این گروهها را خود غربیها به وجود آوردهاند تا با ایجاد جنگ و درگیری و اختلاف در کشورهای اسلامی، با استفاده از این فرصت بتوانند اهداف استعماری خود را محقق سازند. ملتها را ضعیف نگهدارند، به دولتها سلاح بفروشند و خود را طرفدار صلح و حقوق بشر جا بزنند. بنابراین، کارهای خلاف تکفیریها و گروههای تروریستی، مطلوب غربیهاست و آنها از این جهالتها و جنایتها حداکثر بهره برداری تبلیغاتی را به عمل میآورند و به همین دلیل تا میتوانند برای تقویت این گروهها تلاش میکنند و زمینههای ادامه حیاتشان را فراهم مینمایند.
میبینید که داعش و القاعده و طالبان هیچ مزاحمتی برای رژیم صهیونیستی که در قلب منطقه اسلامی حضور دارد فراهم نمیکنند و صهیونیستها هم کاملاً هوای آنها را دارند بطوری که حتی مجروحین و مصدومین آنها را در بیمارستانهای تلآویو معالجه میکنند. روابط غیررسمی رژیم صهیونیستی با حکومت خودخوانده طالبان در افغانستان را نیز رسانههای صهیونیستی اعلام کردند و حمایتهای اطلاعاتی و آموزشی آنها از طالبان نیز هماکنون جریان دارد.
نتیجهای که از این واقعیت آشکار میتوان گرفت اینست که اقدامات ضداسلامی در غرب از جمله سوزاندن قرآن کریم در سوئد با مجوز دولت این کشور و شبیه چنین اقداماتی در چند کشور دیگر اروپائی که چند ماه قبل صورت گرفت، ربطی به عملکرد گروههای تکفیری و تروریستی منتسب به اسلام و مسلمانان ندارد. کسانی که چنین تحلیلهائی ارائه میدهند به ماجرای کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی مرتد توجه کنند که مربوط به سال 1367 است، زمانی که هنوز خبری از گروههای تکفیری و تروریستی داعش و طالبان نبود. دولتهائی که گروههای افراطی اسلامی را به وجود میآورند تا از طریق عملکرد آنها ابزاری برای تبلیغات علیه اسلام بسازند و به این دین خدا بتازند، هرگز کاری نخواهند کرد که به این ابزار لطمهای وارد شود. پس ریشه قرآن سوزی و اقداماتی از قبیل اهانت سلمان رشدی به پیامبر اسلام و قرآن و همسران پیامبر را باید در جای دیگر جستجو کرد.
صهیونیستها در کشورهای غربی اعم از اروپا و آمریکا نفوذ دارند و با امکانات تبلیغاتی و اهرمهای مالی و ارتباطی خود به راحتی میتوانند دولتهای غربی را به انجام آنچه میخواهند وادار کنند. اطلاعات موجود نشان میدهند دستهائی که ماجراهائی از قبیل قرآن سوزی، کاریکاتور شارلی ابدو و کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی را به وجود میآورند، همگی از مراکز فعال صهیونیستی بیرون میآیند. صهیونیستها موجودیت خود را از ناحیه مسلمانانی که به تعالیم قرآن اعتقاد دارند و پایبندی نشان میدهند در خطر میبینند. آنها میدانند که پیروان قرآن کریم هرگز به اشغال فلسطین توسط صهیونیستها رضایت نخواهند داد و لذا دشمنی و کینه خود نسبت به مسلمانان را پایان ناپذیر میبینند و تلاش میکنند از طریق اهانت به قرآن و پیامبر اسلام، عقده گشائی کنند.
نکته تأسفبار اینست که دولتهای اسلامی دچار بیعملی هستند و برای مقابله با اهانت به قرآن و اسلام در کشورهای غربی، بموقع وارد عمل نمیشوند. در همین قرآن سوزی اخیر، چند روز قبل از واقعه، اخبار صدور مجوز این اهانت منتشر شده بود و همه میدانستند که قرار است چنین جسارتی صورت بگیرد. متأسفانه تا زمانی که این جسارت عملی شد هیچیک از دولتهای اسلامی اقدامی برای جلوگیری از آن به عمل نیاوردند. دولت جمهوری اسلامی ایران و دولتهای عربی و اسلامی که در دو سه روز گذشته نمایندگان سیاسی سوئد را احضار کرده و یا مجوز دادن دولت این کشور برای قرآن سوزی را محکوم کردهاند، چرا زمانی که خبر صدور مجوز قرآن سوزی توسط دولت سوئد منتشر شد به دولتمردان سوئد هشدار ندادند و تهدید به اقدامات دیپلماتیک علیه این دولت نکردند؟ مجامع عریض و طویل کشورهای اسلامی چرا قبل از این واقعه اقدام پیشگیرانه نکردند؟ دولتهای کشورهای اسلامی باید راهکاری را برای جلوگیری از تکرار اهانت به مقدسات اسلامی در نظر بگیرند و از این طریق به این قبیل جسارتها پایان دهند.
23302
نظر شما