشهور نیز حضور دارند، خیلی زود دهان به دهان می چرخد و همه مردم را به سمت محل فیلمبرداری هدایت میکند. در هنگام تصویربرداری این صحنهها گروه سازنده سریال شوق پرواز هم با چنان ازدحامی مواجه شدند که بارها تصویربرداری همین صحنه های ساده قدم زدن عباس و ملیحه را متوقف کرد و در برخی موارد گروه سازنده مجبور شدند تا برای برقراری نظم و سکوت، دست به دامن نیروی انتظامی شوند.
در یکی از روزها هجوم جمعیت برای دیدن شهاب حسینی آنقدر زیاد شده بود که گروه کارگردانی مجبور شد برای ادامه تصویربرداری، دست به ترفندی بزند؛ به این ترتیب که شهاب حسینی را به شکلی مخفیانه داخل اتوموبیل قرار داده و با پوشاندن او توسط پتو، حسینی را از صحنه خارج کند. مردم مشتاق نیز بعد از اینکه اثری از حسینی در سر صحنه ندیدند، صحنه را ترک کردند و سپس با بازگشت حسینی به صحنه کار ادامه پیدا کرد.
گروه سازنده سریال «شوق پرواز» در دزفول در هتلی اقامت داشتند که برای جلوگیری از ورود مردم مشتاق، دارای پُست نگهبانی بود. شبی «سعید کریمی» دستیار اول کارگردان و تعدادی از اعضای گروه، سوار بر اتوموبیل در حال ورود به هتل بودند که ناگهان دختری ، دوان دوان خود را به اتوموبیل آنها نزدیک کرد. اعضای گروه از این رفتار ناگهانی تا حدودی وحشت کردند. دختر جوان پس از دیدن چهره متعجب افراد داخل اتوموبیل، ناامید و افسرده خودش را عقب کشید و گفت: «فکر کردم شهاب حسینی تو ماشینه. از ایلام اومدم اونو ببینم»
در این لحظه سعید کریمی از اتوموبیل پیاده شد و پس از گفت و گویی کوتاه متوجه شد این دختر جوان وقتی خبردار شده حسینی برای بازی در سریالی به دزفول آمده، به همراه خانواده اش از ایلام به این شهر آمده اند تا بازیگر محبوب خود را ببینند. او که از این رفتار به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود، به داخل هتل رفت و موضوع را با شهاب حسینی در میان گذاشت. شهاب حسینی با وجود خستگی، از اتاق بیرون آمد و اعضای این خانواده را به داخل لابی هتل دعوت کرد و یک ساعتی با آنها گَپ زد. پس از صرف چای و گرفتن عکس یادگاری آن ها با دستی پُر هتل را ترک کردند و به شهر خود برگشتند.
5757
نظر شما