مراسم عزاداری محرم و صفر در طول صدها سال با فرهنگ ایرانیان عجین شده و نمیتوان هیچ آداب و رسوم و فرهنگ رسمی را به قوت آئین عزاداری آل الله در فرهنگ ایران یافت.
پیدایش عزاداری رسمی و علنی برای امام حسین (ع) در ایران از زمان آلبویه شکل گرفته است. نخستین عزاداری عمومی به دوره حکومت شیعی آلبویه برمیگردد. «معزالدوله دیلمی» برای نخستین بار در ایران دستور داد روز عاشورا مردم جایی مشخص از شهر جمع شوند. رخت عزا بپوشند. بازارها را بستند. خرید و فروش در آن روز منع و پارچههای سیاه عزا از در و دیوار شهر آویخته شد. «ابن اثیر» در «الکامل فی التاریخ»، دربارهٔ نخستین سوگواری رسمی اجتماعی در رویدادهای سال ۳۵۲ هجری-قمری نوشته: «معزالدوله دیلمی در بغداد دستور داد مردم در روز عاشورا دکانهایشان را ببندند، خرید و فروش در بازارها را لغو کنند، زاری کنند، گنبدها و مزارها را آماده سازند… و این نخستین روزی بود که برای حسین زاری شد.»رواج و گسترش عزاداری، مرهون تشویقهای اهل بیت (ع) بود و در دورههایی که تشیع قدرت مییافت با تشویقها و حمایتهای حکومتهای شیعی، بیش از پیش رواج و گسترش پیدا میکرد، چنان که در دورههای آلبویه و صفویه از برپایی عزاداری بسیار حمایت شد.
بیشتر بخوانید:
تهران به عنوان پایتخت ایران در دورههای مختلف، از این قاعده مستثنی نبوده و حدود ۱۵۰ سال پیش بین ۵۰ تا ۷۰ تکیه محلی داشته است. تکایا در ابتدا برای آداب و عبادات صوفیان بود. اما از زمان صفویان کارکرد تکیهها تغییر کرد و به مکانی برای سوگواری اهل بیت به ویژه در ماه محرم تبدیل شد. تکیههایی که به مرور زمان از بین رفته اند یا به حسینیهها تغییر پیدا کردهاند. با این حال تکیههای قدیمی تهران هنوز هم محل تجمع قدیمیهای هر محله همراه با آداب و مناسک عزاداری است؛ عزادارانی که محرم و صفر را با رسوم تهران قدیم به جا میآورند و نسل به نسل این عزاداری منتقل شده و این رسوم در محلههایی که قدمت بیشتری داشته مانند بازار و جنوب شهر تهران بیشتر به چشم میآید. تکیههایی که شاید کم و بیش اسم آنها زیاد در بین مردم رواج دارد اما نسل امروز همچنان با آنها بیگانه اند و با آمدن هیأتهای بزرگ که مبتنی بر شخص واحد مداح و سخنران هستند این مکانها کمتر مورد استقبال نسل جدید واقع میشود.به سختی میتوان نقطهای از شهر را پیدا کرد که در آن خبری از خیمههایی نباشد که در حال پخش چای، شربت، شیر نذری هستند، خیمههایی که اغلب با کم های مادی مردم گردانده میشوند.
تکیه تجریش، تکیه سادات اخوی، تکیه درخونگاه، تکیه رضا قلی خان، حسینیه کربلاییهای مقیم تهران، تکیه شوفرها، تکیه نفر آباد، تکیه دربند، تکیه درکه، و تجمعات بزرگ مردم مذهبی در قالب هیأت هایی با عنوان نجفیها، کاظمینیها، افغانیها، محبان الحسین (ع)، احمدیها، جان نثاران ائمه، قنات آباد همگی بر اصالت عزاداری و سوگواری ماه محرم در بین ایرانیان تاکید میکند. در گزارش قدیمی ترین روضه های تهران کجا خوانده می شد به بخشی از آن پرداختیم و در این گزارش به سومین قسمت مجالس مذهبی تهران معاصر میپردازیم.
تکیه دزاشیب
تکیه دزاشیب یکی از تکیههای منطقه شمیران است که ساخت آن در زمان ناصرالدینشاه صورت گرفت. قدمت آن به بیش از ۱۲۰ سال پیش میرسد، بهطوری که میگویند در قسمت شمالی این حسینیه نمازخانه کوچکی بوده و ساختمان کنونی حسینیه به استثنای شیروانی آن به هزینه مردم نیکوکار و همت مرحوم رضاقلیخان مجد الممالک با مساحتی بیش از ۵۰۰ مترمربع برپا میشود. این اثر در سال ۱۳۸۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تکیه دزاشیب تهران از حسینیههای قدیمی شهر تهران است که با نام تکیه سیدالشهدا نیز شناخته میشود. از همان ابتدا در این مکان از تکیههای ایران مراسم سوگواری محرم بسیار باشکوه برگزار میشده است.
در حسینیه دزاشیب تهران همه روزه نماز ظهر و عصر به جماعت برگزار میشود. اما از دیرباز مراسم عزاداری ماه محرم در این مکان بسیار باشکوه برگزار میشود. مراسم عزاداری حسینیه دزاشیب از شب اول محرم آغاز میشود و تا پایان ماه ادامه دارد. بنا بر یک رسم قدیمی، عزاداران حسینیه دزاشیب در شب تاسوعا به امامزاده قاسم رفته و به عزاداران آنجا ملحق میشوند. در شب عاشورا نیز عزاداران امامزاده قاسم میهمان تکیه دزاشیب میشوند.
تکیه شوفرها
تکیه شوفرها در سال ۱۳۲۴ در گاراژهای مسافربری میدان قزوین تهران که مسافربری میکردند، زمانی در یک کوچه نهچندان پر رفت و آمد به راه افتاد، اما کمی بعد نسل سوم شوفرها را هم پای منبر آورد و داخل یک گاراژ بالا رفت. در این تکیه ۱۰ شب تعزیه برگزار میشود.
سبک تکیه شوفرها، آئین سنتی ایرانی تعزیهخوانی است که بیشترین پیام را به صورت سینه سینه و شفاهی منتقل میکند. مبدأ و بنیانگذار این تکیه با ذهنی خلاق در آن سالها که شاید به تعزیه به عنوان یک هنر چنین توجهی نمیشد، اقدام به راهاندازی مراسمی با این محوریت کرد.
شخصیتهای تعزیهخوانها به نسبت صدا، نوع خواندن و … انتخاب شده و تمرین میکنند. نسخ نیز از قدیم و دست به دست میگردد و پاکنویس شده و نهایتاً اجرا میشود. چند نفر هستند که نسخهها را از حفظ شدهاند. در رابطه با نحوه انتخاب تعزیهها برای شبهای مختلف نیز باید گفت، نحوه انتخاب تعزیهها در شبهای مختلف بر اساس آنچه مرسوم بوده انتخاب میشود.
هر رانندهای که گذرش به این سمتها میافتد، اجازه نمیدهد نام تکیه شوفرها به این راحتیها از تاریخچه تکیههای پایتخت، حذف شود. نقاشیهای قهوه خانهای با ارزشی که بعد از هفتادسال بر دیوارهای تکیه شوفرها باقیمانده، این تکیه را تبدیل به موزه آئینی مذهبی کرده است. تعمیرگاههای گاراژ اسلامی که محل برپایی تکیه شوفرهاست در دهه اول محرم به مدت ۱۳ شب تعطیل میشوند.
تکیه دربند
تکیه ۲۰۰ ساله دربند تکیه از بخش شمالی شهر تهران است که تنها چند قدم با کوه دربند فاصله دارد و تا به امروز شاهد تغییرات زیادی بوده است.دور تا دور تکیه هم حجرههایی است که تا همین چند سال پیش هر حجره به یکی از خاندانهای تهرانی تعلق داشت. هنوز هم حجرههای آن باقی مانده و در قسمت زنان یعنی طبقه دوم تکیه نردههای چوبی حفاظ آنهاست.
در این تکیه تعدادی علم و کتل وجود دارد که گهگاهی ممکن است آنهایی که قابلیت چرخاندن داشته باشند را در تکیه بگردانند وگرنه بسیاری از آنها بدون حرکت در سر جای خود قرار دارند و نشان میدهد که چه کسی آنها را اهدا کرده است. در کنار تمام این علمها یک نخل سنتی چوبی نیز قرار دارد که مردم محله دربند به آن دخیل میبندند.
علم و نخل هویت این تکیه تاریخی است که در کنار نذریهایش در میان اهالی قدیمی تهران شهرت زیادی نیز دارد. این تکیه تاریخی با وجود آنکه مردم محل معتقدند بیش از ۲۰۰ سال قدمت دارد ولی ۱۴۰ سال سند دارد با این حال هنوز به عنوان اثر ملی شناخته شده نیست. به این علت که تغییرات انجام گرفته در آن زیاد رخ داده است. از دو طبقه کردن تکیه گرفته تا نصب سقفی برای آن. چون تا حدود ۶۰ سال پیش سقف این تکیه مانند بسیاری از تکیههای قدیمی تهران را با چادر میپوشاندند.
هیأت بزازها
در تهران، هیئت بزازها نخستین هیئت صنفی بود که شکل گرفت. در بازار بزرگ، مغازههای صنف بزازها کنار هم بود و آشنایی خوبی با هم داشتند. از پایین مسجد امام، اول بازار بزرگ تا بازار عباسآباد بیشتر صنف بزاز بودند. اصلاً بازار بزرگ امروزی را قدیم به اسم بازار بزازها میشناختند.
هیئت بزازها بیش از ۱۴۰ سال پیش در مسجد میرزا موسی (یا همان مسجد بزازها) آغاز بهکار کرد. در آن زمان دوشنبهشبها یعنی روز زیارتی امام حسن (ع) و امام حسین (ع) هیئت در منزل افراد میافتاد. این هیئت، در حدود ۱۱۰ سال پیش در منزلی در جنوب میدان اعدام نزدیک کوچه اکبری، برگزار میشد. در زمان رضاشاه که روضه ممنوع شده بود، برگزاری هیئت حالت چرخشی پیدا کرد و در دوشنبهشبها یک نفر از اعضای هیئت که قد بلندی هم داشت و بهاصطلاح به او «پرچم» میگفتند، سر کوچه میایستاد و افراد را به منزل مورد نظر هدایت میکرد.حاج حیدرعلی و حاج محمداسماعیل حاجیان جز مؤسسان هیئت بزازها بودند. این دو برادر در سال ۱۲۸۴ شمسی با هم برای بار دوم به سفر حج میروند.
منبریهای هیئت، حاجآقا صدرا، شیخرضا سراج، حاجآقا جلال حاجحشمت، سیدقاسم شجاعی، شیخ محمدفاضل کاشانی، احمد رحمانیهمدانی، فلسفی واعظ، جواد مناقبی، حسین وحیدخراسانی، حسین علی راشد، اشرف کاشانی، مرتضی شاهرودی، حاج مقدس و… بودند.
تکیه سوپورها
تکیه سوپورها یکی از تکیههای خاص و البته صنفی تهران از تکیههای قدیمی محله دزاشیب است که از قدیمها به همین نام خوانده میشد. هنوز هم که برقرار است و با همین نام مشهور است؛ این تکیه کوچک، با حضور تعدادی رفتگر در مسجد کوچک شیخ علی شریعتمداری شکل گرفت. آن زمانها، دزاشیب و اطرافش پر از زمینهای کشاورزی و باغ و صیفیجات بود و به این شکل امروزی نبود.
در دهه ۵۰ نایب تقی صالحی که بزرگِ سوپورهای (رفتگران) آن روزگار بود در نمازخانه یکی از باغهای بزرگ شمال شهر پیشنهاد شکلگیری هیئتی از سوپورها را داد. در آن زمان این هیئت به رسمیت شناخته شد. وی سوپورهای شمیران را دور هم جمع میکرد تا در این گوشه باغ در دزاشیب، عزاداری محرمشان را بجا آورند. هنوز یاد و خاطره تابلوها و پشتی ها آن زمان هنوز مورد استفاده قرار میگرفت، هرچند بخشهایی از آن بر اثر مرمتهای چندباره تخریب شده بود.
21217
نظر شما