اسدلله یکتا در توضیح آخرین فعالیت تصویری خود بیان کرد: برای کاری که احتمالا یک سریال است با محسن شاه محمدی قراداد بسته ام و پیش قسط را گرفته ام که یا این سوی سال و یا آن سو شروع می شود و سوژه اش خانوادگی است.
وی افزود: در سالی که گذشت کارهای کوچکی انجام دادم و در مجموعه هایی نقش های کوچکی داشتم اما کلا در سالهای اخیر پیشنهاد کم شده چون اساسا تولید کار کم شده است آن هم به دلیل مشکلاتی که به واسطه کرونا و مسائل دیگر پیش آمد.
بازیگر فیلم سینمایی هامون (داریوش مهرجویی ۱۳۶۸) با اشاره به نقشآفرینیهای پیش از انقلاب خود بیان کرد: بازی در مقابل آدم هایی چون فردین، ناصر، ایرج برایم باارزش بود، و در کارنامه کاری آن دوران فیلم هایی چون کشتی نوح (خسرو پرویزی ۱۳۴۷)، شهر هرت (منوچهر صادقپور۱۳۴۹)، احساس داغ (روبیک زادوریان۱۳۵۰) و سالار مردان (نظام فاطمی۱۳۴۷) را دوست داشتم؛ و بازی در سالار مردان برایم مهم است چون کاری بود با ناصر ملک مطیعی و این مقابل او نقش بازی کردن را بسیار دوست داشتم.
یکتا در پاسخ به این پرسش که چه کاری در کارنامه هنری را بیشتر از همه دوست داشتید، بیان کرد: کارهای ما مثل بچه های ما هستند و هر پدر و مادری هر تعداد بچه هم داشته باشد آنان را دوست دارد. کارهای قشنگ زیاد داشتم که همه را دوست دارم اما شاید مجموعه چاق و لاغر (نام مجموعه عروسکی است که در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۹ از شبکه دو سیما پخش میشد) را جور دیگری دوست دارم.
وی با اظهار تعجب از این سوال که آیا واکنشی از ترس آدم هایی که در دهه های شصت و هفتاد در کودکی مخاطب این برنامه بوده اند، دیده یا شنیده است، گفت: از چی می ترسیدید؟ از کارهای خطرناکی که عروسک ها انجام می دادند؟
بازیگر فیلم سینمایی چند میگیری گریه کنی (شاهد احمدلو ۱۳۸۴) تاکید کرد: چاق و لاغر کار قشنگی بود؛ البته کارهای خطرناکی (مانند با طناب از بالای ساختمان پایین آمدن) هم داشت که کارگردان به من گفت اینها هست و تو انجام می دهی؟ و من با کمال میل پذیرفتم.
این بازیگر پیشکسوت تصریح کرد: از بالا به پایین پریدن و طناب کاری از جمله کارهای سخت در نقش آفرینی این مجموعه بود؛ آن زمان جوانتر و سرحال تر بودم و همه را خودم بدون ترس انجام می دادم و کارگردان به قدری ذوق می کرد که بعد از هرکدام از این سکانس ها به من دست می داد و می گفت دمت گرم فکر نمی کردم بتوانی این کار را انجام دهی و من می گفتم به هرحال ما هم برای خودمان کسی هستیم.
بازیگر فیلم سینمایی بوی کافور، عطر یاس (بهمن فرمانآرا ۱۳۷۸) توضیح داد: کسی تاکنون بمن نگفته است که از چاق و لاغر می ترسد. همه می گفتند چطور این کار را کرده ای. شخصیت لاغر بدلکار داشت چون خودش نمی توانست آن حرکات را انجام دهد و آن زمان ۱۵ هزار تومان (که پول کمی نبود) داده بود تا کسی این حرکات را به جای او انجام دهد.
وی در پاسخ به این سوال که تولید بخشی که او در این مجموعه ایفای نقش داشته است چه زمانی به طول انجامیده است، گفت: ۳ ماه طول کشید که زمستان بود.
یکتا در توضیح چگونگی به تصویر کشیدن حرکت ژیان بدون سرنشین اظهار داشت: برای آن ژیان پدال گذاشته بودند و کف ماشین را صاف کرده بودند و یک راننده خوابیده بود و به جای پایش با دستش کار می کرد.
بازیگر فیلم سینمایی گاهی به آسمان نگاه کن (کمال تبریزی ۱۳۸۱) بیان کرد: بعد از انقلاب کار ما زیر و رو شد و بعد هم داستان جنگ پیش آمد. قبل از انقلاب برای خودم کسی بودم اما بعد از انقلاب بسیاری از هنرمندان و چهره های آن دوران کسانی چون فردین و ناصر و خیلی ها زمین خوردند و برای مدت زمانی همه کارها خوابید
یکتا توضیح داد: من از تئاتر به سینما آمدم و اولین کارم مراد و لاله (صابر رهبر ۱۳۴۴) اثری بود که در آن زمان پرهنرپیشه بود و مورد توجه کارگردانان قرار گرفت و یواش یواش خیلی از کارها به من سپرده شد. مثلا محسن آراسته نقش بچه دزد داشت که به من سپرده شد.
اسدالله انصاری یکتا (۱۳۲۶) که در سینمای ایران به عنوان بازیگر کوتاه قامتان مطرح است در بیش از ۹۳ فیلم ایرانی به ایفای نقش پرداخته.
از او در اولین دوره جشن منتقدان در سال ۱۳۸۵ تقدیر شد؛ همچنین در سال ۱۳۸۹ در جشن «بچههای دیروز» با تجلیل از هنرمندان حوزه کودک و نوجوان، از وی تقدیر شد و تندیس قدردانی، توسط داود رشیدی به وی اهدا شد.
۵۷۲۴۷
نظر شما