۲ نفر
۱۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۴
4 تفاوت مهم گفتمان انقلاب اسلامی با گفتمان غرب

عناصر گفتمان انقلاب اسلامی ریشه در فطرت دارند و براساس «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» از حقانیّت استعلایی برخوردارهستند و همین‌ها، شرایط «هژمونی» یا قدرتمند شدن تک‌تک عناصر و مجموعه آنها را بر گفتمان‌های رقیب فراهم می کند.

در جلسات گذشته شاخصه‌های «اسلام ناب» به عنوان نقطه کانونی و دال مرکزی «گفتمان انقلاب اسلامی» و دال‌های شناور آن ازقبیل «آزادی»، «عدالت»، «اخلاق»، «معنویّت»، «عزّت»، «تقوای سیاسی»، «عقلانیّت»، «انتظار»، نقش«مفصل‌بندی مفاهیم و دال‌های شناور»، «فراگفتمانی بودن اندیشه انقلاب» و مفصل بندی آن، موضوع«مفصل شکن‌ها»و«غیریّت سازی» در گفتمان انقلاب اسلامی بحث کردیم و در این جلسه درباره «هژمونی» یا قدرت‌مند شدن گفتمان گفت‌وگو می‌کنیم.

در گفتمان، اصطلاحی داریم با عنوان تفوّق گرایی گفتمانی، یا غربی‌ها می گویند «هژمونیک شدن»، یعنی مسلط شدن، برتر شدن، قدرتمند شدن و حالت استعلایی پیدا کردن. گفتمان‌ها دنبال این هستند که غالب شوند، این ویژگی گفتمان‌ها است، هر گفتمانی سعی می کند غالب شود و افکار، اعتقادات، باورها، دال‌ها و عناصر اساسی‌اش را در دنیا فراگیرکند.

گفتمان انقلاب اسلامی دنبال حقیقت‌گرایی است در حالی که گفتمان غرب، دنبال واقعیت‌های موجود جامعه است کاری با حقایق ندارد. ما دنبال جهان شمولی هستیم در حالی که گفتمان‌ها گسستی، مقطعی و موردی هستند و در چارچوب زبانی اتفاق می‌افتند، در چارچوب قومیت اتفاق می افتند، ولی ما فرازبانی، فراقومی و فراکشوری هستیم.

گفتمان‌ها معمولاً تقلیل‌گرا هستند تا آنجایی که مقدور است سعی می کنند کوچک شوند، در حالیکه گفتمان انقلاب اسلامی و گفتمان دینی ما تکثیرگراست دائماً ما می خواهیم بزرگ شویم، دنبال کوچک شدن نیستیم، دنبال جهانی‌شدن، دنبال فراگیری وشمولیت تام هستیم.

در انقلاب اسلامی ما همه گفتمان را استخدام میکنیم به مثابه یک ابزار و سازوکار و روشی برای توجیه نوع نگاهمان به جهان، به انسان، به هستی و به خدا. در واقع از یک سازوکار معرفتی استفاده می کنیم برای اینکه جهان بینی‌مان را بشناسیم و برای موجه‌سازی و معقول‌سازی افکار از آن استفاده می کنیم.

عناصر گفتمان انقلاب اسلامی ریشه در فطرت دارند و براساس «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» از حقانیت استعلایی برخوردارهستند و همین‌ها، شرایط «هژمونی» یا قدرتمند شدن تک‌تک عناصر و مجموعه آنها را بر گفتمان‌های رقیب فراهم می کند.

برای قدرت، برتری، تفوّق یا «هژمونی» شدن انقلاب اسلامی چند مرحله لازم است؛ یک مرحله اش مرحله قدرت سازی است، برای اینکه گفتمانی ساخته و تولید شود زمینه‌هایی لازم است، آمادگی‌هایی می خواهد، امکاناتی باید به کار گرفته شود، اندیشه‌هایی باید شکوفا شوند تا یک تفکر و اندیشه تبدیل شود به یک گفتمان. اینطور نیست که هر فکری یا هر ایده‌ای گفتمان باشد، شاید هزاران ایده در جامعه‌ای وجود دارد ولی اینها گفتمان نیستند.

گفتمان زمانی شکل می‌گیرد که تبدیل شود به یک ادعای فراگیر که در تصمیم گیری زندگی انسانی تأثیرگذار است، یعنی هر وقت یک تفکری رسید به آنجا که ادعای رهبری داشت، ادعای تصمیم‌گیری در حیات انسانی و زیست جهان بشری داشت، آن شأنیت گفتمان پیدا می کند.

پیامبر اسلام(ص) وقتی در مکه مبعوث شد اولش گفتمانی نبود، یک ایده جدیدی مطرح شده بود یک کسی ادعای نبوت داشت و همه تلاشش را به کار می‌برد. از زمین و آسمان خدا و ملائکه کمکش می‌کردند که این گفتمان جا بیافتد، سه سال تمام مخفی کاری بود، برای اینکه بسترها آماده شود، بعد از سه سال زمینه‌هایی فراهم شد، گفتمان رقیب به صورت مسالمت‌آمیز دعوت به گفتگو شد و از همان اولش به محض اینکه این تفکرمطرح شد گفتمان رقیب موضع گرفت یعنی حاکمیت قریش تحمل اینکه یک رقیبی برایش درست شود را نداشت.

آرام آرام با کمک وحی و داده‌ها و پشتوانه قوی که مرتب برای اسلام می آمد، با تلاش شبانه‌روزی حدود سیزده ساله پیامبراسلام، دیدگاه‌های وحیانی و دین جدید به یک گفتمان تبدیل شد و در سیستم تصمیم گیری جامعه اثرگذار شد، انسان‌هایی در جامعه این دین و این تفکر را قبول داشتند و از گفتمان رقیب دائماً افرادی به سمت این گفتمان مهاجرت می‌کردند.

در سال دهم بعد از بعثت، اسلام اینقدر چاق شد که دیگر در مکه جایش نبود، پیامبر کم‌کم دنبال جا می‌گردد. افرادی را به حبشه می‌فرستد، افرادی را به طائف و مدینه، این طرف و آن طرف دنبال راه باز کردن است چرا؟ چون جایش نمی‌شود، قدرت الان به یک جایی رسیده، باید در سرنوشت سیاسی تأثیرگذار شود، لذا عنصرهجرت راه را باز می کند، هجرت به مثابه یک پل می‌شود برای اینکه از این تنگنای مکه خارج شود بیاید مدینه و در یک فضای باز سیاسی قدرتش را نشان دهد. بنابراین در مسیر گفتمان سازی اولین کار تولید قدرت است.

بعد ازمرحله قدرت سازی، گفتمان عملاً ظهور پیدا می کند، تبدیل می‌شود به یک واقعیت خارجی، آن موقع هست که رقبایش حساس می‌شوند و موضع می‌گیرند، دشمن درست می‌شود و موانع ایجاد می‌شود، آن موقع است که کار سختتر می شود، شما تا زمانی که فقط گفتمان‌سازی می‌کنید بالاخره یک بخش آن به درون مایه‌های فکری، ایدئولوژی و جهان بینی داخلی مربوط است اما وقتی بزرگ شدید و ظهور پیدا کردید، اعلام موضع کردید، آن موقع هست دشمنان وارد می‌شوند و کار دو چندان سخت می شود.

سومین مرحله بحث غیریّت‌سازی است، وقتی برای شما رقیب درست شد، دشمن درست شد، دورتان را محاصره کردند دیگر شما خودت نیستی، خودت در مقابل دیگری هستی، خودت غیر از دیگری، این غیریت بالاخره یک لوازمی دارد. این که ما وقتی خودمان را در مقابل غیر قرار می دهیم، یعنی گفتمان می‌شویم، در واقع دائماً دنبال دگرگونی و دگردیسی و دنبال نو به نو شدن باید باشیم.

مرحله بعدی بعد از غیریت‌سازی مرحله مسابقه و رقابت است، در یک گفتمان وقتی شما در میدان گفتمان وارد شدی همین‌طور که انقلاب اسلامی وارده شده ما بخواهیم یا نخواهیم در مسابقه گفتمانی افتادیم دیگر هم نمی شود کارش کرد یعنی خروج از میدان مسابقه مرگ ماست، در این مسابقه‌ بحث های معرفتی و بحث‌های دانشی خیلی اساسی و کلیدی است. در مسابقه باید دائماً دنبال قدرتمند شدن باشیم.

مرحله آخر گفتمان مرحله پیروزی، برتری و تفوق است. در گفتمان ها می‌گویند قدرت «هژمونیک» یعنی وقتی شما رقیب یک گفتمان شدید باید تولید فکری، فرهنگی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و.... داسته باشید. اینقدر تولیدت باید زیاد باشد که شما را قدرتمند کند، شما را چاق کند، اینقدر چاق شوید که خود رقیبت حس کند شما خیلی قدرت پیدا کردید، خیلی بزرگ شدید، خیلی جدّی شدید، توانمند شدید، خستگی ناپذیر شده‌اید.

درسوره اعراف دقیقاً دارد به پیامبر اسلام(ص) می‌گوید ای پیامبر اسلام بجنب، حرکت کن، بعد اعتقادات و باورها را می گوید، بعد تجربه انبیا را در اختیارش می گذارد می گوید ببین موسی(ع) چکار کرد، گفتمان موسوی چگونه بر گفتمان فرعونی پیروز شد.

سوره هود و سوره روم هم همین طور است. مجموعه اینها دارد آموزش می‌دهد که برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد، این شرایطی است که گفتمان ها در اختیار افراد می گذارند، و گفتمان ها آموزش می دهند که در لحظه قدرتمند شدن چکار باید کرد.

قرآن می‌گوید پیامبر یکی از کارهایت این است که مراقبت کن از وضعیت موجود، «فاستقم»، مراقبت کردن از وضعیت موجود یکی از کارهای استقامت است تا بتوانی دوام بیاوری.، قرآن می‌فرماید «قو انفسکم و اهلیکم»، خودتان را، خانواده تان، اهل‌تان، کشورتان و جامعه‌تان را نگه دارید نگذارید سقوط کنید.

شما آیات قرآنی را ببینید «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه»برای رقابت گفتمانی باید از این آیه استفاده کنیم. می فرماید همه چیز را در مقابل دشمن آماده کنید، چیزی کم نگذارید «اعدوا لهم ما استعطتم» یعنی هر چه در توان دارید نگفته فقط قدرت نظامی یا امکانات و اسلحه. می گوید هر چیزی در توان دارید که می‌تواند علیه رقیب شما به کار گرفته بشود. که بتواند «ترهبون عدو الله» آن رقیب شما را بترساند، آن غیر شما را بترساند، هر چه در توان دارید بیاورید به میدان.

امروز باید چه چیزی را به میدان بیاوریم ؟ امروز در بیانیه گام دوم رهبری فرمودند آینده این انقلاب را نسل جوان باید بسازند، نسل جوان را باید بیاوریم به میدان. نسل جوان باید پای کار باشند، نسل جوان باید امروز آموزش ببینند برای ساختن آینده، باید امیدوار به آینده به میدان بیایند وپای کار باشند، خوب آیا ما این کار را کردیم؟

وقتی قرآن می فرماید «واعدوا لهم ما استطعتم» یکی دیگر«اخلاق» است. یکی رفتار است. یکی معنویت است، جامعه یا گفتمانی که شما مدعی آن هستید بر بستر معنویت سوار است، معنویت نباشد یعنی گفتمان شما دیگر گفتمان نیست. امام راحل فرمودند ما با معنویت و با ایمان قوی این انقلاب را به پیروزی رساندیم، معنویت عنصر کلیدی ماست. همان معنویت باید بیاید پای کار، اعدوا لهم ما استطعتم، یعنی معنویت را تقویت کنید.

بنابراین خیلی از عناصری که قبلاً عرض کردم اینها کلیدیند، خود اخلاق یک عنصر کلیدی است مگر می‌شود یک جامعه بی اخلاق باشد. پیامبر اسلام (ص)فرمودند «بعثت لاتم مکارم الاخلاق» من برای تکمیل اخلاق آمدم .بعد شما می‌خواهید با جامعه ضداخلاق یا بی‌اخلاق گفتمان پیغمبر(ص) را فراگیر کنید؟ نمی شود، حتماً بدنه این اخلاق «اعدوا لهم ما استطعتم»، هرچه می‌توانید اخلاق را باید قوی کنید. اخلاق قوی اگر آمد به میدان، عدالت می‌آید، معنویت می‌آید و همه عناصر کلیدی تقویت می شود.

رقابت گفتمانی در مرحله «مسابقه» بسیار مهم است فرمود «فاستبقوا»، سابقوا یعنی سبقت بگیرید ، حرکت کنید. در مسیر راه بروید، فاستبقوا یعنی بیافتید جلوی دیگران، رقیبت را جا بگذارید و جلو بزنید.

با توجه به ادبیات قرآنی، برای اینکه گفتمان دین تقویت شود، ما هیچ راهی نداریم الا اینکه باید بر اساس این مبانی اعتقادی و فکری، گفتمان انقلاب اسلامی را تقویت کنیم. گاهی هست یکی از اینها تضعیف می شود، خوب مثل یک پرنده‌ای می‌شود بالش بشکند می‌تواند باز خود را ترمیم کند ولی اگر هر دو بال شکست دیگر نمی‌شود، لذا ترمیم‌سازی واصلاح همه مفاهیم در مسیر قدرتمند شدن و هژمونیک شدن گفتمان انقلاب اسلامی لازم و ضروری است.

کد خبر 1728618

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =