در دوره قاجار تولید مواد غذایی و از همه مهمتر، کشت گندم از حمایتهای دولتی برخوردار نبود و تشکیلات و بودجهای هم برای حمایت از معیشت مردم حتی در برابر گرسنگی وجود نداشت و اینطوری بود که هر چند سال یکبار که قحطی میآمد، گروههایی از مردم گرسنه میماندند یا از گرسنگی میمردند. نمونهاش قحطی سال ۱۲۴۹ شمسی که به سال «مجاعه» یعنی سال گرسنگی مشهور شد و در قحطی آن سال، حداقل یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از جمعیت ۹ میلیون نفری ایران از گرسنگی مُردند و بهگواهی تاریخ: «در اصفهان و یزد و مشهد بیشاز یک سوم جمعیت مردند».
ناصرالدین قاجار نیز چند بار خواست طرحهایی برای حمایت از تولید محصولات کشاورزی اجرا کند که البته شکست خورد. آخرسر هم که در اواخر دوره قاجار و در زمان جنگ جهانی اول و بهدلیل اشغال ایران، «قحطی بزرگ» از راه رسید و گرسنگی به همراه امراض واگیر حدود ۴۰ درصد از جمعیت ۲۰ میلیونی ایران کم کرد.
نخستین یارانه دولتی برای نان
در سال ۱۳۱۱ شمسی بهدلیل تجربه هولناکی که از قحطی در زمان اشغال ایران وجود داشت، نخستین مقدمات ارائه یارانه قانونمند در ایران شکل گرفت تا نان مردم در خطر نیفتد و غذای مردم تأمین باشد. در آن سال، قانونی برای تأسیس سیلوهای غلات در تهران و خرید و ذخیره گندم توسط سازمان غله تصویب شد و تا چند سال بعد کار تکمیل شد تا دولت بتواند در مواقع بحرانی از سفره مردم حمایت کند.
این نخستین دخالت قانونمند و تشکیلاتی دولت در معیشت مردم بود و البته این طرح هم چندان موفق نبود و همزمان با جنگ جهانی دوم و اشغال دوباره ایران کیفیت نان کاهش یافت و در سال ۱۳۲۱ نیز به خاطر قیمت بالا و کیفیت پایین نان اعتراضهای گستردهای در تهران و شهرهای دیگر ایران رخ داد که در تاریخ معاصر به واقعه «بلوای نان» مشهور است. در آن دوره معلوم شد صاحبان اراضی بزرگ و مالکان عمده محصولات کشاورزی، گندم نامرغوب را به دولت میدادند و گندم مرغوبتر را در بازار آزاد میفروختند.
یارانههای دوره پهلوی
تا دهه ۵۰ شمسی میزان یارانه در اقتصاد ایران ناچیز بود و از سال ۱۳۵۳ نیز با افزایش قیمت نفت و افزایش درآمدهای دولت و نبود برنامهای مناسب برای بهکارگیری این ثروت بزرگ در زیرساختهای اقتصادی، تورم مهار پاره کرد. اقتصاد ایران در اواخر دوره پهلوی عملا به بنزین و آرد و برخی اقلام خوراکی یارانه میپرداخت و با این حال تورم مهارگسیخته مدام وضعیت معیشت مردم را خرابتر میکرد؛ تا سال ۱۳۵۶ میزان تورم به بالای ۲۵ درصد رسیده بود.
سبک زندگی کوپنی
در دهه ۶۰ شرایط تغییر کرد و یارانهها در دورانی که جنگ نظامی از سوی عراق و تحریمهای ظالمانه از سوی آمریکا و اروپا به ایران تحمیل شده بود به بیشترین مقدار در تاریخ کشور رسید؛ فهرست بلندبالایی از اقلام خوراکی و غیرخوراکی یارانه یا همان سوبسید گرفتند تا معیشت و امنیت غذایی مردم بهدلیل محدودیتهای اقتصادی ناشی از جنگ تحمیلی و همچنین تحریم اقتصادی ایران به خطر نیفتد. اینطوری بود که کوپنها از راه رسیدند و زندگی، کوپنی شد. در آن دوره کوپنها نمادی بودند از عدالت اقتصادی و انقلابی در ایران و به همه اقشار جامعه تعلق میگرفتند.
کوپن از سال ۱۳۵۹ شمسی و برای تأمین ۱۰ کالای مهم زندگی ایرانی شامل روغن نباتی، قند و شکر، برنج، پودر شوینده، صابون، پنیر، کره، مرغ و تخممرغ و گوشت قرمز توزیع شد و وضعیت اینگونه بود: «زمانبندی توزیع کوپن براساس تعداد افراد خانوار اعلام میشد و سرپرستان خانوار با مراجعه به شعب بانکها اوراق کوپن خود را تحویل میگرفتند. در روستاها نیز توزیع اوراق کوپن از طریق مساجد صورت میگرفت. سپس بهتدریج شماره کوپن و میزان کالای مشمول آن کوپن از طریق رسانهها اعلام میشد و کالاها از طریق مغازههای خردهفروشی یا فروشگاههای عمدهفروشی دولت از جمله فروشگاههای «شهر و روستا» میان مردم توزیع میشد».
درباره کوپنها جالب اینکه در دورههایی برخی اقلام از جمله بنزین و شیرخشک و سیگار و پارچه و انواع شوینده و دفترچه مشق و نوشتافزار و همچنین روغن موتور و اقلام مصرفی خودرو با کوپن نیز توزیع میشد.
کوپنها رفتند
کوپنها با وجود مزایای بزرگی که برای اقتصاد و معیشت ایرانیان در دهه ۶۰ داشتند معایبی هم داشتند؛ از جمله اینکه برخی افراد به دلایل مختلف به کوپن نیاز نداشتند و آن را به قیمت ارزان میفروختند و کسانی هم بودند که کنار خیابانها و معابر کوپن را میخریدند و به «کوپنفروش» مشهور بودند و اینطوری یک شبکه دلالی غیرقانونی و یک معضل اجتماعی در شهرهای ایران شکل گرفته بود.
در دهه ۷۰ شمسی نقش کوپنها در زندگی مردم کم شد و البته کوپنها تا سال ۱۳۸۹ همچنان بودند و گاهی نیز شماره کوپنی برای دریافت کالایی در شهرستانها و شهرهای کوچک اعلام میشد.
سوبسید شد یارانه
از سال ۱۳۸۹ هدفمندی یارانهها از راه رسید و سوبسید ۱۶ کالا حذف شد و دولت بهجای ارائه سوبسید به کالاها پول نقد بین مردم توزیع کرد و از همانموقع سوبسید که واژهای فرانسوی در زبان فارسی بود، شد «یارانه». این نوع توزیع یارانه در آن زمان مطلوب بود ولی حالا در سال ۱۴۰۰ دیگر مطلوبیتش کم شده است و بعید نیست روشهای دیگری برای توزیع یارانه و حمایت از معیشت مردم از راه برسند.
یارانهها فقط در ایران نیستند و در دنیای امروز بیش از ۱۴۰ کشور جهان برای تولید محصولات غذایی و همچنین به عموم مردم یا اقشار ضعیف جامعه یارانه مستقیم یا غیرمستقیم میپردازند. در ایران نیز مانند سایر کشورهای دنیا شکل یارانهها در دورههای مختلف تغییر میکند و حالا باید دید در آینده چه یارانههای جدیدی از راه میرسند برای ایرانیها و چه شکل و شمایلی دارند.
بیشتر بخوانید :
۲۲۰ ۴۶
نظر شما