به گزارش خبرآنلاین، این نشست با حضور فرزاد موتمن کارگردان، فردین خلعتبری آهنگساز و پیمان یزدانیان آهنگساز برگزار شد.
در ابتدای این نشست فرزاد موتمن کارگردان درباره تجربه موفق در ساخت موسیقی فیلم «شبهای روشن» به آهنگسازی «پیمان یزدانیان» گفت: « زمان ساخت «شبهای روشن» ابتدا قصد نداشتم از موسیقی استفاده کنم. چرا که آنقدر موسیقیهای پر سر و صدا در سینمای ایران شنیده بودم که دلم میخواست سر برخی فیلمها گوشهایم را بگیرم.»
او ادامه داد:«پیش از آن هم در«هفتپرده» موسیقی نساخته بودم، بلکه از قوالیهای نصرت فاتح علی خان استفاده کرده بودم چرا که احساس کرده بودم ریشههای دینی و مذهبی شیعه در این موسیقی وجود دارد. بنابراین دست به انتخاب موسیقی به جای ساخت آن زده بودم. در فیلم دومم «شبهای روشن» از ابتدا میدانستیم که باید ویلن، ویلن سل، ویلن آلتو و پیانو بشنویم. وقتی هم که فیلمنامه داشت نوشته میشد، میدانستیم که باید موسیقی داشته باشیم، اما نمیدانستیم که میخواهیم از آقای یزدانیان برای ساخت آن دعوت کنیم. با سعیدعقیقی که او هم فیلمنامهنویس دیگر کار بود قرار گذاشتیم که موسیقیهایی را که احساس میکنیم برای این فیلم خوب است، دربیاوریم.»
این کارگردان افزود:«جالب است که هردومان در روز قرار موسیقی «کانن» پاشلبر را آورده بودیم. این نشان میداد که چقدر با هم سینک بودیم. بعد از تدوین آقای زندباف به من گفتند که خوب است برای این فیلم موسیقی ساخته شود چرا که تماشاگر توقع دارد موسیقی اوریجینال بشنود. خود ایشان هم آقای یزدانیان را معرفی کردند. من هم پیش از آن موسیقی ایشان را روی فیلم «بیگانگان» رامین بحرانی شنیده بودم و خیلی از آن خوشم آمده بود.»
کارگردان فیلم «باج خور» گفت:« بعد از آن متوجه شدم که یزدانیان در همان زمانی که ما در حال تصمیمگیری برای سپردن کار به او بودیم، در حال برگزاری یک رسیتال پیانو از آثار راخمانینف در فرهنگسرای نیاوران است. به تماشای آن برنامه رفتم و اعتمادم بیشتر شد. بعد هم از پیمان خواستم که بیاید و کار را شروع کند. آمد و فیلم را دید. گفت که شما برای این فیلم چه موسیقی را شنیدید. من سوالش را با سوال پاسخ دادم که تو چه موسیقی برای آن شنیدی؟ او گفت که من روی این فیلم صدای سنتور و تار و دف نمیشنوم، بلکه ویولن و پیانو و ویلن سل میشنوم. بعد هم رفت و موسیقی را ساخت و آورد و ما آن را شنیدیم.»
موتمن ادامه داد:« وقتی پالسهای اولیه درست باشد دیگر باقی قصه مهم نیست. تنها کاری که بعد از ساخت موسیقی انجام دادیم، تایمگیری بود که آن را با هم کار کردیم. تجربه خیلی خوبی بود. بعد از آن تجربه دیگر از موسیقی فیلمهایم یا اصلا راضی نبودم یا آنقدرکه باید راضیام نمیکرد. سر یکی از کارهایم تهیهکننده کاملا وارد ماجرای موسیقی و انتخاب نوع موسیقی و آهنگساز شد. بعد سر کشته شدن یکی از کاراکترها بحث کرد تا آنجا که من با او در واقع نوعی معامله کردم. گفتم قهرمان کشته میشود، در عوض موسیقی مال تو! وقتی دی وی دی فیلم منتشر شد، موسیقی همان موسیقی بود که تهیهکننده خواسته بود، اما فیلم پایان مرا نداشت.»
در بخش دیگری از این نشست فردین خلعتبری با اشاره به تجربه موفق موتمن گفت: «ببینید کمتر پیش میآید که شما با کارگردانی مواجه شوید که موسیقیاش را روی کار بشنود و در عین حال دست آهنگساز را باز بگذارد. از سویی دیگر تنها جایی در کشور ما که میشود در موسیقی تجربه نو داشت همین حوزه موسیقی فیلم است. اما تصور میکنم که مشکل اصلی کارگردانان سینمای ایران این است که علاقه چندانی به تجربههای جدید آهنگسازان ندارند. ترجیح میدهند که به تجربیات ماقبل خودشان تکیه کنند.»
پیمان یزدانیان اهنگساز هم در همین زمینه گفت:«این که برخی فیلمسازان در زمان تدوین روی فیلم موسیقی میگذارند تا ریتم تدوین درست از آب در بیاید مسالهای ندارد. به خصوص اینکه برخی تدوینگران حتی سرکلاسهایشان هم خواندهاند که ریتم تدوین با موسیقی بهتر از آب درمیآید. اما اینکه همان نسخه را به دست آهنگساز بدهند کار درستی نیست چون ناخودآگاه روی تفکر او تاثیر میگذارد. در واقع این کار نوعی مخدوش کردن ذهن آهنگساز است.»
او با اشاره به تجربهاش با موتمن در «شبهای روشن» گفت:«من برای موسیقی این فیلم وقتی از موتمن پرسیدم شما چه موسیقی میشنوید جواب داد که تو چه میشنوی؟. ببینید کلا موسیقی فیلم نوشتن یعنی محدودیت و محدود اندیشیدن. چرا که من باید تحت تاثیر داستان خاص فیلم موسیقیام را بازگو کنم، بنابراین من محدود هستم. حالا اگر کارگردان یا تهیهکننده هم بخواهند من را با پیشداوریها و پیشانگارههای ذهنیشان محدودتر کنند کار واقعا سخت میشود.»
این آهنگساز افزود:« مثل این است که شما به کسی بگوئید، من رنگ سبز را دوست دارم، طرح چهارخانه را هم همینطور، اگر پیراهن هم باشد که عالی است. پس فردا هم تولدم است، اما تو هرچه که دلت میخواهد برایم بخر خب این یعنی چه؟ من البته با کارگردانهایی هم کار کردهام که دوست داشتهاند غافلگیر شوند.»
موتمن هم در بخش دیگری از این نشست با طرح این پرسش که نظرات کارگردان در زمینه موسیقی فیلم باید دربرگیرنده چه نکاتی باشد؟ گفت:«من با اینکه کارگردان دقیقا به آهنگساز بگوید که چه میخواهد، مخالف هستم. اگر اینطور باشد خب آهنگساز میتواند بگوید خب تو که دقیقا میدانی چه می خواهی، خودت هم بروموسیقی را بساز. در حالی که آهنگساز باید برداشت خودش را بگوید. اگر قرار باشد همه چیز آنی باشد که کارگردان میخواهد، موسیقی انتخابی باشد که بهتر است.
او ادامه داد:«چند سال پیش یک نظرسنجی برای انتخاب بهترین موسیقی فیلم از سوی مجله معتبر «سایت اند ساند» انجام شد و موسیقی فیلم «نام کوچک من» ژان لوک گدار انتخاب شد که روی آن یکی از کوارتتهای بتهوون استفاده شده بود. وقتی این فیلم را با این موزک میشنوی، احساس میکنی که انگار بتهوون این موسیقی را برای این فیلم نوشته است. کوبریک هم در «تلالو»، «چشمان باز بسته» یا در «2001، یک اودیسه فضایی» از موسیقی انتخابی استفاده کرده است. خیلی هم استفاده خوبی داشته. گدار هم از موسیقی انتخابی استفاده میکند. باید هم این کار را بکند چون ساختار فیلمش هم همین را میطلبد. فیلمش هم نوعی کلاژ است. شخصیت هم خلق نمیکند. داستان هم نمیگوید. بنابراین موسیقیاش هم همین است. البته گدار موسیقی را بسیار خوب میشناسد. در «سلام بر مریم» از موسیقی باخ بسیار خوب استفاده میکند. به این صورت دقیقا دنیایی را که میخواهد میسازد. اگر اینقدر به دنیایمان اشراف داریم بهتر است از موسیقی انتخابی استفاده کنیم. اما اگر به نورپرداز و فیلمبردار و ... اجازه انتخاب میدهیم باید به آهنگساز هم این اجازه داده شود. بسیار دیدهام و شنیدهام کارگردانانی که سی دی دست آهنگساز میدهند و از او میخواهند که موسیقی به همان شکل برایشان بسازد.»
خلعتبری در ادامه صحبتهای موتمن فیلمسازان ایران را به دو دسته تقسیم کرد و گفت:«ما یا فیلمسازان روشنفکر داریم که آثار آهنگسازی چون فیلیپ گلس را دوست دارند و موسیقیهایشان هم باید از همان جنس باشد و جایزه میگیرند. در مقابل فیلمسازانی هم هستند که ارکستر را دوست دارند و دلشان میخواهد موسیقی پر سر و صدا داشته باشند. دسته اول در حال تقلید از گلس هستند و دسته دوم رسیدن به کلیشههای قدیمی و موسیقیهای پر سر و صدا را دوست دارند. پس این وسط تکلیف خلاقیت چه میشود؟ تنها جایی که برای خلاقیت میماند تلویزیون است. این روند تکراری همین طور ادامه دارد تا به تقلید صرف برسد حتی به تقلید خود آهنگساز از کارهای قبلی خودش. این دایره هی روز به روز بستهتر میشود و من فکر میکنم که با این وضعیت موسیقی فیلم به جای جدیدی در سینمای ایران نمیرسد و با خلاقیتی به معنای واقعی آن مواجه نخواهیم شد.»
موتمن هم ادامه داد:«من در سال 60 آزادی بیشتری در مقایسه با الان در فیلمسازیام داشتم. الان واقعا کار سخت شدهاست. تهیهکنندگان قدرتی بیش از اندازه لازم پیدا کردهاند و فیلمسازی سخت شده است. تهیهکنندهها حتی فیلمنامههای ما را هم نمیخواهند. داستانی را خود تهیهکننده تعریف میکند و از دیگران همچون کارگرانش میخواهد که آن را بسازند و همین. همه ما عمله هستیم. چرا؟ چون کارمان این است. فیلمها هم با وضعیتی بد اکران میگیرند و به جز معدودی از فیلمها، آن جوابی که باید از اکران گرفته شود، گرفته نمیشود. در موسیقی هم این فاجعه وجود دارد. وقتی که همه پولها تمام شد، نوبت به موسیقی میرسد. در حالی که به سختی مجوز و پروانه فیلم آماده شده و دو هفته مانده به جشنواره و هرطور که هست هم فیلم باید به جشنواره برسد، زمان ساخت موسیقی برای فیلم رسیده. تازه آن موقع باید به آهنگساز فکر کرد. میگویی فلانی خوب است، میگویند با خارجیها کار کرده، دستمزدش بالا رفته، میگویی بهمانی، میگویند، بدقول است، کارش خوب نیست و خلاصه از میان این انتخابهای کم باید دست به انتخاب آهنگساز زد. شرایط بدی است. من به این نتیجه رسیدم که خودم وام بانکی بگیرم و فیلم بسازم. از تهیهکنندگان سینای ایران قطع امید کردم.»
در پایان پیمان یزدانیان گفت:«ما بیشتر با تهیهکنندهها طرف هستیم. اما مساله این است که کارگردانان برای همه عواملشان میجنگند، اما برای موسیقی نه. حتی آقای موتمن هم میگویند که کاراکتر مال من، موسیقی مال تو. همه قدرت در دست تهیهکنندههاست در حالی که کارگردانان باید بایستند. همانطوری که یک کارگردان برای فیلمبردارش، فیلمنامهاش و بازیگرانش میجنگد باید برای موسیقیاش هم بجنگد. آهنگساز چون آخر از همه به کاروان فیلم میپیوندد، همچون تهمانده است. انگار فقط دنباله این کاروان است. تنها کارگردان است که میتواند این بازی را عوض کند.»
اجرای این برنامه را مانی جعفرزاده به عهده داشت. پخش قطعاتی از موسیقی فیلمهای پیمان یزدانیان، فردین خلعتبری و مانی جعفرزاده از دیگر بخش های این نشست بود.
قرار است جلسه بعدی آهنگسازان خانه سینما با حضور ناصر چشمآذر برگزار شود. البته هنوز تاریخ برگزاریاین نشست اعلام نشده است.
5757
نظر شما