عبدالرضا داوری در کلاب هاوس با موضوع ارتقا سطح مذاکرات به وزرای امور خارجه روایتی را تعریف کرد که در پی میآید:
«باقری کنی و سعید جلیلی در طول شش سال مذاکرات تنها یک بار در مجلس حاضر شدند. امسال را باید ادامه همان شش سال در روند مذاکرات ببینیم. رئیس فعلی صدا و سیما مشاور رسانه ای آقای جلیلی بودند، به صراحت در آن موقع به دبیری آقای جلیلی شورای عالی امنیت ملی رسانه ها را از پوشش خبری مذاکرات منع میکرد. این دستورات را به معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد ابلاغ کرده و او در قالب دستورالعمل هایی نیز این را پخش میکرد. در حال حاضر در رسانه های رسمی در مورد آن ۶ سال چیزی پیدا نمیکنید و فقط روایت طرف غربی را مشاهده میکنید. در حالی که رهبری در همان موقع از این ها میخواهد تا نه تنها موضوع مذاکرات بلکه متن مذاکرات منتشر شود تا مورد نقد و بررسی قرار بگیرد، که مردم بدانند درباره چه مذاکره میکنید. رهبری و همچنین طرف غربی در مذاکرات مسقط و آلماتی دو در اواخر سال ۹۱ به تیم سعید جلیلی اشاره کردند که مذاکرات را دولت بعدی به دست بگیرد.
خیلی از افراد فکر میکنند که آقای جلیلی در مذاکرات درباره فوردو و غنی سازه مذاکره میکرده است درصورتی که او در مورد دموکراسی در بحرین صحبت میکرده است! این یک جلسه مذاکرات را شامل میشده است آقای جلیلی در یک جلسه راجع به دزدان دریایی مذاکره کرده است! ایشان راجع به بحران ترانزیت مواد مخدر مذاکره کرده است.
روش تیم آقای جلیلی این است که تمامی اشتباهات بر گردن رهبری بیافتد، آقای جلیلی کلیدواژه ای دارد تحت عنوان راهبرد؛ این کلید واژه از ایشان گرفته شود تمام صحبت ها بی معنا میشود، ایشان میگوید این راهبرد را ما از رهبری نظام گرفته ایم، ایشان در جلسه اول در مجلس بین ۱۵۰ تا ۱۶۰ بار در سه ساعت واژه راهبرد را استفاده کرد. آیت الله خامنه ای چند شرط برای علی اکبر صالحی میگذارند که خود صالحی هم چند بار گفته است زمان این شروط دی ماه نود بوده است، زمانی که آقای جلیلی مذاکرات را تعطیل کرده است. شروط آیت الله خامنه ای در مورد مذاکرات مقصد خیلی معنادار است ایشان چارچوبی را تعیین کرده اند که این خلأ در تیم مذاکراتی آقای جلیلی وجود داشته است.
شرط اول این بود که شما خارج از چارچوب هسته ای نباید صحبت کنید ( کاری که آقای جلیلی نمیکرده است)
نقل قولی از آقای باقری کنی در کمیسیون ویژه برجام میگوید موضوع مهم این بود آمریکایی ها و طرف مقابل ما در طول مذاکرات از تیر ۱۳۸۷ که وارد مذاکرات رسمی شده اند، صرفا یک خواسته داشتند تا ۱۳۹۱ آنهم اجرای قطع نامه های شورای امنیت بود ارائه بسته های پیشنهادی برای ما فرصتی فراهم کرد که در جلسه ای شرکت کنیم که موضوع آن از قبل تعیین نشده است گفتگو ها درباره کیفیت مذاکراتی باشد . دستور مذاکرات آن چیزی نیست که طرف مقابل میخواهد. شرح آن این است : از موفقیت های تیم این بود که ایران توانست فقط درباره موارد هسته ای – از جمله مقام رهبری – و آن طور که ما میگوییم، سر میز مذاکره بیاید؛ به جایی برسیم که درباره موضوع امنیت دریایی و مواد مخدر هم بگویند مذاکره کنیم و دستاوردها این بوده است که ما بدون حضور کشور هایی از منطقه درباره امنیت منطقه با آمریکا صحبت کرده ایم.
یکی از اقداماتی که آقای جلیلی برخلاف آقای لاریجانی و روحانی انجام داد چین، روسیه و آمریکا را پیشنهاد داده وارد مذاکرات شوند و تنالیته مذاکرات به هم بخورد، در زمان آقای روحانی و لاریجانی محور توافقات بر اساس توافقات هسته ای بود و آقای لاریجانی تقریبا به نتیجه رسیده بودند. در سال ۱۳۸۶ تمامی سوالات آژانس را آقای لاریجانی پاسخ داده بودند آقای جلیلی دو کار کرد ترکیب تیم مذاکراتی مقابل را تغییر داد و از ۳ کشور به ۶ کشور اضافه شد، گروه ۵+۱ طرف آقای جلیلی بود، نکته دوم چارچوب مذاکرات بود .
یکی از دستاورد هایی که ایشان فکر میکند این است: ما چند سال مذاکرات را از دستور مذاکرات یعنی مسئله هسته ای منحرف کردیم و نکته مهم تر این جا است، در فروردین ۱۳۹۱ که پیام آقای اوباما از «مسقط» میآید، که مسئله ما دیگر غنی سازی نیز و مسئله ما سلاح اتمی است. برخورد اولیه آقای جلیلی چیست؟ «در بسته پیشنهادی که به طرف مقابل ارائه دادیم دلیلی ندارد که بنشینیم و در مورد فعالیت های هسته ای ما با شما بحث کنیم که مثلا بگویید کجایش بیشتر و کمتر باشد، بلکه باید گفتگو بر اساس همکاری باشد، در مورد تبادل سوخت میتوانیم همکاری کنیم! راجع بحث خلع سلاح با هم صحبت کنیم! راجع به عدم اشاعه صحبت کنیم!»
از این دست موضوعات زیاد است که اساسا نگاه آقای جلیلی و باقری نگاهشان به موضوع مذاکرات حل مسئله نیست، از نظر آقای جلیلی اصلا مسئله ای وجود ندارد که ناشی از نگاهی است که ایشان سیاست خارجی بر اساس ۱۴۰۰ سال پیش دارند و در پایان نامه ایشان با راهنمایی آقای علم الهدی نیز مشهود است. آقای جلیلی و باقری بهترین گزینه برای سازمان تبلیغات اسلامی هستند نه تیم مذاکره. در سطح جهان دیدگاه های خود را اعلام کنند، همایش برگزار کنند و..
بیشتر بخوانید:
ما از سال ۸۶ تا ۹۲ – حتی مجلس – در یک حفره قرار اطلاعاتی داریم، در زمانی که آقای جلیلی در کمیسیون برجام حاضر میشود فقط دو جلسه از او سوال میپرسند که در زمان شما چه اتفاقی افتاده است، نمایندگان مختلف حتی آقای رسایی- که از جبهه پایداری محسوب میشود- همگی به آقای جلیلی انتقاد کرده اند. در طول ۶ سال ایشان فقط یکبار در مجلس حاضر شده است.
مشخص است که آقای باقری بر اساس نظراتی که دارد نمیخواهد برجام اتفاق بیافتد، ما یک حفره بزرگی داریم. رسانه های آقای جلیلی و باقری را حتی درست نمیشناسند. آقایان پنج سال رفته اند درباره دستور مذاکرات، صحبت کرده اند. آقای لاریجانی عملا توافق کرده بود ولی به واسطه رفتار آقای احمدی نژاد استعفا داد، واسطه هایی از طرف دفتری رهبری آمدند که نگذارند او استعفا دهد. اگر سال ۸۶ توافق می شد قطعا بهتر از برجام بود. ۸۶ اصلا تحریم آن چنانی نداشته ایم. ساختار تحریم در دوره آقای جلیلی اتفاق افتاد. از سال ۹۰ به بعد تحریم های بانکی و نفتی خروجی مذاکرات عبث و بی نتیجه آقای جلیلی بوده است و این مطلوب جریانی بوده است که میخواسته در دنیا با ایران برخورد کند.
در زمان آقای جلیلی ۴ دانشمند از ۵ دانشمند ترور میشود و آقای جلیلی اجازه میدهد تا با دانشمندان هسته ای مصاحبه انجام شود.
این جریان باید تحلیل و شناخته شود و اینکه چرا رهبری به آقای صالحی میگوید مذاکرات زودتر باید تمام شود، توافق اگر مسقط هم اتفاق می افتاد باز هم شرایط بهتری داشت از برجام؛ نه اینکه آقای ظریف نمیتوانسته است، شرایط بهتر بود. آقای امیرعبداللهیان را من آدم عملگرایی میدانم که با آقای لاریجانی [صالحی و ظریف] کار کرده است چرا او میگوید ما دنبال موضوعات فرا برجامی نیستیم چون ایشان آگاهی دارد.
این نکات نانوشته تاریخ مذاکرات است: آمریکایی ها باور نمیکردند که بعد از تصویری که به واسطه آقای جلیلی از مذاکرات داشتند نماینده آقای صالحی در مسقط شرکت کند، او به آقای خاجی میگوید عمانی ها با ما شوخی میکنند که طرف ایرانی آمده است. رهبری به آقای صالحی میگوید با یک زبان جدید باید با آمریکایی ها صحبت شود.
این ها – سعید جلیلی و اطرافیان – در حال پمپاژ ضدیت با برجام در فضای عمومی هستند. نیروهای طرفدار نظام را دچار تردید میکنند. به نظر من باید از چهره هایی مانند آقای امیرعبداللهیان حمایت شود، دوستان گزارش دیوان محاسبات را که آقای بذرپاش تهیه کرده است مشاهده کنید هیچ کدام از درآمد های نفتی ما در سه ماه گذشته محقق نشده است.
شبکه دلواپسان با توجه به جلساتی که آقای مصباح برگزار کرده است منابع رسانه ای قدرتمندی دارند، آنها سال ۹۲ به ماشین روحانی لنگه کفش زده اند، همان شبکه ای که از دولت آقای روحانی بیرون آمد. از سال ۸۱ در صدا و سیما حضور موثر دارند و طیف آقای حسین محمدی را کنار زده اند، در کمتر از یک سال میبینید که رهبری با آقای جبلی چه برخورد تندی کردند. این ظاهر کار است که آقای جلیلی در دولت حضور ندارد تیم آقای جلیلی در بسیاری از وزارت خانه ها حضور دارد. ذائفه آیت الله خامنه ای مانند آقای جلیلی و باقری نیست.»
در این روم کلاب هاوس حدود ۴ ساعت مباحثی در این باره از طرف مخالفین و موافقین با رویکردهای مختلف مطرح شد که خلاصه سخنان عبدالرضا داوری در این مقاله آمده است. همچنین نقدهایی نیز بر سخنان عبدالرضا داوری وارد شد.
یکی از مسائلی که مطرح شد این بود که با وجود این که از سال ۹۱ سعیدی جلیلی از مذاکرات خارجی کنار گذاشته شد اما دو مرتبه شورای نگهبان او را تایید صلاحیت گرد.
۲۲۰
نظر شما