صدور کیفرخواست علیه پدر باربد
شرق: کیفرخواست علیه پدر باربد که کودکش را به آتش کشیده و باعث مرگ او شده بود، از سوی دادستانی استان البرز صادر شد. باربد کودک دوونیم سالهای بود که 27 اردیبهشت سالجاری توسط پدرش محمد با بنزین سوزانده شد. محمد، زمانی اقدام به این کار کرد که همسر و پدر همسرش در خانه نبودند. او ابتدا وارد خانه پدرزنش شد و باربد را در آغوش گرفت و به اتاقی برد و برای اینکه کسی نتواند وارد شود، در را قفل کرد و سپس کودک را به آتش کشید. او در جریان این آتشسوزی خودش هم دچار آسیب شد و هر دو در بیمارستان مدنی کرج تحت درمان قرار گرفتند.
مادر باربد که بعد از انتقال پسرش به بیمارستان در جریان سوختن او قرار گرفت، به ماموران گفت: من و شوهرم مدتها بود که از هم جدا زندگی میکردیم. محمد، باربد را با خود برده بود و میگفت او را پس نمیدهد تا اینکه یک هفته قبل از حادثه او را پیش یکی از اقوام برده و گفته بود حاضر است در قبال گرفتن پول، بچه را به من بدهد. من هم پولی را که خواسته بود تهیه کردم و پسرم را گرفتم. این زن ادامه داد: محمد به شیشه اعتیاد داشت و در حالی که مسوولیت نگهداری از خواهران و برادرانش با او بود، ورشکسته شد. او یکبار به خاطر چکهای برگشتی به زندان افتاد. زندگی ما خیلی آشفته بود و دیگر نمیتوانستیم با هم زندگی کنیم. اعتیاد محمد آنقدر شدید بود که مرتب من را کتک میزد. نتوانستم تحمل کنم و از او جدا شدم. مدتی بود که مجهولالمکان بود و من نمیتوانستم او را پیدا کنم تا اینکه خودش آمد و بچه را داد.
مادر باربد گفت: من و باربد در خانه پدرم زندگی میکردیم. آن روز ما برای انجام کاری بیرون رفته بودیم. باربد پیش مادرم بود. محمد وارد خانه شده و به زور باربد را برداشته و به اتاقی برده بود. مادرم نتوانست جلو محمد را بگیرد.
تحقیقات بیشتر پلیس نشان داد محمد مدتی جلو خانه کمین کرده و منتظر خروج همسر و پدرزنش شده و بعد وارد آنجا شده بود. همچنین فاش شد او یک بطری بنزین با خود برده بود تا آتش به پا کند اما حین سوزاندن پسر خردسال، خودش هم دچار آتشسوزی شد و در نهایت مادربزرگ باربد، با شلنگ آب شعلهها را خاموش کرد. تحقیقات پلیسی- قضایی پیرامون این پرونده در حالی ادامه داشت که پزشکان اعلام کردند فقط یک معجزه میتواند کودک را نجات دهد، چراکه او دچار 70درصد سوختگی شده و تقریبا تمام قسمتهای بدنش آتش گرفته است. عمق سوختگیها هم بسیار زیاد است. پزشکان همچنین گفتند پدر باربد هم دچار 50 درصد سوختگی شده البته قسمتهای غیرحساس بدن این مرد سوخته است.
باربد حدود دو ماه بعد از این حادثه در بیمارستان شهید مطهری تهران جان خود را از دست داد و پرونده با اتهام قتل به جریان افتاد. محمد بعد از سه ماه بستری در بیمارستان سرانجام به دادسرا منتقل شد و اتهام قتل فرزندش را انکار کرد. او گفت: نمیخواست باربد را آتش بزند و هدفش فقط خودسوزی بود. او گفت: باربد پسر من بود و دوستش داشتم و هرگز حاضر نبودم زجر پسرم را ببینم. به خاطر شرایطی که داشتم، میخواستم خودم را از بین ببرم اما باربد در آغوشم بود و میترسید و همین باعث شد او هم آتش بگیرد.
این ادعا باید مورد بررسی بازپرس قرار میگرفت به همین خاطر وی دستور داد پزشکی قانونی در این خصوص اظهار نظر کند. متخصصان پزشکی قانونی کهریزک که جسد باربد را مورد بررسی قرار داده بودند، اعلام کردند نوع سوختگی باربد و شدت آن نشان میدهد این کودک را آتش زده و بنزین مستقیما روی او ریخته شده است. با اعلام این نظریه ادعای پدر باربد رد و این مرد 32ساله در قتل پسرش مجرم شناخته شد. رامین وفاتبار، وکیلمدافع باربد که از همان ابتدا وکالت مادر باربد را برعهده داشت و از سوی انجمن حمایت از حقوق کودک نیز پیگیر پرونده بود، دیروز در اینباره به خبرنگار ما گفت: با پیگیریهای انجامشده تحقیقات در مرحله دادسرا تمام و کیفرخواست علیه پدر باربد به اتهام آتشزدن و قتل این کودک دوونیم ساله صادر و پرونده برای محاکمه متهم به دادگاهکیفری استان البرز فرستاده شده است. بنابراین ما منتظر ابلاغیه و تعیین زمان محاکمه این مرد هستیم.
وفاتبار اضافه کرد: با توجه به اینکه مطابق قانون، پدر در قتل فرزندش قصاص نمیشود، باید دید دادگاه بعد از محاکمه چه تصمیمی در این خصوص خواهد گرفت اما آنچه مسلم است قتل باربد افکار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است و مادر باربد و انجمن حمایت از حقوق کودک نیز شاکیان این پرونده هستند.
سقوط مرموز زن و مرد جوان از طبقه ششم
شرق: کارآگاهان جنایی تهران تحقیقات گستردهای را در رابطه با سقوط مرموز یک زن و مرد جوان از طبقه ششم ساختمانی در منطقه نواب آغاز کردهاند.
در این حادثه که دیروز رخ داد زن ناشناس جانش را از دست داد و مرد 30ساله که کیان نام دارد به شدت زخمی شده و در بیمارستان تحت مراقبتهای ویژه قرار دارد.
به گزارش خبرنگار ما نخستین ساعات بامداد دیروز از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 به ماموران کلانتری هفتچنار ماموریت داده شد تا به ساختمانی در منطقه نواب بروند و درباره سقوط یک زن و مرد تحقیق کنند وقتی ماموران خود را به محل حادثه رساندند با پیکر بیجان زن جوانی مواجه شدند که هیچ مدرک هویتی همراه نداشت کمی آنسوتر از جسد مردی نیز غرق در خون نقش بر زمین شده بود. ماموران، بازپرس جنایی را از این واقعه مطلع کردند و دقایقی بعد کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل پیگیری این ماجرا را در دستور کارشان قرار دادند.
آنها در گام اول به بازجویی از پدر کیان پرداختند. این مرد که از سقوط فرزندش شوکه بود، درباره این حادثه گفت: «ما به یک میهمانی خانوادگی دعوت شده بودیم اما کیان گفت همراهمان نمیآید و میخواهد در خانه بماند. بدون اینکه مشکلی پیش بیاید، خانه را ترک کردیم و نیمهشب برگشتیم در اتاق کیان بسته بود و من فکر کردم او خوابیده است. اما چند دقیقه بعد پسرم که صدای ما را شنیده و متوجه بازگشتمان شده بود، با داد و فریاد ما را تهدید کرد اگر در را باز کنیم خودش را از پنجره بیرون میاندازد، در حالی که نمیدانستیم چه اتفاقی رخ داده است، سعی کردیم با کیان صحبت و او را آرام کنیم اما ناگهان صدای مهیبی را شنیدیم. دیگر مطمئن شده بودم اتفاق تلخی رخ داده است برای همین در اتاق را شکستم و داخل رفتم.»
این مرد ادامه داد: «هیچکس داخل اتاق نبود و پنجره باز بود از آنجا پایین را نگاه کردم و دیدم پسرم تهدیدش را عملی کرده است. دواندوان خودم را به محوطه جلو ساختمان رساندم و دیدم یک زن دیگر هم آنجا روی زمین افتاده است. من آن زن را نمیشناسم و از هویتش اطلاعی ندارم.»
ماموران در ادامه با بازرسی از واحد طبقه ششم مقداری ماده مخدر شیشه و مشروبات الکلی کشف کردند با این وجود سرنخ دیگری که راز این سقوط را فاش کند، به دست نیامد. در حال حاضر کارآگاهان امیدوار هستند کیان بهبود یابد و بتوانند از او درباره واقعه پرسوجو کنند. سوالی که اکنون ذهن کارآگاهان را به خود مشغول کرده این است که چنانچه کیان اقدام به خودکشی کرده، زن ناشناس چگونه به پایین پرت شده است؟
قتل دختر دانشجو به خاطر شکست عشقی
شرق: مردی که دختر دانشجویی را با قرص مسموم کرده و او را به قتل رسانده است، با ارسال پرونده به دادگاه کیفری استان فارس به زودی محاکمه میشود.
به گزارش خبرنگار ما، آبانماه دو سال قبل به ماموران خبر رسید جسد دختری جوان در یک خودرو پژو 206 پیدا شده است. زمانی که پلیس به محل رفت، جسد دختر جوان را پیدا کرد و با دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای روشن شدن هویت متوفی آغاز شد کارآگاهان در این مرحله پی بردند جسد متعلق به دختری دانشجو به نام میناست که از دانشجویان ممتاز دانشگاه بود. از سوی دیگر گزارش پزشکی قانونی نشان میداد هیچ آثار جراحت یا کبودی روی بدن این دختر وجود ندارد. بررسی زندگی شخصی این دختر نشان داد او روحیه بسیار خوبی داشت و قرار بود فردای روز حادثه با دوستانش به یک میهمانی برود. بنابراین احتمال خودکشی مینا رد شد. در ادامه یکی از دوستان دختر دانشجو به موضوعی اشاره کرد که میتوانست راز مرگ مینا را برملا کند. او گفت: مدتی قبل مینا با پسری در دانشگاه آشنا شد. او به آن پسر علاقهمند شده بود و از آنجایی که، پسر جوان هم گفته بود قصد دارد با مینا ازدواج کند، آنها رابطه خوبی با هم داشتند تا اینکه مینا به طور اتفاقی فهمید رضا متاهل است و با همسرش زندگی میکند. به همین خاطر هم مینا ارتباطش را با او قطع کرد و گفت نمیخواهد او را ببیند اما رضا دستبردار نبود و برای ادامه یافتن رابطهشان مرتب به مینا اصرار میکرد، بنابراین مینا هم او را تهدید کرد در صورتی که رضا به آزارهایش ادامه دهد، موضوع را به همسرش میگوید.
پلیس با توجه به این یافتهها، رضا را مورد بازجویی قرار داد. او قتل را انکار کرد و گفت مدتی است از مینا خبر ندارد. در روزهایی که بازجوییها از رضا ادامه داشت، پزشکی قانونی با انجام آزمایشهای سمشناسی اعلام کرد علت مرگ مینا خوردن تعداد زیادی قرص قلب است، در حالیکه این دختر مشکل قلبی ندارد. بنابراین فرضیه قتل با دارو قوت گرفت و در نهایت رضا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و گفت: من عاشق مینا بودم و او میخواست من را ترک کند. وقتی از بازگرداندن او ناامید شدم، در آخرین دیدار تعداد زیادی قرص قلب در یک نوشابه حل کردم و نوشابه را به مینا دادم. مینا آن را خورد و بعد هم وقتی در ماشین نشسته بود، از حال رفت.
این مرد بعد از اعتراف، صحنه قتل را هم بازسازی کرد اما در آخرین دفاع اعترافاتش را پس گرفت با این حال از سوی بازپرس مجرم شناخته و کیفرخواست علیه این مرد صادر شد. این متهم بهزودی در دادگاه کیفری استان فارس محاکمه میشود.
دستگیری زورگیران زانتیاسوار
شرق: سه سارق حرفهای که در دو شیوه مختلف سوار بر زانتیا از عابران سرقت میکردند یا بار کامیونها را به یغما میبردند پس از دستگیری به دهها فقره دزدی اقرار کردند.
به گزارش خبرنگار ما، جوانی 25ساله روز هفتم شهریور ماه با مراجعه به کلانتری مهرآباد جنوبی به ماموران خبر داد، راننده یک زانتیا، در حوالی میدان آزادی گوشی تلفن همراه او را زورگیری کرده است. ماموران با توجه به اینکه مالباخته هنگام فرار متهم شماره پلاک خودرو او را یادداشت کرده بود هویت مالک زانتیا را که جوانی 27ساله بهنام احسان است، شناسایی کردند. سپس مالباخته با دیدن عکس احسان، وی را به عنوان سارق گوشی تلفن همراه خود شناسایی کرد. پس از آن ماموران به محل سکونت متهم در منطقه یافتآباد رفتند و ضمن دستگیری وی یک قبضه اسلحه تقلبی، یک دستگاه بیسیم، تعداد زیادی اسناد و مدارک متعلق به افراد غیر به همراه دهها سیمکارت تلفن همراه کشف کردند و به این نتیجه رسیدند که احسان در جرایم زیادی دست دارد، به همین خاطر کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی موظف شدند در این رابطه تحقیق کنند. آنها در جریان تحقیقات خود چند نفر دیگر از مالباختگان را شناسایی کردند. این افراد ضمن تایید اینکه احسان اموال آنها را غارت کرده است گفتند او دو همدست دیگر هم دارد. پس از آن متهم با اعتراف به جرایمش دو همدست خود را به اسامی ابراهیم و حسین معرفی کرد. در همین حال کارآگاهان با شناسایی تعدادی از مالباختگان اطلاع پیدا کردند متهم و همدستانش علاوه بر زورگیری، در شیوه دیگر، با شناسایی محمولههای بار به ویژه محمولههای میلگرد بار کامیون را سرقت و خودرو را در مناطق حاشیهای تهران رها میکردند. یکی از این مالباختگان در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: «ساعت 19:30 روز سوم مرداد کامیون با بار میلگرد را جلوی نگهبانی بازار آهن شادآباد پارک کردم اما ساعت 20:30 وقتی به محل پارک کامیون مراجعه کردم، در کمال تعجب هیچ اثری از کامیون و محموله هفت تنی نبود. من بلافاصله با 110 تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم تا اینکه دو روز بعد از کلانتری با من تماس گرفته شد و اطلاع دادند خودروام را در بزرگراه فتح پیدا کردهاند.» در حالی که دامنه اتهامات احسان گستردهتر شده بود، او بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «روز سوم مرداد در حال موتورسواری در حوالی بازار آهن شادآباد بودم که ابراهیم به من زنگ زد و گفت یک کامیون با بار میلگرد در بازار آهن پارک شده است. او از من خواست کامیون را سرقت کنم و به بزرگراه فتح ببرم من هم پس از مراجعه به بازار آهن و شناسایی کامیون از غفلت نگهبان استفاده و پس از سرقت، کامیون را به بزرگراه فتح منتقل کردم و بابت این دزدی مبلغ یک میلیون و 300هزار تومان از ابراهیم گرفتم.» کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود، با شناسایی مخفیگاه دیگر متهمان پرونده دستگیری آنها را در دستور کار خود قرار دادند. آنها در این مرحله مطلع شدند حسین چندی پیش به اتهام سرقت و ایراد جرح عمدی دستگیر شده است و در زندان قزلحصار به سر میبرد، به همین دلیل این متهم را به پلیس آگاهی منتقل کردند. در ادامه سومین عضو باند نیز به دام افتاد. سرهنگ مهدی قزلباش، معاون مبارزه با سرقتهای خاص پلیس آگاهی تهران، با اشاره به اینکه شناسایی سایر مالباختگان احتمالی و دیگر جرایم ارتکابی متهمان ادامه دارد، گفت: «متهمان عمده جرایم خود را به ویژه در زمینه زورگیری در مناطق میدان آزادی، خیابان آزادی، بازار آهن، خانیآباد، شادآباد، سهراه بهشتزهرا، منطقه خلیجفارس، آیتالله کاشانی و نظامآباد و شهرهای حاشیه تهران انجام دادهاند، لذا از کلیه مالباختگانی که به این شیوه و به ویژه در مناطق جنوب و جنوب غرب تهران مورد سرقت قرار گرفتهاند، دعوت میشود برای شناسایی متهمان و طرح شکایات خود به اداره پنجم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.»
/5656
نظر شما